حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

ویژه طلاب خواهران ( شرق تهران - میدان قیام - ( ۰۹۳۹۳۹۵۳۱۴۳ ) - ( غرب تهران - شهرک قدس )

حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

ویژه طلاب خواهران ( شرق تهران - میدان قیام - ( ۰۹۳۹۳۹۵۳۱۴۳ ) - ( غرب تهران - شهرک قدس )

به مناسبت 9 دی

هر کس ز ولایت و ولی دور شود
همسایه ی دشمن است و منفور شود

پروانه صفت گرد علی میگردیم

تا دیده ی هر فتنه گری کور شود

عید مبعثت بر همه مبارک

 

 

بعثت نشانه مهر ورزی خدا با خاکیان و باران رحمت بی حد ّ او بر زمینیان است  

 

بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر همه شیعیان و رهروان حضرتش مبارک 

 

ای احمدیان به نام احمد صلوات

هر دم به هزار ساعت از دم صلوات

از نور محمدی دلم مسرور ست

پیوسته بگو تو بر محمد صلوات 

 

اللهم صل علی محمد و آل محمدّ و عجل فرجهم

 

عید بر عاشقان حضرتش مبارک

 

 نه فقط بنده به ذات ازلی می نازد  

ناشر حکم ولایت به ولی می نازد 

گر بنازد به علی ، شیعه ، ندارد عجبی  

عجب اینجاست خدا هم به علی می نازد  

 

 

 

 

  

 

 بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

 

 

 برای معیّت با قرآن در مرحله اوّل این است که نیت بکنید که قرآن بخوانید وبا قرائت صحیح یاد بگیرید و از تلاوت قرآن لذّت ببرید،

مرحله دوّم این است که از مصاحبت با قرآن حظ ببرید از این که در شبانه روز یک فرصتی پیش آمد که نامه ی خدا را بگشایی وکلماتش را با چشمانت دنبال کنی و با زبانت تکرار کنی وبه قلبت بتابانی تاوقتیکه این پنجره نور بسته شد شماهمچنان غرق نورش باشی، هنگام تلاوت قرآن اینطور نباشد که حس کنید شما قرآن را به دست گرفته اید ومی خوانید بلکه حس کنید ؛ این قرآن است که اختیار شما را به دستش گرفته است ومیخواهد چند کلمه ای را به گوش شما برساند ویک سری از اسرار را برای شما فاش کند و قرآن می گوید رمز دالان ومجرای ورود به دنیای من ،این کلمات واین حروفند با این توجه وعنایت بخوان؛ولازم نیست در پی این باشید که این آیات چه می خواهد بگوید چون می گویند کبوترباکبوتر باز با بازاین آیات برای پیامبرصلّی الله علیه وآله وسلّم  وائمه علیه السّلام خیلی حرف داشته است ولی کسی که صمٌ بکمٌ *( سوره ی مبارکه ی البقره آیه18 )است زبان قرآن را نمی فهمد! اگر برای نابینا و نا شنوا یک دنیا حرفهای نغزوزیبا هم گفته شود هیچ چیز نه می تواند بشنود ونه می تواند بفهمد اکنون حظ بردن،ولذت بردن از مصاحبت با قرآن را تمرین کنید ؛

بعداً انشاءلله یک مقدار که مَحرم شدید این کری وناشنوایی و گنگی را از خود قرآن شفا بگیرد ؛

 آن وقت حس می کنید  قرآن دارد یک دنیا راز به شما می گوید و اسراری را فاش می کند همین امروز که قرآن را باز کردی مثل اینکه منتظرت بوداین ها را به تو بگوید چشم انتظارت بود که بازش کنی واین کلمه خودش را به شما نشان دهد واین اسرار را به دلت بریزد ومطمئن باشید هرچه از قرآن نصیب شما شود به کسانی که اُنس با قرآن ندارندبگویی نمی فهمند! چرا؟چون هنوز صمٌ بکمٌ عمیٌ فهم لایرجعون *( سوره ی مبارکه ی البقره آیه18 ) هستند ؛مگر اینکه آنها هم یک انسی با قرآن داشته باشندویک راهی به باطن قرآن پیدا کنند بعد وقتی به آنها بگویید ازآیات قرآن این را فهمیدم می گوید عجب این سؤال من بود چطور شد که شما گرفتی؟ اینگونه قرآن با باطن همه یکسان ویک اندازه ارتباط دارد

 ولی انسانها از هم منفک ،جدا و متفرق ومتوحشند وازآن بدتر از قرآن جدا ومتوحشند ودر وحشت وتنهایی خودشان به سر می برند

 قرآن می فرماید: ولقد یسّرناالقران للذّکرفهل من مّدّکرٍ*(سوره ی مبارکه القمرآیه 17)این هل من مُّدّکرٍ یعنی خیلی عجیب است که ما قرآن رابرای ذکر فرستادیم ولی چرا هیچکس نمی خواهد ازاین ذکر متذکر شود! وازاین ذکر استفاده کند. چگونه قرآن آسان و کتاب ذکر است؟می فرماید: ولقد یسّرنا یعنی خیلی آسان شمارا می برد به عالمِ حقایقی که، فراموشش کرده اید؛  قران کتاب ذکراست،یعنی یادآوری لذا می فرماید:ولقدیسّرناالقران للذّکر فهل من مّدّکر*(سوره ی مبارکه القمرآیه 17)

 ذکر یعنی خاطره ویادآوری یعنی در درون شما، در حقیقت شما یک عالم حقایقی است ،که شما مربوط به آن کانون حقایق هستید

امّا از بدحادثه در دنیا ودراین وادی اسفل السافلین آمده اید خیال تعالی هم ندارید، در نتیجه حقایق را فراموش کرده اید وقرآن کاری می کند که شما تمام حقایق فراموش شده را به یاد بیاورید ولقد یسّرنا القران للذّکرفهل من مّدّکر هل من مّدکّر؟ یعنی: کسی نیست که بخواهد یادش بیاید که کیست ؟ از کجا آمده؟ برای چه آمده؟

 امیرالمؤمنین علیه السّلام می فرماید: طوبی لمن علم من الاین وفی الاین والی اَین.طوبی یعنی: آفرین، خوشا به حال، یعنی بهترین حالت، یعنی بهشت برین ، یعنی همسایگی اهل بیت علیهم السّلام،

 طوبی یعنی منّا اهل بیت طوبی لمن یعنی همان شجره ی طوبی، شجره ی طوبی چه درختی ا ست ؟ درخت ولایت اهل بیت علیهم السّلام است و گفته اند شجره ای است که در خانه ی علی علیه السّلام وفاطمه علیها السّلام است وشاخه هایش در خانه ی مؤمنین کشیده شده است مؤمنینی که روح ایمان را دریافت کرده اند 

امیرالمؤمنین علیه السّلام می فرماید: مؤمن حقیقی کسی است که بداند از کجا آمده به کجا می رود عَلِم من الاین وفی الاین والی این که مولانا می گوید:

روزها فکر من این است وهمه شب سخنم            که چرا غافل ازاحوال دل خویشتنم

از کجا آمده ام  آمد نم  بهر چـــــه  بود                به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

این معنای همین حدیث امیر المؤمنین علیه السّلام است خداوند می فرماید :یادتان رفته از کجا آمده اید برای چه آمدید وبه کجا می روید و لقد یسّر نا القران للذکر فهل من مّدّکر قرآن خیلی آسان برای هر کسی که بخواهد جواب این سوال را پیدا کند یادآوری میکند؛ برای شخص خودش من از کجا آمده ام؟ برای چه آمده ام ؟این جا اصلاً چرا آمده ام ؟این جا چرا، جای دیگری چرا نرفتم ؟و کجا می روم، آخرِمنزلم کجاخواهدبود؟ حال ما کَانّهُ حال کسی است که سقوط کرده از یک جایی وقتی که هبوط  می کرده؛ سقوط کرده سرش خورده به سنگ اسفل السّافلین اسم ولقب وخاطره ونام ونشان و زاد گاه و از کجا آمده  را ،از یادش رفته وهمیشه جمعی دور وبر ما از اوّل بودند حالا هم هستند در حالی که غافل از این هستیم که آنها همین فراموش کرده ها هستند و هیچ کس هم نیست که به یاد ما بیاورد که ما این جایی نیستیم!

 ما اهل این جا نیستیم ما مرغ باغ ملکوتیم مالِ این جا نیستیم ،اسفل السّافلین هم مقصد ما نبوده

 ما در این جا نه پی حشمت و جاه آمده ایم از بد حادثه این جا به پناه آمده ایم  

( نوارسخنرانی پیاده شده استاد توسط طلاب )  

 

 

ثبت نام ترم بهمن حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

بسمه تعالی 

******* 

حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام در سطوح ذیل به دو طریق   

از علاقمندان « ترم بهمن »

 ثبت نام به عمل می آورد :  

 

1-     دروس حوزه سطح دو   =  پس از گذراندن ِ سطح دو  شرکت در طرح باز پذیری حوزه علمیه قم  

2-     حفظ کل قرآن همراه با گذرا ندن دروس آزمون کارشناسی ارشد =  

(در پایان یک دوره چهار ساله -  هشت ترم )   

شرکت در آزمون کارشناسی ارشد  

( رشته علوم قرآن و حدیث )  

................................  

جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره های  33503804 – 33503805 تماس حاصل فرمایید

نشانی : میدان قیام – کوچه تهرانی نژاد – کوچه ناصر – پلاک 15 – حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام 

میلاد با سعادت منجی بشریت حضرت صاحب الزمان عج

 

برخیز که حجت خدا می آید  

رحمت ز حریم کبریا می آید  

از گلشن عسگری گذر کن  

زیرا  

 بوی گل نرگس از فضا می آید  

میلاد وارث امامت و ولایت قائم آل محمد  عج مبارک باد  

.............................  

شهادت در مقابل چشم امام زمان عجل الله تعالی فرجه  

( ان شاءالله   همه شما و همه ما ) این توفیق را پیدا کنیم  

که روزی در رکاب آن بزرگوار باشیم  

برای خدا تلاش و مجاهدت کنیم  

در مقابل آن بزرگوار  در راه خدا جانمان را از دست بدهیم  

 وبه فیض شهادت برسیم  

که بزرگترین شرف و افتخار است .( بیانات امام خامنه ای 25/9/1376  

 ............................... 

 

 عزت در راه حسین بن علی علیه السلام است   

امروز خوشبختانه ملت ایران این درس را از حسین علی علیه السلام آموخته است 

 سی و چند سال است که قاطبه ملت ایران در اینراه حرکت می کند  

سرنوشت آن بزرگوار شهادت بود  

اما درس او فقط درس راه شهادت نیست .  این حرکت با برکتی است 

گاهی ممکن است مثل ماجرای حسین بین علی علیه السلام  منتهی به شهادت بشود  

اما این حالت  ، این روحیه  ، برای اقامه دین خدا و همه ی برکاتی که بر اقامه دین خدا مترتب است مفید است  

ملت ایران با این روحیه وارد میدان شد  

یک بنای ظلم ملی و بین المللی را در ایران ویران کرد  

به جای آن بنای اسلامی پایه گذاری کرد 

.... 

اگر دنیا می خواهی  

اگر عزت می خواهی  

در این راه است  

باید حرکت کنی 

ملت ایران این را تجربه کرده است این را باید قدر دانست  

ملت ایران حسینی و عاشورایی وارد میدان شد  

... 

از بیانات امام خامنه ای در 22 خرداد سال 1392 

 

.......................................

ماه رجب

 

 

 نه فقط بنده به ذات ازلی می نازد  

ناشر حکم ولایت به ولی می نازد  

گر بنازد به علی شیعه ندارد عجبی  

عجب اینجاست خدا هم به علی می نازد 

ولادت با سعادت مولود کعبه  

حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام 

 بر همه مسلمانان جهان مبارک باد 

 

رجب اولین ماه

 از فصل روئیدن جوانه های دلدادگی و عاشقانه زیستن و شست و شوی دل و جان  از زنگارهای گناه و غفلت ،

فصل نجواهای عاشقانه با معبود و وصال به درجات قرب یار ،

فصلی که والهان و شیفتگان حضرت دوست مدتها در انتظار رسیدن آن بی قراری می کنند

و رجب که در طلیعه ی این فصل نورانی قرار دارد فرصتی است برای سالک طریق عبودیت و خلوص تا پس از صیقل دادن نفس خود در رجب و شعبان قدم  در وادی عظیم رمضان گذارد

رجب ماه خدا ست و از حرمت و شرافت خاصی در میان ماههای دیگر برخوردار است

خداوند این ماه را متعلقه  به خود ساخته  تا هر آن که در گرو محبتش دارد خود را غریق دریای رحمت سازد

و چه خوب می فرماید آن پیر طریقت و مراد عاشقان خمینی روح خدا که ؛ شرافت ماه رجب در زبانها و بیان ها و در عقلها و فکر ها نمی گنجد .

اهالی رجب و رعایت کنندگان حرمت حرمت آن را رجبیون نامند  آنان بندگان خالصی هستند که در دنیا و در میان مردم بی نام و نشان زندگی می کنند

و آنگاه که ماه خدا یعنی رجب الخیر فرا می رسد خود را در نهر نورانی رجب شست و شو می دهند و با دلی صاف و بی آلایش و پاکیزه از غفلتها ؛ کینه ها و گناهان ، خود را برای  ریزش رحمت های الهی  مهیا می سازند

چون ندای ( این الرجبیون ) از عرش  الهی بر می خیزند ، نقاب گمنامی از چهره شان  کنار می رود ، هزاران فرشته اطراف هر یک را احاطه می کنند و کرامت الهی را به ایشان تبریک می گویند  و در این حال خداوند با آن ها سخن می گوید که به عزت و جلال خودم سوگند شما را در جایگاهی با کرامت جای می دهم  و پاداش فراوان به شما می دهم

رجبیون می کوشند خود را مخاطب ندای ( ملک داعی ) قرار دهند

که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : خداوند  از آسمان  هفتم  فرشته ای بنام داعی قرار داده که از آغاز ماه رجب  هر شب تا به صبح ندا می دهد ؛ خوشا بحال یاد کنندگان خدا و خوشا به حال فرمانبرداران خدا ،

و خدای متعال می فرماید : من همنشین کسی هستم که با من همنشینی کند و فرمانبر کسی باشم که فرمان من برد و آمرزنده کسی هستم که از من طلب آمرزش کند 

ماه  ، ماه من است و بنده ، بنده ی من و رحمت ، رحمت من است هر که مرا در این ماه بخواند پاسخش دهم و هر که از من چیزی بخواهد خواسته اش را بر آورده  می سازم و این ماه را رشته پیوند  میان خود و بندگانم قرار داده ام ، هر که بدان دست یازد به من رسد .

 با این بیان نورانی و صر یح نبوی براستی هر آنکس که از حضرت دوست روی گرداند و دوست نیاز  به غیر او دراز کند

  مخاطب ( خاب الوافدون  علی غیرک و خسر المتعرضون الا لک )   خواهد بود

رجب از ابتدا  تا انتها  سراسر  نور و فضیلت  و رحمت  است 

و در روایت است که رجب نهری است  سفید و شیرین  در بهشت  که روزه داران ماه رجب توفیق آشامیدن  از آن را  می یابند

اکنون ای منتظران نفحات ربوبی  !

فصل وزیدن  این نفحات  فرارسیده  و چه زیباست  که با سائیدن پیشانی شکر به آستان احدیت که ما را مهلت داد تا فصل رویش گلبوته ها ی ایمان و رحمت  و رضوان را بار دیگر به نظاره بنشینیم .

بیاییم از این ایام ، نسیم های آسمانی بیشترین بهره ها را برای روزی که ( لا ینتفع  مال و لا بنون ) است بر گیریم و جواز ورود  به جرگه ی رجبیون  را دریافت کنیم  و با رهیدن از روزمرگی  دنیایی  ، در دل دوست رهی بگشاییم.

 « التماس  دعا »

( خانم اکرم خاکبازان ) 

تسلیت به مناسبت ایام فاطمیه

السلام علیک یا فاطمة الزهرا سلام الله علیها

در ایام فاطمیه دلهای عاشق و بی قرار  سرود غم می خوانند

و منظومه اندوه می سرایند

فاطمیه فصل و موسم تجدید  داغهای علی است

در سوگ

زهرا سلام الله علیها

آسمان دل ما ابری است و هوای چشمان ما بارانی است

شیعه امروز در فاطمیه ای به وسعت ایران سر بر شانه ی مظلومیت  

می گذارد و اشک می ریزد

ایام فاطمیه که می رسد دلهای عاشقان سرود غم می خوانند

وقتی یک بوستان خزان زده می شود

وقتی که یک گل پرپر گردد

وقتی بلبلی به هجران مبتلا شود

چه می ماند جزفصل نالیدن و

موسم گریستن

و

فاطمیه همان فصل و موسم است

فاطمیه بهار ایمانهای سست شده و طراوت اندیشه های مرده و افسرده

و شکوفایی غنچه های بسته ی بیداری

و آگاهی و ایثار و فداکاری است

    *****************************

-        ای خدای زخمهای غربت و مظلومیت

-        ای پروردگار عاشقان ولایت

-        ما را فاطمی بدار و

-        مدافع ولایت

                                         آمیـــــــــــــــــــن  

دل نوشته ای از : خانم خاکبازان

رمضان ماه تجلی ایمان

 

 

 

شَهرُ رَمَضان الّذی اُنزِل َ فیهِ القُرآن

رمضان ماه تجلی ایمان و شکوه دل های شیفته پروردگار بزرگ است .

ماه قدر یافتن ، وزین شدن و سوار بر مرکب خلوص به سامانه عشق رسیدن

 و این همان تعریف رسالت انسان در فرهنگ شناخت و آزادگی است .

به مناسبت شهادت مظلومانه امام موسی کاظم علیه السلام

             به مناسبت شهادت مظلومانه امام موسی کاظم  علیه السلام  

                                     امام هفتم شیعیان

نام او  « موسی» لقبش « کاظم » ، مادرش بانویی با فضیلت بنام »« حمیده » و پدرش پیشوای ششم ، حضرت صادق ع است حضرت کاظم در سال 128 هجری در سرزمین      « ابواء » ( یکی از روستاهای اطراف مدینه )  چشم به جهان گشود .

از سال 148 هجری که امام صادق ع به شهادت رسید  ، دوران امامت او آغاز گردید . و در سال 183 (یا 186) هجری به شهادت رسید .

بررسی و اوضاع و احوال نشان می داد که هر گونه اقدام حادّ و برنامه ای که حکومت منصور از آغاز  ، روی آن حساسیت نشان بدهد صلاح نیست ، از این رو امام کاظم ع دنباله برنامه علمی پدر را گرفت و حوزه ای نه به وسعت دانشگاه جعفری تشکیل داد و به تربیت شاگردان بزرگ و رجال علم و فضیلت پرداخت .

 « ابن حجر هیتمی» دانشمند و محدث مشهور جهان تسنن می نویسد :  "موسی کاظم وارث علوم و دانشهای پدر و دارای فضل و کمال او بود . وی در پرتو عفو و گذشت و بردباری فوق العاده ای که ( در رفتار با مردم نادان ) از خود نشان داد ، کاظم لقب یافت ، و در زمان او هیچکس در معارف الهی و دانش و بخشش به پایه ی او نمی رسید ."

روزی هارون به امام موسی کاظم چنین گفت شما چگونه ادعا می کنید که فرزند پیامبر هستید ، در حالی که در حقیقت فرزندان علی هستید ، زیرا هر کس به جد پدری خود منسوب     می شود نه جد مادری .

امام کاظم ع در پاسخ وی آیه ای را قرائت نمود که خداوند ضمن آن می فرماید : .... و از نژاد ابراهیم ، داود و سلیمان و ایوب  .....و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را که همگی از نیکان و شایستگانند ، هدایت نمودیم .

آنگاه فرمود : در این آیه ، عیسی از فرزندان  پیامبران بزرگ پیشین شمرده شده است در صورتی که او پدر نداشت و تنها از طریق مادرش مریم نسب به پیامبران می رساند ، بنابر این به حکم این آیه ، فرزندان دختری نیز فرزند محسوب می شوند . ما نیز به واسطه ی مادرمان « فاطمه س » فرزند پیامبر محسوب می شویم.

-        اگر پیامبر زنده شود و دختر تو را برای خود خواستگاری کند ، آیا دختر خود را به پیامبر تزویج می کنی ؟

-        هارون گفت : نه تنها تزویج می کنم ، بلکه با این وصلت به تمام عرب و عجم افتخار کنم !

-        ولی این مطلب در مورد من صادق نیست ، نه پیامبر ص دختر مرا خواستگاری می کند و نه من دخترم را به او تزویج می نمایم .برای اینکه من از نسل او هستم و این ازدواج حرام است ولی تو از نسل او نیستی .   

به مناسبت مولود کعبه – حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام –

به مناسبت مولود کعبه حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام

گویند حریم کعبه در داشته است

از سیزده رجب خبر داشته است

از شدت اشتیاق دیدار علی

دیوار حرم شکاف برداشته است

السّابقون اوّلین نعمتهایی که دارند این است که بر سریرهایی تکیه زده اند تکیه بر سریر کنایه از سلطنت است کسی مَلِک و سلطان می شود و سلطنت می کند و پادشاهی به دست می گیرد که در عالم پیش از این هم سلطنت داشته و مالک الملوک بوده .

 بر چه چیزی سلطنت داشته که این سلطنت نصیبش شده؟ بر خودش مالک بوده، فرق می کند با کسی که مالک خودش نیست کسیکه بر خودش مالک شد سلطنت ملک وملکوت در اختیارش قرار گرفت .

یک تحلیلی را می خواهم شروع کنم می خواهم عنایت داشته باشید همه ی حواستان را دراین مطلب متمرکز کنید وقتی که خدای سبحان می فرماید انّی جاعلٌ فی الارض خلیفة*(سوره ی مبارکه ی البقره آیه30) من می خواهم یک جانشین در زمین درست کنم این جانشین واین خلیفه چه کسی است همه ی انسانها هستند؟

آیا همه ی انسانها خلیفه الله هستند؟آیاهمه ی انبیاء خلیفة الله هستند؟ آیا فقط معصومین خلیفة الله هستند ؟ جواب این هایک جنبه ی بلفعل دارد یک جنبه ی بلقوه

جنبه ی فعلیت برای کسانی است که خلافتشان بر کائنات پیشتر از آن ثا بت شده وخلافتشان و جانشینی خدا بر آنها محرز شده .

جنبه ی بلقوه برای سایرین است که دیگران بلقوه می توانند خلیفه باشند .

اما خلیفه یعنی چه ؟ خلیفة الله شدن یعنی چه ؟ مثلاً من بلقوه خلیفة الله هستم یعنی جانشین خدا بر چه چیزی هستم ؟.

خدا وند در چه امری جانشین می خواهد؟آیا خداوندبرای اداره ی این عالم جانشین می خواهد؟نه

پس خدا وند اصلاً در این عالم جانشین نمی خواهد ، در این عالم هر کدام از آن چیزهایی که الان خداوند اداره ی آن را بعهده دارد این ها یک اثر وضعی دارند که اگر یک سر سوزن جابجا شوند خلل در عالم وارد می شود . خورشید می تابد اگر یک آن وقفه در تابش انرژی ایجاد شود و نتابد اثرش را بلا فاصله می بینیم اثرش را شما روی تمام دستگاههایی که فرکانسها را از فضا دریافت می کنندرا می بینید ،که اختلال در تلفن در رساناها در ماهواره ها در همه چیز اختلال ایجاد می شود ،یک آن اگر در تابش وقفه ایجاد شود فرضاً به خاطر یک طوفان فضایی تا چه رسد به این که یک روز خورشید نتابد

 ماه هم همین طور هر چه در این عالم سر سوزنی اگر از فرمان خدا سر پیچی کند خلل ایجاد می کند ستاره ها اگر تصمیم بگیرند که جابجا شوند جایشان را باهم عوض کنند کوهها اگربخواهند یک کمی نفس بکشند زمین اگر بخواهد یک کمی خستگی در کند یک دقیقه از رفتن بماند یک آن بایستد بگوید قرنها دارم می دوم یک ساعت می خواهم استراحت کنم چه اتفاقی می افتد؟

لذامی بینید هر چیزی در این عالم سر جای خودش است و کار خودش طوعاً وبا اطاعت محض انجام می دهد

 امّا این انسانی که خلیفة الله است چه می کند ؟ 

اگراین انسانی که خلیفة الله است امروز تا شب بخواهد همه اش رابخوابد، اگر بخواهد اصلاً عبادت نکند چه می شود ؟

هر چیزی که مخلوق خداوند است در این عالم جای تعریف شده ای دارد اما جای تعریف شده ی انسان کجاست ؟.

 درنده خوی محض باشد مهلت به او می دهند می گویند برو آنقدر خون بریز و فساد کن آخرش ببینم به کجا می رسی؟.

 بخواهد کلاه بردار محض باشد به اومهلت می دهند برو آنقدرکلاه بردار ببینم آخرش به کجا می رسی هیچ اتفاقی نمی افتد .

هر چیزی از کائنات در این عالم جابجا شود در نظام خلقت خلل ایجاد می شود، اما انسان اگر هر کاری هم دلش می خواهد بکند هیچ نمی شود .

 آنهایی که منکرهستندولائیک اند می گویندهرکاری که انجام بدهیم ضرری در کار نیست می گویند هر چه نفع هست مال ما می شود هر که قدرت دارد حق زندگی دارد هر که ضعیف است حق نفس کشیدن ندارد باید پایمال شود ضعفاباید از بین بروند اغنیاء قدرت را به دست بگیرند .

ظَهر الفساد را می گویند شما مستضعفین ایجاد کرده اید ما اغنیا داریم عالم را آباد می کنیم زمین خراب شود می رویم مریخ می رویم ماه آنجا زندگی می کنیم یک آژانس انگلیسی دارد قطعات ماه را سند برایش صادر می کند وبه قیمت گزاف می فروشد هنوز ماه مسکونی نشد ه می گویند اگر یک روزی قابل سکونت شد اختیارش دست ما باشد هر که ماه می خواهد ومی خواهد برودآنجابیاید واز ما بخرد ما اصلاً می خواهیم برویم آنجا آزمایشهای هسته ای بکنیم هر کس می خواهد بیاید از ما بخرد .

خوب من می خواهم خلیفه شوم من کجای عالم رابه دست بگیرم که آنجا کارش مختل شده ومن باید به دست بگیرم ؟ از همه مختل تر خودم هستم که نه شبم در اختیارم است نه روزم در اختیارم هست نه خوابم در اختیارم هست نه خوراکم در اختیارم هست نه فکرم نه نفسم نه نیتم نه فطرتم هیچ چیز من در اختیار من نیست همه به هم ریخته است، خلیفة الله یعنی تو نگاه کن دنیای بیرونی را دست من خداست من نگه می دارم دنیای درونی را نظم وساماندهی آنرا به تو سپردم جز تو هم کسی نمی تواند عهده دار اداره ی آن دنیا شود خودت درستش کن چشمت را به اختیار بگیر مال تواست تو بخواهی بی ادبش کنی می توانی تو بخواهی مؤدبش کنی می توانی اگر تو این چشم را به اختیار نگیری این چشم چه ویرانی در ملک ومملکت دل تو ایجاد می کند خدا می داند گوشت را به اختیار بگیر زبانت را به اختیار بگیر دلت را به اختیار بگیر نفست را به اختیار بگیر خوابت را بیداریت را ذکرت را نشاطت را قبض و بسط خودت را به اختیار بگیر بفهم که در تو چه غوغایی دارد به پا می شود چه طوفانی چه زلزله ای چه ولوله ای چه ویرانی در تو ایجاد شده ؛ درپایان که از این دنیا خواستی بروی از دنیای بیرون هجرت می کنی به دنیای درون خودت، دنیای بیرون را خدا آباد کرده تو این همه آباد ومنظم و همه چیز را سر جای خودش می بینی دنیای درونی تو اگر آبادانی می خواهد دست تواست مملکتش دست تو است سلطنتش دست تو است مالک الملوکش تو هستی اگر ویرانه کردی، بعد از این عالم هجرت تو از این عالم بیرون به ویرانی درون خودت خواهد بود! برای همین است کهمی فرماید : و ا لذّین کفروا اَولیاؤهم الطّاغوت یخرجونهم من النّور الی الظّلمات ....*(سوره ی مبارکه ی بقره آیه257)به کدام ظلمت به ظلمت درون خودت ،تو را وارد می کند از این دنیای منظم و نورانی به دنیای ظلمانی درون خودت که نه خورشید دارد نه ماه دارد نه آسمان دارد نه زمین دارد وآن دنیای قلب شماست به حدیث قلب توجه کنید بار ارزشی بسیا ری داردوهرجایی که گیرکردید به شما نشان می دهد دنیای درون خود را الان می توانی آبادش کنی .

 حدیث قلب :قال الله جلّ جلاله خزانةٌ اعظم من العرشِ وَ اوسع ُمن الکرسیِّ وَ اَطیبُ من الجنةِ وَ اَزین ُمن الملکوتِاَرضها المعرفةُوسماؤُها الایمان و شمسها الشوقُ و قمرها المحبةُونجومها الخواطرُ وسحابُها العقلُ مَطرُها الرّحمةُ واَثمارُ ها الطاعةُ وثمرها الحکمةُ ولها اربعةُ ابوابٍ العلمُ والحلمُ والصَّبرُ والرّضااَلا وهِی القَلبُ .

(بحار الانوار ج67 ص59)

به مناسبت دهه فجر

به مناسبت دهه فجر   

-  از کلمات قصار حضرت امام خمینی ( قدس سره )  

- رمز پیروزی شما ایمان و وحدت کلمه بود  

- باید سعی شود تا « از راه رسیده ها » و « دین به دنیا فروشان » چهره ی کفر زدایی و فقرستیزی  روشن انقلاب ما را خدشه دار نکنند    

- آنهایی که به عکس  جلوه می دهند این نهضت اسلامی را   شما در مقابل آنها بایستید و حق خودتان را به آن طوری که هست ترویج کنید تا ان شاءالله - حق در همه ی بلاد اسلام پیاده بشود  و باطل خود بخود از همه ی ممالک اسلام  بلکه ان شاء الله - از همه ممالک دنیا از بین برود و ذاهق بشود .  

 

 - در این نهضت پیش بروید و ابداْ به خودتان هیچ ‌یاس راه ندهید که یاس از جنود شیطان است  

 

- ملت ما باید مصمم باشد به این که آن چیزی را که بدست آورده است از دست ندهد . 

 

 

 

              

چرا تکرار ماه رمضان ملال آور نیست ؟

چرا تکرار ماه رمضان ملال آور نیست ؟ 

علت تکراری نبودن ماه رمضان  

روایتی از امیر المؤمنین علی علیه السلام : 

 الحمد لله الذی لا یموت ، و لا تنقضی عجائبه ، لانه  کل یوم هو فی شأن من احداث بدیع لم یکن

حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که هرگز نمی میرد و شگفتیهای خلقتش پایان نمی گیرد، چرا که هر روز در شأن و کاری است و موضوع تازه ای می آفریند که هرگز نبوده .

در تفسیر المیزان  دارد که : خدای تعالی  در هر روز کاری دارد  ، غیر آنی کاری که در روز قبل داشت و غیر آن کاری که در روز بعدش دارد پس هیج یک از کار های او تکراری نیست و هیچ شأنی از شؤون او از هر جهت مانند شأن دیگرش نیست هر چه می کند بدون الگو و قالب و نمونه می کند ، بلکه به ابداع و ایجاد می کند . 

پس ماه رمضان امسال هم ماه تازه ای است  ، ما امسال آمده ایم تا از اولش عیدی بگیریم و می خواهیم در دریای رحمت تو ای خدا غوطه ور شویم و هر روز چیز تازه ای یاد بگیریم. 

انشا ءالله

 

«قیام 15 خرداد امام خمینی »

 

 امروز ۱۳ خرداد سال ۱۳۹۰ است  به عمق تاریخ می رویم  

  آن روز هم ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ بود که ....

 

 

 «قیام 15 خرداد امام خمینی »
ماه محرم 1342 که مـصادف با خرداد بـود فـرا رسـید. امام خمینى از ایـن فـرصت نهـایت اسـتفاده را در تحـریک مردم بـه قیام عـلیـه رژیـم مستبد شاه به عمل آورد.

امام خمینى در عـصـر عاشـوراى سال 13 خرداد 1342شمسى در مـدرسه فیضـیـه نطق تاریخـى خـویـش را که آغازى بر قیام 15 خرداد بود ایراد کرد.
در همیـن سخنرانى بـود که امام خمـیـنى بـا صداى بلند خطاب به شاه فرمـود :
آقا مـن به شما نصیحت مـى کنـم، اى آقاى شـاه ! اى جنـاب شاه! مـن به تو نصیحت مى کـنم دسـت بـردار از این کارها، آقا اغـفـال مى کنند تو را. مـن مـیل ندارم کـه یـک روز اگر بـخـواهـند تـو بـروى، همه شکر کـنند... اگر دیکـته مى دهند دسـتت و مى گـویند بخـوان، در اطـرافـش فکـر کـن.... نصـیحت مرا بـشـنـو... ربط ما بـیـن شـاه و اسرائیل چیست که سازمان امنیت مـى گـوید از اسرائـیـل حرف نزنـیـد... مگر شاه اسـرائـیلـى است ؟

شاه فـرمان خامـوش کـردن قـیـام را صادر کـرد. نخست جمع زیادى از یاران امام خمینـى در شـامگاه 14 خرداد دستگیـر و ساعت سه نیمه شب ( سحـرگاه پانزده خـرداد 42 ) صـدها کماندوى اعـزامـى از مرکز، منزل حضرت امـام را محاصره کردند و ایشان را در حالیکه مشغول نماز شب بـود دستگیـر و سـراسـیـمـه بـه تهـران بـرده و در بازداشــتگاه باشگاه افـسـران زنـدانـى کـردنـد و غروب آنروز به زندان قـصر مـنتقل نمـودنـد. صـبحگاه پـانـزده خـرداد خبـر دستگیرى رهـبـر انقلاب بـه تهـران، مشهد، شیراز ودیگـر شهرها رسیـد و وضعیتـى مشـابه قـم پـدید آورد.
نزدیکترین ندیم همیشگى شاه، تیمـسار حسین فردوست در خاطراتش از بکارگیرى تجربیات و همکارى زبـده ترین ماموریـن سیاسى و امنیتى آمریکا براى سرکـوب قـیام و هـمچنیـن از سراسـیمگـى شاه و دربـار و امراى ارتـش و ساواک در ایـن ساعـات پرده بـرداشـتـه و تـوضـیح داده است که چگـونه شـاه و ژنـرالهـایـش دیـوانه وار فرمان سرکـوب صادر مى کردند.

امام خمینـى ، پـس از 19 روز حبـس در زنـدان قـصـر بـه زنـدانـى در پـادگـان نظامـى عشـرت آبـاد منتقل شـد.با دستگیرى رهبـر نهـضـت و کـشتار وحشیانه مـردم در روز 15 خـرداد 42، قیام ظاهرا سرکوب شد. امـام خمـینى در حبـس از پاسخ گفتـن بـه سئوالات بازجـویان، با شهـامت و اعلام ایـنکه هـیـئـت حاکمه در ایـران و قـوه قضائیه آنرا غـیر قـانـونـى وفـاقـد صلاحـیت مـى داند، اجتـناب ورزیـد.   

 

بر گرفته از سایت :  http://daneshnameh.roshd.ir/

*********** 

کلام آن روزهار ا که مرور می کنیم  گویا آن امام  و آن رهبر همه  ی امتها به تازگی این سخنان را فرمودند  : اینها با اساس مخالفند ...

سخنرانی

زمان : عصر 13 خرداد 1342 / 10 محرم 1383

مکان : قم ، مدرسه فیضیه

موضوع : شاه و اسرائیل

مناسبت : فرارسیدن عاشورای حسینی

حضار: روحانیون ، طلاب اهالی قم و زائران حرم حضرت فاطمه معصومه (س)

بسم الله الرحمن الرحیم

مخالفت رژیم با اساس اسلام

 الان عصر عاشوراست ...گاهی که وقایع روز عاشورا را از نظر می گذرانم ، این سوال برایم پیش می آید که اگر بنی امیه و دستگاه یزید بن معاویه تنها با حسین (ع) سر جنگ داشتند آن رفتار وحشیانه و خلاف انسانی چه بود که در روز عاشورا با زنهای بی پناه و اطفال بیگناه مرتکب شدند ؟ .....

نظرم این است آنها با اساس سرو کار داشتند ، بنی هاشم را نمی خواستند ، بنی امیه با بنی هاشم مخالفت داشت ، نمی خواستند شجره طیبه باشد . همین فکر در ایران وجود داشت . اینها با بچه های شانزده ساله – هفده ساله  ی ما چکار داشتند ؟سید شانزده ساله – هفده ساله با شاه چه کرده بود ؟ به دولت چه کرده بود ؟ ..... لکن این فکر پیش می آید که اینها با اساس مخالفند ، با بچه مخالف نیستند . اینها نمی خواهند که اساس موجود باشد ، اینها نمی خواهند صغیر و کبیر ما موجود باشد .

اسرائیل دشمن اسلام و ایران

اسرائیل نمی خواهد در این مملکت دانشمند باشد ، اسرائیل نمی خواهد در این مملکت قرآن باشد ، اسرائیل نمی خواهد در این مملکت علمای دین باشند ، اسرائیل نمی خواهد در این مملکت احکام اسلام باشد . اسرائیل به دست عمال سیاه خود  مدرسه را کوبید ، مارا کوبید ، شما ملت را می کوبد ، می خواهند اقتصاد شما را قبضه کنند ، می خواهد زراعت و تجارت شما را از بین ببرد  ، می خواهد در این مملکت دارای ثروتی نباشد ، ثروتها را تصاحب کند به دست عمال خود .

این چیزهایی که مانع هستند ، چیز هایی که سد راه هستند ، این سدها را می شکند ، قرآن سد راه است ، باید شکسته شود ، روحانیت سد راه است ، باید شکسته شوند ، مدرسه فیضیه سد راه است باید خراب شود ، طلاب علوم دینیه ممکن است بعد ها سد راه شوند ، باید از پشت بام بیفتند  باید سرو دست آنها شکسته شود  برای اینکه اسرائیل به منافع خودش برسد ، دولت ما به تبعیت اسرائیل به ما اهانت می کند .....   .

***********************


هنگام تحویل سال نو

هنگام تحویل سال نو:

-         سه مرتبه دعای فرج:  

(      ( اللهم کن لولّیک الحجة بن  الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کلّ ساعة ولیاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتی تسکنه ارضک طوعاً وتمتعه فیها طویلاً

 

  (      365-  مرتبه  دعای  : یا مقلب القلوب و الابصار  یا مدبر اللیل و النهار  یا محول الحول و الاحوال حوّ ل حالنا الی احسن الحال 

سپس دعای حضرت صاحب الزمان (عج) 

اللهم الرزقنا توفیق الطاعة  و بعد المعصیة و صدق النیة و عرفان الرحرمة و اکرمنا باالهدی و الاستنقامة و سدّد السنتنا باالصواب و الحکمة .............- به کتاب مفانیح بعد از دعای توسل و قبل ازمناجات خمس عشرة رجوع شود

التماس دعا

سال خوبی را برایتان آرزو مندیم

 توأم با سلامتی و رحمت و نعمت الهی  

۱۳۸۹/۱۲/۲۳ 

 

جمال محمد (ص)

طلوع محمد ص  

زمین و آسمان «مکه‏» آن شب نور باران بود و موج عطر گل در پرنیان باد مى‏پیچید امید زندگى در جان موجودات مى‏جوشید هوا آغشته با عطر شفا بخش بهاران بود شبى مرموز و رؤیایى به شهر«مکه‏» مهد پاکجانان دختر مهتاب مى‏خندید شبانگه ساحت «ام القرى‏» در خواب مى‏خندید زباغ آسمان نیلگون صاف و مهتابى دمادم بس ستاره مى‏شکفت و آسمان پولک نشان مى‏شد صداى حمد و تهلیل شباویزان خوش آهنگ به سوى کهکشان مى‏شد

دل سیاره‏ها در آسمان حال تپیدن داشت و دست باغبان آفرینش در چنان حالت سر 

 «گل آفریدن‏» داشت.

«جمال محمدص» 

ماه فرو ماند از جمال محمد سرو نباشد به اعتدال محمد

قدر فلک را کمال و منزلتى نیست در نظر قدر با کمال محمد

وعده دیدار هر کسى به قیامت لیله اسرى، شب وصال محمد

آدم و نوح و خلیل و موسى و عیسى آمده مجموع، در ظلال محمد

عرصه گیتى مجال همت او نیست روز قیامت نگر، مجال محمد

و آن همه پیرایه بسته جنت فردوس بو که قبولش کند، بلال محمد

همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد تا بدهد بوسه بر نعال محمد

شمس و قمر در زمین حشر نتابد پیش دو ابروى چون هلال محمد

چشم مرا، تا به خواب دید جمالش خواب نمى‏گیرد از خیال محمد

«سعدى‏» اگر عاشقى کنى و جوانى عشق محمد بس است و آل محمد

بر گرفته از سایت حوزه دات نت  

////////////////////////////

پیش بسوی خاور میانه بدون آمریکا

  خاور میانه بدون آمریکا

 از سخنرانی دکتر احمدی نژاد  در راهپیمایی 22 بهمن 1389 

 

رئیس قوه مجریه گفت: من به شما اطمینان می دهم علیرغم همه طراحی های پیچیده و شیطانی ، به فضل الهی و ایستادگی ملت ها به زودی خاورمیانه جدید اما بدون آمریکا و رژیم صهیونیستی محقق خواهد شد و مستکبران در آن خاورمیانه هیچ جایی نخواهند داشت.  

 

...................................................................................................... 

/////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

عرض تسلیت به مناسبت شهادت امام حسن عسگری (ع)

عرض تسلیت به مناسبت شهادت یازدهمین اختر تابناک حق و حقیقت

از سخنان امام حسن عسگری علیه السلام :

در پاسخ به نامه ی یکی از شیعیانش که اختلاف میان شیعیان را به استحضار ایشان رسانده بود ، مرقوم فرموده : براستی خدا با خردمند گفتگو دارد و مردم در باره ی من سه گروه شده اند :

یک گروه بینا به راه نجات و چنگ در زننده  به حق و آویخته به شاخه ی حقیقت و هیچ شک و تردیدی         ( در دل) ندارند و جز من پناهی برای خود نجویند .

گروه دیگر ،‌حق را از حق شناسان به دست نیاورده اند و مانند دریانوردان هنگام موج یه حرکت در آیند و هنگام سکون دریا آرام گیرند .

و گروهی هم تحت سلطه ی شیطانند و کارشان رد ّ‌بر اهل حق و دفع حق به باطل است که آن نیز به خاطر آن حسدی است که در دل خود دارند .

پس آن کس را که به راست و چپ می رود واگذار ،‌ زیرا اگر چوپان بخواهد گوسفندان خود را گرد آورد با کمترین تلاشی آن کار را انجام می دهد .

از افشای  اسرار و ریاست جویی پرهیز کن که این دو مایه ی نابودی است . 

 

 

۲۲ بهمن بر فجر آفرینان مبارک

22 بهمن بر فجر آفرینان مبارک 

 

 

۲۲ بهمن تجلی بصیرت  

 

22 بهمن شکوه حضور  

 

22بهمن روز وحدت همیشگی

دلایل صلح امام حسن مجتبی (ع)

بخش اول: دلایل صلح
الف: از منظر جبهه معاویه :
هدف اصلی معاویه «وصول کم هزینه به هدف» (یعنی همان حکومت) بود؛ زیرا می‌دانست صاحب اصلی حکومت امام حسن(علیه السلام) است و برای به دست آوردن حکومت باید ـ هر چند در ظاهر ـ صاحب اصلی آن را قانع و متعهد بسا
زد و بهترین راه آن صلح بود.
به این ترتیب معاویه
از نتایج نگران کننده جنگ که بارها به آن تاکید داشت و عواقب درگیری با فرزند رسول الله که جایگاه معنوی و اعتقادی مهمی میان مردم داشت، در امان می‌ماند.

تاریخ هم نشان می‌دهد هدف معاویه «سلطه» بود که با صلح بهتر تأمین شد. وی در خطبه‌اش در نخیله گفت
: «من با شما جنگیدم که سلطه خود را بر شما ثابت کنم و این را خدا (با صلح) به من داد و شما ناراضی بودید.» (شرح نهج‌البلاغه، ابن ابی‌الحدید، ج 4، ص 16.)

در کنار هدف اصلی، وی پنداشته بود کناره‌گیری امام حسن از حکومت به نفع او، در افکار عمومی به معنای کناره‌‌گیری از خلافت تلقی خواهد شد و او به عنوان خلیفه قانونی معرفی خواهد شد. مؤید این نظر بیعتی است که معاویه از مردم به عنوان خلافت خود می‌گرفت.

دستاورد دیگر این بود که در صورت رد صلح از سوی امام و ادامه جنگ و شهادت امام، هیچ دستاویزی برای قیام‌های مخالفان و... نمی‌ماند.

روشن است که با پذیرش مصلحتی صلح از سوی امام حسن (علیه السلام) و به بیان دیگر پذیرش «ترک مخاصمه» دستاورد رفع مسئولیت در صورت قتل امام، از بین می‌رفت. درباره حس سود جویانه و رسیدن به خلافت هم که امام حسن بارها حتی نزد خود معاویه موضوع واگذاری موقت حکومت و تفکیک حکومت و خلافت را مطرح می‌کرد. (بحارالانوار، علامه مجلسی، ص 44، ج 10، ص 138و امالی، شیخ طوسی، دارالثقافة، قم، 1413 ق، ص 561.) در مورد هدف اصلی «وصول کم هزینه معاویه به حکومت» سخن خواهیم گفت.
ب. دلایل صلح از منظر جبهه امام:
جریان‌شناسی دقیق دو طیف متعارض (صالحان و ناصالحان) نشان می‌دهد، «دنیازدگی و عدم دینداری»، مردم در نهایت موجب پذیرش صلح از سوی امام حسن شد؛ لذا آن حضرت این دو را به عنوان عامل صلح معرفی و با تعبیر «عبید الدنیا» از آنان یاد می‌کند. (بحارالانوار، ج 44، ص 21.)

نقاط اوج این رویکرد را می‌توان در استقبال نکردن مردم از حضور در اردوگاه جنگ امام حسن یافت، به گونه‌ای که امام حسن فرمود:... شگفتا از مردمی که پی در پی نه حیا دارند، نه دین... اف بر شما ای بردگان دنیا...» (همان، به نقل از الخرائج و الجرائح، راوندی، موسسه امام مهدی، قم، 1409 ق، ج 2، ص 575.)

همین طور در سردادن شعار زندگی، وقتی که امام فرمود: معاویه ما را به چیزی فراخوانده است که عزت و عدالت در آن نیست. اگر زندگی دنیا را می‌خواهید، می‌پذیریم و این خار در چشم را تحمل می‌کنیم و اگر مرگ را بخواهید آن را در راه خدا ارزانی می‌داریم.» راوی می‌گوید: همه فریاد زدند: «بل البقیة و الحیاة.» (بحارالانوار، ج 44، ص 21.) مباحث مترتب بر دنیاگرایی مردم را مرور می‌کنیم.
1. آثار دنیاگرایی و دین نداشتن در رفتار مردم :
این آثار در قالبهای مختلف خود را نشان داد که به واقع برخی محققان این آثار و معلولها را به جای علت صلح مطرح می‌کنند. برخی از این آثار عبارتند از:
پیمان‌شکنی: وقتی سپاه قیس بن سعد قبیله به قبیله به معاویه پیوستند، امام فرمود: ...   (پس از شهادت پدرم) با من به اختیار بیعت کردید و من هم پذیرفتم و در این راه بیرون آمدم و خدا می‌داند که چه تصمیمی داشتم، ولی از شما سرزد آنچه سر زد.» (الفتوح، ج 4، ص 290.)

خیانت به امام: رویکرد دنیاگرایی مردم ـ به ویژه خواص ـ را در قیام و صلح حسنی در آیینه خیانتهایشان باید دید، چنان که معاویه در آغازین لحظات اکثر آن را جذب کرد از جمله فرماندهی از قبیله کنده را با پانصد هزار درهم خرید و او با دویست نفر به معاویه پیوست و امام فرمود: من بارها به شما گفته‌ام که شما وفا ندارید و بنده دنیایید.» (بحارالانوار، ج 44، ص 20.)

مصمم نبودن به مبارزه: برای نمونه وقتی جاریة بن قدامه نزد حضرت آمد و تقاضای حرکت به سمت دشمن کرد. امام فرمود: اگر همه این مردم مثل تو بودند، رهسپارشان می‌کردم؛ ولی نصف یا یک دهم مردم این عقیده را ندارند.» (همان، ج 34، ص 18 و ر.ک. به: سیره پیشوایان، ص 110؛ حقایق پنهان، ص 216 و 213.)
2. بازتاب دنیاگرایی مردم در جبهه امام :
تنها ماندن امام حسن(علیه‌السلام): حضرت بارها با این حقیقت تلخ روبه‌رو شد از جمله: در آغاز جنگ، وقتی به پل منیع رسید، حجر بن عدی از سوی حضرت، مردم را در مسجد جمع کرد و کوشید آنان را به جنگ تهییج کند. اما همه سکوت کردند؛ به گونه‌ای که عدی بن حاتم برخاست و گفت: سبحان الله! چقدر سکوت شما زشت است. آیا به امام و فرزند پیامبر خود پاسخ نمی‌دهید. (مقاتل الطالبیین، ص 59؛ امالی طوسی، ص 559.)

امام در برابر اعتراضها به صلح هم می‌فرمود: «سوگند به خدا! حکومت را به معاویه نسپردم؛ مگر اینکه یارانی نیافتم.» (احتجاج، طبرسی، ج 2، ص 71، بحارالانوار، ج 44، ص 147، بحارالانوار، ج 85، ص 212). حتی در دعاهای امام نیز این مطلب هست.

ناامیدی از وصول به هدف با اقدام نظامی: هدف اصلی نظام امامت جامعه‌سازی و صیانت از جامعة النبی است. جنگ و صلح اموری فرعی‌اند که در مسیر جامعه‌سازی، به دلیل تعارض بنای جامعه جدید با منافع گروه‌هایی که از وضع سابق بهره می‌برند، پیش می‌آید وگرنه ائمه فارغ از این امور مشغول جامعه‌سازی اسلامی و تحقق مدینة النبی می‌شدند.

امام حسن(علیه السلام)هم در این مسیر ناچار به جنگ شد و پس از تنهایی، ناامیدی از ادامه وصول به هدف با اقدام نظامی پیش آمد. امام هنگام امضای صلح نامه فرمود: «اینک پیش آمد من، به ناامیدی از حقی که زنده دارم و باطلی که بمیرانم، رسید.» (علل الشرایع، شیخ صدوق، مکتبة الداوری، قم، ص 221. و ر.ک.به: تاریخ طبری، ج 3، ص 165؛ الفتوح، ج 3 و 4، ص 292 ـ 294؛ اعلام الوری؛ ج 1، ص 403.)

پذیرش گزینه صلح: این بخش از تصمیم امام پیامد طبیعی حوادث قبلی و ناامیدی از وصول به هدف با جنگ بود. روایاتی که امام حسن در آنها می‌گوید «اگر یارانی داشتم، صلح نمی‌کردم...» گویای این است که امام صلح را به عنوان استراتژی اتخاذ نکرد؛ بلکه طبق وضعیت موجود ناچار به استفاده از آن شد. (نمونه‌ای در پاسخ امام به زید بن وهب جهنی: ر.ک.به: احتجاج، ج 2، ص 69.)


بخش دوم : آثار صلح
آیا منافعی که امام از ترک جنگ به دست می‌آورد، قابل رقابت با دستاورد معاویه بود؟ آیا دستاورد امام حسن(علیه السلام)از این اقدام بیشتر از دستاورد احتمالی وی از جنگ بود؟

در صورت مرجوح بودن دستاوردهای امام، آن حضرت نباید صلح را بپذیرد. آثار آینده نشان می‌دهد که در هر دو صورت دستاوردهای امام راجح بود. برای این منظور باید آثار صلح را مرور کنیم.
1. بقای نظام امامت :

اصلی‌ترین اثر صلح بقای نظام امامت برای حفظ اسلام بود. امام در جواب ابوذر غفاری فرمود: «اردت ان یکون للدین ناعی»؛ خواستم حافظی برای دین باقی بماند. (حیاة الامام الحسن بن علی، باقر شریف قرشی، دارالبلاغة، بیروت، 1413 ق، ج 2، ص 269؛ حقایق پنهان، ص 215.)
2. بقای شیعیان:
امام به ابوسعید عقیصا فرمود: «اگر صلح نمی‌کردم، روی زمین از شیعیان ما کسی نمی‌ماند.» (بحارالانوار، ج 44، ص 1، و موارد دیگر. ر.ک.به: همان، ص 106، 57؛ و ج 85، ص 212؛ حلیة الاولیأ، ج 2، ص 36؛ حیاة الامام الحسن بن علی، ج 2، ص 178.)
3. حفظ دین و رعایت مصلحت امت پیامبر :

در آن موقعیت روم شرقی آماده حمله به نظام اسلام بود و جنگ داخلی موجب وصول آنان به هدف نابودی اساس اسلام می‌شد. (سیره پیشوایان، ص 97.)

امام هم می‌فرمود: «ترسیدم ریشه مسلمانان از زمین کنده شود... خواستم دین خدا حفظ شود.» (حقایق پنهان، ص 197؛ به نقل از حیاة الامام الحسن، باقر شریف قرشی، ج 2، ص 280 و ر.ک.به: همان، ص 276.)

هر چند این سخن عام است و ممکن است منظور غیر از خطر روم شرقی باشد، ولی اصل حفظ دین در آن لحاظ شده است. امام بارها اشاره می‌کرد که مصلحت و حکمت این کار، هر چند پنهان، خیلی مهم است. از جمله نزد معاویه فرمود: «من مصلحت امت را در نظر گرفتم و... در این کار جز صلاح و دوام مردم را نخواستم.» (بحارالانوار، ج 44، ص 54 و ر.ک.به: احتجاج، ج 2، ص 67.)
4. ترجیح امنیت بر اختلاف:

امام هنگام کوچ از ساباط فرمود: «انس، آسودگی و آشتی میان مردم از جدایی، ناامنی، کینه‌ورزی و دشمنی که شما خواهانید، بهتر است.» (الفتوح، ج 3، ص 289 و 295.)
5. تامین عزت واقعی:

صلح هر چند در ظاهر عقب‌نشینی بود؛ اما به واقع عامل عزت شیعیان و شکست‌ناپذیری ابدی آنان شد؛ لذا امام در برابر سلیمان بن صرد که به عنوان مذل المومنین به امام سلام می‌دهد، فرمود: سوگند به خدا! اگر زیر دست و در عافیت باشید، نزد من محبوب‌تر است از اینکه عزیز باشید و کشته شوید.» (الامامة و السیاسة، ص 163 و ر.ک.به: موارد دیگر: همان 166، تاریخ ابن عساکر، ترجمه الامام الحسن، ص 171.)
در پرتو آثار

این آثار نشان می‌دهند که:
1. اقدام نظامی و تداوم جنگ فاقد دستاورد معین و قابل اعتنا بود و صلح تاکتیکی (ترک مخاصمه) نسبت به جنگ راجع بود. همین‌طور در مقایسه دستاورد دو طرف از صلح، دستاورد امام به مراتب بیشتر بود؛ زیرا یکی از دستاوردهای امام، از ترک مخاصمه حفظ اصل موجودیت نظام امامت و شیعیان بود و اگر چنین نمی‌کرد، اینها از بین می‌رفت.

آنچه معاویه به دست آورد وصول به حکومت بود که البته دوام چندانی هم نیاورد و با قیام امام بعدی از همین نظام امامت در خطر، به طور کلی متزلزل شد؛ اما نظام امامت با حفظ اصل امامت و موجودیت شیعه، هر چند به گونه‌ای حداقلی، بقای خود را تضمین کرد و شیعیان در فرصت‌های مناسب آینده به بازسازی خود پرداختند.

2. ادعای ناکار آمدی صلح به دلیل وفادار نماندن معاویه به شرایط و اعمال استبداد علیه شیعیان (حقایق پنهان، ص 198.) صحیح نیست؛ چون تأمین هدف اصلی [تداوم نظام امامت به عنوان نگهبان انقلاب پیامبر] به عصرهای بعد هم مربوط می‌شود. این هدف با این صلح تامین شد و اقلیت شیعه و اصل امامت با حفظ موجودیت خود از این تنگة سخت گذشت؟

3. ادعای برابری صلح با شکست و ذلت (برداشت حجر بن عدی، بحارالانوار، ج 44، ص 57.) هم درست نیست؛ چون با حفظ امامت و تشیع، خطر نابودی کامل آنها از بین رفت و چه پیروزی از این بالاتر. (همان، پاسخ امام به حجر.)

4. تدبیر صلح در برابر خطراتی که اساس تشیع، اسلام و امامت را تهدید می‌کرد، نشان می‌دهد که این تصمیم از روی جهل و کم‌کاری هم نبود. (برداشت ابوسعید از صلح، همان، ص 1.) امام هم با اشاره به پنهان بودن مصلحت صلح و تشبیه آن به داستان سوراخ کردن کشتی و... توسط حضرت خضر و شکایت موسی... فرمود: «وقتی من از جانب خدا امام مسلمانانم، نباید در جنگ و صلح مرا به نادانی متهم کنید؛ گرچه حکمت و علت آن را ندانید و امر بر شما مشتبه شود.» (همان.)

5. اتهام نداشتن خط مشی ثابت توسط ائمه هم درست نیست؛ زیرا هدف اصلی حفاظت از نظام پیامبر و جامعه‌سازی اسلامی در سایه حفظ امامت است که طبق شرایط به شیوه‌های مختلفی اجرا می‌شود. صلح یا جنگ هدف نیستند تا ائمه متهم به تشتت و پراکندگی هدف‌ها شوند؛ بلکه شیوه‌های وصول به هدف‌اند. از این رو شهید مطهری معتقد است: «اگر واقعاً امام حسن به جای امام حسین بود، کار امام حسین را می‌کرد و اگر امام حسین به جای امام حسن بود، کار امام حسن را می‌کرد.» (سیری در سیره ائمه اطهار، 60.)

6. این کار از روی روحیه سازش‌کاری و ترس و راحت کردن خود هم نبود؛ لذا امام در پاسخ عبدالله بن زبیر فرمود: گمان می‌کنی من از روی ترس و زبونی با معاویه صلح کردم؟... وای بر تو! هرگز ترس و ناتوانی در من راه ندارد. علت صلح من وجود یارانی همچون تو بود که ادعای دوستی با من داشتند و در دل نابودی مرا آرزو می‌کردند. (حیاة الامام الحسن بن علی، ج 2، ص 280 و ر.ک.به: سیره پیشوایان، ص 93 ـ 94.)
نتیجه

دلیل عمده پیشنهاد صلح از سوی معاویه «وصول کم هزینه به حکومت» بود و عامل عمده در پذیرش صلح از سوی امام عدم همراهی و فداکاری مردم ـ به ویژه خواص ـ بود که ناشی از دنیاگرایی و راحت طلبی آنان می‌شد و به بروز رفتارهایی چون پیمان‌شکنی، خیانت و... انجامید.

بازتاب این رفتارها به ترتیب تنها ماندن امام، ناامیدی از وصول به هدف به وسیله جنگ و پذیرش ترک مخاصمه بود. آثار صلح (بقای نظام امامت، شیعیان، دین،...) هم نشان داد که دستاورد امام به مراتب بیشتر از دستاورد معاویه بود. همین اثار گویای این است که: صلح کارآمد، برابر با پیروزی، از روی هوشیاری، براساس حفظ خط مشی اصلی، شجاعت و رعایت مصالح امت اسلامی بود. همین صلح، آثاری را در پی داشت که قیام حماسی امام حسین(علیه السلام)آن را تکمیل کرد و بقای اسلام را تضمین نمود.
معرفی چند اثر برای مطالعه بیشتر

1. حقایق پنهان، پژوهشی از زندگی سیاسی امام حسن مجتبی، احمد زمانی.
2. صلح امام حسن پر شکوه‌ترین نرمش قهرمانانه تاریخ، شیخ راضی آل‌یاسین، ترجمه حضرت آیت الله سید علی خامنه‌ای.
3. فصلنامه فرهنگ کوثر، ش 55 (ویژه نامه امام حسن(علیه السلام"، ش 56.
4. سیری در سیره ائمه اطهار، شهید مرتضی مطهری

بحث اربعین گیری

 

مراحل اخلاق در قرآن کریم

حضرت آیة الله جوادى آملى

بحث اربعین گیری

ششم: اخلاص

به تعبیر لطیف محقق طوسى «پارسى اخلاص، ویژه کردن باشد» (1) ; یعنى، انسان قلبش را مخصوص حق کند تا احدى جز «مقلب القلوب‏» در حرم دل او راه نیابد و البته اگر انسان محب شود، صحنه نفس را براى محبوب، خالص مى‏کند; چون مى‏داند که محبوب با مبغوض، جمع نمى‏شود.

کسى که کارى را هم براى خدا وهم براى غیر خدا انجام دهد، خدا آن کار را نمى‏پذیرد; زیرا دین کما و کیفا مخصوص خداست. قرآن کریم در مورد کمیت مى‏فرماید:

«و له الدین واصبا» (2) .

«واصب‏» به معناى پر، تام، جامع و کامل است و آیه شریفه بدین معناست که مجموعه دین را خدا تنظیم مى‏کند و بنابراین، همه قوانین و مقررات باید از راه وحى تدوین شود و حتى کلمه‏اى از آن کم و یا بر آن افزوده نشود; در نتیجه حذف هر چیزى به نام نسخ و نیز اثبات هر چیزى به عنوان شریعت نو باید از راه وحى باشد.

در باره کیفیت نیز مى‏فرماید:

«الا لله الدین الخالص‏» (3)

فقط به نام و یاد خدا باید این مجموعه را فهمید و به آن عمل کرد و آن را به دیگران آموخت.

بنابراین، تنها کسانى متدین واقعى و دیندارند که مخلص باشند. از این‏روخداى سبحان مى‏فرماید:

«و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین حنفاء» (4)

مردم هیچ ماموریتى ندارند جز این که دستورهاى دین را مخلصانه براى‏خدا انجام دهند; یعنى فهمشان و عملشان براى خدا باشد و محصول اخلاص نیز لقاى بهشت است. امام صادق (علیه‏السلام) مى‏فرماید:

«من قال لا اله الا الله مخلصا دخل الجنة و اخلاصه ان تحجزه لا اله الا الله عما حرم الله عزوجل‏» (5)

و برتر از آن نیز «لقاء الله‏» است:

«فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لا یشرک بعبادة ربه احدا» (6)

کسى که امید لقاى حق دارد و مشتاق جمال و جلال الهى است، باید مؤمن باشد و عمل صالح انجام دهد و در کار خود، چه در بخش اعتقاد و چه در بخش عمل شرک نورزد.

معناى «لقاء الله‏» این نیست که انسان تنها بعد از مرگ، جمال الهى را مشاهد مى‏کند; بلکه قبل از مرگ نیز مى‏تواند شاهد جمال الهى باشد و فیضهاى خاص او را دریافت کند و کلام رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم:

«من اخلص لله اربعین صباحا فجر الله ینابیع الحکمة من قلبه على لسانه‏» (7)

ناظر به همین بخش است. کسى که چهل شبانه روز با اخلاص عمل کند، خداوند چشمه‏هاى حکمت را در قلب او مى‏جوشاند و بر قلم و زبانش جارى مى‏کند و در حقیقت، این شخص، علم الهى را ملاقات و اسمى از اسماى حسناى حق را مشاهده مى‏کند و البته مراحل برتر ممکن ست‏بعد از مرگ حاصل شود.

اربعین گیرى

اولیاى دین براى دستیابى انسانها به ره‏آورد سیر و سلوک و بهره مندى از نتایج اخلاص راههایى را به ما ارائه کرده‏اند که بهترین آنها «اربعین گیرى‏» یا «چله گرفتن‏» است و منظور از اربعین‏گیرى این نیست که انسان، چهل روز از مردم و کار اجتماعى، جدا شود; بلکه مقصود این است که چهل روز از ما سواى خدا جدا شود و با این که مشغول کار است، آن را جز به دستور خدا و براى رضاى او انجام ندهد.

در حدیث مزبور رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: کسى که چهل شبانه‏روز، با اخلاص در راه خدا قدم بردارد، خداى سبحان چشمه‏هاى حکمت را از قلب او بر زبانش جارى مى‏کند. حرفهاى صحیح و نو از قلم و زبان او شنیده و استفاده مى‏شود و نو آوریهاى زیادى دارد که در کتابها و سخنان دیگران نیست; چون این چشمه جوشان حکمت در دلهاى دیگران نیست.

«اربعین گرفتن‏» به این معنا نیست که انسان چهل شبانه‏روز، کوشش کند تا به مقام اخلاص برسد و نیز به این معنا نیست که چهل شبانه روز، یکسان، همه کارها را با اخلاص براى خدا انجام بدهد، بلکه برداشت اولى از نصوص اربعین‏گیرى این معناست که او چهل شبانه روز، همراه با حصول اخلاص است; یعنى شخص در چهل شبانه روز با اخلاص همراه است و اگر چهل شبانه روز، همه کارها را با حد معین از اخلاص انجام بدهد، مستلزم توقف و سکون در اخلاص مى‏شود; بلکه معنایش آن است که انسان، چهل شبانه روز در درجات چهل‏گانه خلوص حرکت کند; زیرا اخلاص درجاتى دارد. بنابراین، اخلاص روز اول، ابتدایى‏ترین و اخلاص روز چهلم، عالیترین درجه اخلاص است.

غرض آن که در معناى حدیث اربعین‏گیرى سه احتمال مى‏رود که تنها معناى سوم صحیح است:

1. در مدت چهل شبانه روز اصلا خلوص حاصل نباشد و فقط بعد از چهل روز، پدید آید.

2. از ابتدا تا پایان اخلاص باشد، لیکن در حد خاص و بدون افزایش.

3. خلوص در همه این چهل شبانه روز حاصل باشد، ولى تکامل روزافزون داشته باشد.

جوشش حکمت از سرچشمه اخلاص

کسى که چهل شبانه روز در مراتب چهل‏گانه خلوص قدم بردارد، فیض علمى حق که دائمى است، از قلب او خواهد جوشید. که ذات اقدس خداوند مى‏فرماید:

«الم تر ان الله انزل من السماء ماء فسلکه ینابیع فى الارض‏» (8)

خداوند آب را در زیر زمین با راهنماییهاى خاص خود، جارى مى‏کند و هر جاى مناسبى از زمین شکافته شود، آب به صورت چشمه و چاه از آن جا مى‏جوشد. علومى که مربوط به ارواح و نفوس است، نیز چنین است. رگه‏ها و راههاى تشخیص فجور و تقوا در زمینه دلهاى آدمى با هدایت‏خداى سبحان حرکت مى‏کند و این چشمه‏ها جوشان است; اما اگر کسى با خیالهاى باطل یا کارهاى ناروا یا رین و چرک، مجارى و روزنه‏ها را ببندد:

«کلا بل ران على قلوبهم ما کانوا یکسبون‏» (9)

در آن صورت این علوم فطرى دفن مى‏شود و جوششى ندارد، ولى اگر کند و کاو کند و نگذارد در زمینه دل او تیرگى راه پیدا کند، آنگاه دست و زبان او همانند چشمه خواهد بود و از آنها علوم فطرى که همان الهام تقواست، خواهد جوشید.

در این صورت، چنین انسانى سخنان عالمانه و مؤثرى دارد و از زبان و قلم او حکمت نظرى مى‏جوشد، چنانکه از دست و قدم چنین انسان خیرى کارهاى خیر و حکمت عملى نشئت مى‏گیرد.

تذکر: درباره حدیث مشهور:

«من اخلص لله اربعین صباحا...»، اشاره به دو نکته سودمند است:

1. حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم در این حدیث فرمودند: «اربعین صباحا» و نفرمودند: «اربعین مساء» یا «عشیة‏» ذکر کلمه صباح در این حدیث‏شریف بدین معناست که انسان سالک به سوى خدا، باید تصمیم را از شب بگیرد و سفرش، را مانند سفرهاى ظاهرى، ازصبح شروع کند و این نکته با معارفى که قرآن کریم در باره شب و برکات آن به بشر آموخته نیز، هماهنگ است; نشئه شب از نظر قرآن کریم براى کسب «پایگاه محکم‏» و «سخن مستحکم‏» مناسبتر است:

«ان ناشئة الیل هى اشد وطئا و اقوم قیلا» (10) .

2. گرفتن اربعین و چهل روز مواظبت و پرهیز از حرام و مکروه و انجام دادن واجب و مستحب، اگر براى جوشش و ریزش چشمه‏هاى حکمت‏باشد، اخلاص نیست و «مشوب‏» است و در حقیقت، آن شخص مانند گدایى است که به «شرط مزد»، کار کرده است و بنابراین، او مخلص نیست، بلکه اجیر و مزدور است.

بر همین اساس اگر کسى درس بخواند تا حکیم شود، درسش با اخلاص همراه نیست و این از قبیل

«حسنات الابرار، سیئات المقربین‏» (11)

است. اسوه‏هاى سلوک در ابتدا به انسان گویند: کسى که براى دستیابى به شهرت و مال درس بخواند، مخلص نیست و این سخن حق است; اما معرفت دقیقترى که پس از آن مى‏آموزند این است که اگر کسى براى این که عالم ربانى و خدمتگزار خلق بشود و مردم را از ضلالت‏برهاند و خودش با انبیا (علیهم السلام) محشور شود درس بخواند، او نیز مخلص نیست: «ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا»! او باید علم را تنها براى رضاى خدا فرا بگیرد; در این صورت خداوند هم، توفیق تبلیغ و ارشاد را نصیب او خواهد کرد و چون عالم ربانى شده با انبیا و اولیا محشور مى‏شود.

از این برتر، آن است که نه تنها تحصیل علم را وسیله براى آن هدف قرار ندهد، بلکه این مطلب را هم از خاطره خود بزداید که این خیلى دشوار است. در این صورت، صحنه با صفاى دل چنین عالم و متعلمى، خالص است. البته هر کارى چنین است. معناى اخلاص آن است که جز ذات اقدس خداوند چیزى ملحوظ و مشهود انسان سالک نباشد.

اخلاص پندارى

افراد زیادى تحت ولایت‏شیطانند، ولى خود را مخلص مى‏پندارند; مثلا، ما گاهى کارهاى خوبى مى‏کنیم، ولى هنگامى که آن کار را از ما مى‏گیرند و به دیگرى مى‏دهند، نگران مى‏شویم. معلوم مى‏شود ما کار خوبى را مى‏خواهیم که به ما ارتباط داشته باشد و از ما صادر شود، نه اصل کار خوب را و این، خطر بزرگى است و در این صورت ما خودخواهیم، نه خیر خواه. آنگاه در قیامت و هنگام نقادى، ما چون خیر را نمى‏خواستیم، خیر را به ما نمى‏دهند و در مقابل، همان خودخواهى را که مطلوب ما بود، به ما مى‏دهند که زمینه

«نار الله الموقدة التى تطلع على الافئدة‏» (12)

را فراهم مى‏کند و درون سوزى انسان آغاز مى‏شود.

پى‏نوشت‏ها:

1. اوصاف الاشراف، ص 65.

2. سوره نحل، آیه 52.

3. سوره زمر، آیه 3.

4. سوره بینه، آیه 5.

5. توحید صدوق، باب ثواب الموحدین، ص 27.

6. سوره کهف، آیه 110.

7. بحار، ج 67، ص 249.

8. سوره زمر، آیه 21.

9. سوره مطففین، آیه 14.

10. سوره مزمل، آیه 6.

11. بحار، ج 25، ص 205.

12. سوره همزه، آیات 6 7.

اربعین

اربعین خونین

در عراق،بویژه در مناسبتهاى خاص،عزاداران حسینى به صورت دسته جمعى و درقالب کاروانهاى کوچک و بزرگ،پیاده به سوى‏«کربلا»مى‏روند.این حرکت مقدس،بویژه از نجف به کربلا،که اغلب با شرکت علماى دینى انجام مى‏گرفت،چندین نوبت ازطرف رژیم بعثى عراق، جلوگیرى یا به خاک و خون کشیده شد. 

یکى از این نوبتها در سال‏1397 ق.بود.زائران،براى بهره برداریهاى تبلیغى و سیاسى بر ضد طاغوت عراق،برنامه ریزیهاى مفصل کرده بودند. حکومت عراق هم به شدت و خشونت متوسل شد وراهپیمایان را در طول راه،از آسمان و زمین به گلوله بست.حادثه،بصورت پیاپى،درسالهاى 1390،1395،1396 ق.در ایام عاشورا و اربعین پیش آمده بود،اما انتفاضه وحرکت گسترده سال 1397 ق.بى سابقه بود و نجف،آن سال بسیج کننده این نیروى عظیم‏مردمى بود که از کنار مرقد امیر المؤمنین،به راه افتاد و پس از چهار روز پیاده روى به کربلارسید.حرکت موکبهاى پیاده و شعارهاى طول راه و سخنرانیهاى متعدد،همه نوعى‏معارضه با حکومت بعث بود.امواج گسترده مردمى با شعار«ابد و الله ما ننسى حسینا»(به‏خدا قسم،هرگز حسین را فراموش نخواهیم کرد)به راه افتاده بود.نیروهاى دولتى براى‏جلوگیرى از رسیدن زائران به کربلا،برنامه‏هاى مختلفى داشتند و درگیریهایى پیش آمد وشهدایى بر خاک افتادند.وقتى هم به کربلا رسیدند،حوادثى شدیدتر پیش آمد و کسانى‏کشته و جمع بسیارى دستگیر شدند  

و نهضت‏شیعى اربعین آن سال،در خاطره تاریخ‏ثبت‏شد و مبدا الهام و شور گسترى براى سالهاى بعد گردید. 

این حادثه در سال 1356 ش‏بود. 

 « بر گرفته از کتاب فرهنگ عاشورا - نویسنده : جوادمحدثی »

اربعین

چهل،چهلم.در فرهنگ اسلامى و در معارف عرفانى،عدد چهل(اربعین)جایگاه‏خاصى دارد. چله نشینى براى رفع حاجت‏یا رسیدن به مقامات سلوک و عرفان معروف‏است.حفظ کردن چهل حدیث،اخلاص چهل صباح،کمال عقل در چهل سالگى،دعابراى چهل مؤمن،چهل شب چهارشنبه و...بسیارى از این نمونه‏ها و موارد. (24) در فرهنگ عاشورا،اربعین به چهلمین روز شهادت حسین بن على‏«ع‏»گفته مى‏شودکه مصادف با روز بیستم ماه صفر است.از سنتهاى مردمى،گرامیداشت چهلم مردگان‏است که،به یاد عزیز فوت شده خویش،خیرات و صدقات مى‏دهند و مجلس یاد بود بپامى‏کنند.در روز بیستم صفر نیز،شیعیان،عظیمترین مراسم سوگوارى را در کشورها وشهرهاى مختلف به یاد عاشوراى حسینى بر پا مى‏کنند و همراه با دسته‏هاى سینه زنى وعزادارى به تعظیم شعائر دینى مى‏پردازند.در شهر کربلا،اربعین حسینى عظمت و شکوه‏خاصى دارد و دسته‏هاى عزادار،مراسمى پرشور بر پا مى‏کنند.

در نخستین اربعین شهادت امام حسین‏«ع‏»،جابر بن عبد الله انصارى و عطیه عوفى‏موفق به زیارت تربت و قبر سید الشهدا شدند.بنا به برخى نقلها،در همان اربعین،کاروان‏اسراى اهل بیت‏«ع‏»در باز گشت از شام و سر راه مدینه،از کربلا گذشتند و با جابر دیدارکردند.البته برخى از مورخان هم آن را نفى کرده و نپذیرفته‏اند.از جمله مرحوم محدث‏قمى در«منتهى الآمال‏»دلایلى ذکر مى‏کند که دیدار اهل بیت از کربلا در اربعین اول نبوده‏است. (25) بعضى از علما نیز در این باره تحقیق مبسوط و مستقلى انجام داده‏اند که منتشرشده است. (26) به هر حال،تکریم این روز و احیاى خاطره غمبار عاشورا،رمز تداوم شورعاشورایى در زمانهاى بعد بوده است. 

در تاریخ انقلاب اسلامى ایران نیز،سنت احیاى‏اربعین تاثیر مهمى در شور گسترى در شهرها داشت و در چهلم شهداى حادثه قم(درتاریخ 19 دى 1356 ش)مردم مسلمان تبریز قیام کردند و شهید دادند.در اربعین شهداى‏تبریز،شهرهاى دیگر مجلس یادبود گرفته، تظاهرات کردند و همین گونه اربعینها به هم‏وصل شد و سراسر ایران به نهضت پیوست،تا آنکه انقلاب اسلامى در 22 بهمن سال‏1357 ش به پیروزى رسید.این به برکت الهام گیرى از فرهنگ شهادت و ایثار خون بود که‏ملت قهرمان ایران،از عاشورا گرفته بود.«اربعین‏»، تداوم‏«عاشورا»بود و«ذکر»،رسالت‏بازماندگان پس از«خون‏»و«شهادت‏». 

به یاد کربلا دلها غمین است  

دلا خون گریه کن چون اربعین است  

پیام خون،خطاب آتشین است  

بقاء دین،رهین اربعین است  

که تاریخ پر از خون و شهادت  

سراسر اربعین در اربعین است 

 بسوز اى دل که امروز اربعین است 

 عزاى پور ختم المرسلین است  

مرام شیعه در خون ریشه دارد 

 نگهبانى ز خط خون چنین است

۱۹ دی - قیام مردم قم

19 دی 1356 - 
 برگرفته شده  از سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی
قیام خونین 19 دی مردم قم

 
رحلت مرموز آیت ا... سید مصطفی خمینی در آبان 1356 را می توان نقطه عطفی در نهضت اسلامی مردم ایران دانست. مجالس یادبود در سراسر کشور برگزار شد و در آن مراسم، تظاهرات گسترده علیه رژیم به پا شد. از این رو رژیم، تصمیم گرفت با توهین به ساحت حضرت امام خمینی، چهره ایشان را به عنوان رهبری نهضت مخدوش کند. در اواسط دی ماه 1356، پیک دربار، نامه ممهور به مهر دربار را به داریوش همایون، وزیر اطلاعات و جهانگردی داد. او نیز نامه را به روزنامه اطلاعات جهت انتشار سپرد. مسعودی، صاحب امتیاز روزنامه، مفاد مقاله را باعث واکنش علما و روحانیون و برای آینده روزنامه خطرناک می دانست، اما در تماس با وزیر اطلاعات و نخست وزیر، آموزگار، دریافت که برخی از مفاد تند و تحریک آمیز آن به خواست شاه در مقاله آمده است. در این مقاله که با امضای مستعار "احمد رشیدی مطلق" در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید، بطور صریح، بی حجابی فضلیت و حجاب، کهنه پرستی و ارتجاع معرفی و به ساحت مقدس امام خمینی، اهانت و قیام 15 خرداد 1342، توطئه استعمار سرخ و سیاه معرفی شده بود. با انتشار این مطالب اهانت آمیز، اولین واکنش ها در شهر قم آغاز شد. مدرسین حوزه علمیه قم دروس حوزه را در روز 18 دی تعطیل اعلام کردند و در این روز، طلاب با تشکیل اجتماع بزرگی تظاهرات خود را به سوی منازل مراجع آغاز کردند و تعدادی از علما و مراجع قم در سخنرانی های خود، به حمایت از امام و محکومیت اهانت به ساحت ایشان پرداختند. بازاریان قم با مشاهده حرکت حوزه علمیه، تصمیم به تعطیلی مغازه های خود در 19 دی گرفتند. روز نوزدهم دی ماه ساواک و شهربانی به کمک نیروهای کمکی از تهران وارد شده و در حوالی مدارس علمیه متمرکز شدند. اقشار مختلف مردم با راهپیمایی به سوی منازل بزرگان حوزه، رفته رفته خروشان تر می شدند. نیروهای رژیم با مشاهده حرکت عظیم مردم تصمیم به حمله گرفتند و تیراندازی شروع شد و در این روز عده زیادی از طلاب و مردم قم به شهادت رسیده و یا مجروح شدند. نتایج و پیامدهای قیام نوزدهم دی : 1 ـ اثبات توخالی بودن شعار فضای باز سیاسی 2ـ ثابت شد که شاه از حرکت مذهبی ـ سیاسی به رهبری روحانیت و در راس آنها، حضرت امام، بیش از هر حرکت سیاسی دیگر وحشت دارد 3ـ نهضت در مسیر صحیح خود قرار گرفت؛ به نحوی که ترفندهای بعدی رژیم نیز بی ثمر افتاد 4ـ متحجرین و مروجان جدایی دین از سیاست منزوی شدند. این قیام را باید نقطه عطفی در تاریخ نهضت اسلامی دانست چرا که پس از آن امواج انقلاب اسلامی شدت گرفت و با چهلم های پی در پی مردم نقاط مختلف ایران دامنه انقلاب فراگیر شد و در نهایت به سرنگونی رژیم پهلوی انجامید. در این زمینه مرکز اسناد انقلاب اسلامی کتاب های زیر را منتشر کرده است: جایگاه قیام 19 دی 1356 در پیروزی انقلاب اسلامی حماسه 19 دی قم آذرخشی بر تاریکی  تحلیلی بر واقعه‏19 دی‏1356 قم نوزدهمین روز دی

یک سوال

 - به نظر شما چرا امام حسین علیه السلام  این آیه را بالای نیزه تلاوت فرمودند ؟  

(سوره کهف - آیه 9- ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من ایاتنا عجبا) 

 

السلام علیک یا ابا صالح المهدی علیه السلام

   

     گوش بکنین داره میاد یه صدایی از کربلا          

 صدا میگه حسین منم عاشق ومعشوق خدا
         آی عاشقا چرا شدین از یاد عشقتون جدا                     

مهدی من منتقم خون منو مادرمه
      صدای حق وقت ظهور به گوش مهدی برسه      

از خونی که از پیرهنم میریزه و جاری میشه
     عزیز من میفهمه که لحظه موعود رسیده          

با ذوالفقار وذوالجناح  میره به مکه- مدینه
             حسینیا حسین ما ،دل که سرشار از خونه              

 چرا برای پسرش کسی دعا نمی خونه

  گوش بکنین داره میاد یه صدایی از کربلا            

 دستاتونو پنهان کنین از شرم ساقی خدا
           ساقی میگه عباس منم ساقی تشنه هامنم            

غیرتـتون کجاست شما استاد عاشقان منم
چرا عزیز مادرم تنهاست و یاری نداره          

 شیعه ها پس چی شد وفا، حال شما گریه داره
دوست ندارم ولی چشام رو به سوی لطف خداست   

 تا عزیزم مهدی از این غربت و غم  بشه جدا

روز هیجدهم ذی الحجه

- روز هیجدهم  ذی الحجه - این روز عید مبارک آسمانی است .

      - روزی است که پیامبر (ص) حضرت علی (ع) را به امر پروردگار جانشین به حق خود کرد .

      - روزی است که خداوند متعال حضرت ابراهیم - علیه السلام – را از آتش نجات داد .

      - روزی است که توبه حضرت آدم - علیه السلام – قبول شد .

      - روزی است که خداوند متعال حضرت موسی - علیه السلام – را بر ساحران غلبه داد .

       - روزی است که حضرت موسی - علیه السلام – در حضور امت خود یوشع بن نون را وصی خود گردانید .

        - روزی است که حضرت عیسی - علیه السلام – شمعون الصفا را جانشین خود گردانید .

      - روزی که حضرت سلیمان - علیه السلام – رعیت خود را بر جانشینی آصف بن برخیا گواه گرفت .

     - روز عقد اخوت بستن پیامبر - صلی الله علیه و آله و سلم - بین اصحابش است .

      - در این روز پیامبران جانشینان خود را معین می نمودند ، و زیارت امیر المؤمنین - علیه السلام – در این روز وارد شده است .

غدیر یعنی ...

غدیر یعنی ،‌بارش رحمت خدا 

غدیر یعنی ، استمرار راه انبیاء  

غدیر یعنی ، راه رهایی از کفر و شرک  

غدیر یعنی ، ضامن سعادت بشریت

رسول اکرم(ص) در روز هجدهم ذی الحجه در راه بازگشت به مدینه در صحرای جحفه و در کنار برکه غدیرخم فرمان داد تا از جهاز شتران منبری بر پا کردند؛ آن گاه در میان انبوه جمعیت بر بالای منبر رفت و پس از ادای سخنانی چند، امام علی(ع) را فرا خواند و دست وی را بلند کرد و با صدای رسا فرمودند: 

 «من کنت مولاه فهذا علی مولاه»
اندکی بعد از این واقعه عظیم «حسان بن ثابت» شاعر پیامبر که در طلوع فجر اسلام و در مدح رسول اعظم و در مواضع و مواقع متعدده اشعاری ارزش مند می سرود، قصیده ای غرا سرود:
ینادیهم یوم الغدیر نبیهم
بخم فاسمع بالرسول منادیاً
یقول: فمن مولاکم و ولیکم
فقالوا ولم یبدواهناک التعامیا
فقال له: قم یا علی(ع) فاننی
رضیتک من بعدی اماماً و هادیاً
فمن کنت مولاه، فهذا ولیه
فکونواله انصار صدق موالیا
هناک دعا: اللهم و ال ولیه
وکن للذی عادی علیاً معادیا

ولادت با سعادت آن امام همام حضرت علی النقی علیه السلام مبارک

ولادت با سعادت دهمین پیشوای مسلمانان بر همه شیعیا ن و رهروان  آ ن حضرت مبارک باد 

امام هادی علیه السلام شب هنگام به پروردگارش روی می آورد و شب را با حالت خضوع به رکوع و سجده سپری می کرد و بین پیشانی نورانی اش و زمین، جز سنگ ریزه و خاک حایلی وجود نداشت. پارسایی و انس با پروردگار، آن چنان نمودی در زندگی امام داشت که در مقام بیان برجستگی و صفات والای آن گرامی به ذکر این ویژگی پرداخته اند.

ادامه مطلب ...

عید قربان و پیشاپیش عید سعید غدیر مبارک

عید اضحی رسم و آئین خلیل آزرست
بعد آن ،عید غدیر، روز ولای حیدر است
عید قربان و پیشاپیش عید سعید غدیر مبارک . . .
 
 

عید

اولین معنایی که از عید به ذهن میرسد، تغییراتی است که انسان از ظاهر خود و یا در طبیعت میبیند . این آرایش ظاهری همچون پوشیدن لباس نو و آمدن بهار طبیعت به یک معنا عید نامیده شده است .

 در روایتی از امیر المومنین علی علیه السلام آمده است که : هر روزی که انسان در آن به زشتی آلوده نگردد آن روز عید است چرا که زشتی مهمترین بستر ظهور نزاع میان آدمیان است وباعث برهم خوردن آرامش درونی و بیرونی انسانها میگردد و این همان چیزی است که با عید یعنی آرامش و شادمانی منافات دارد .

از سوی دیگر حرکت انسانها به سوی علم و معرفت همواره با شادمانی و نشاط توأم است خاصه آنکه وقتی  انسان معنای جدیدی کشف میکند ، ابتهاج زائد الوصفی تمام وجود آدمی را در بر میگیرد ، آن لحظه تازه عید نامیده میشود .

معنای دیگری که از عید,عارفان به ما آموخته اند ، جان باختن و قربانی کردن جان خویش در پای معشوق است . و نماد ظاهری آن ایام حج و عید قربان است که حیوانی را انسان به عنوان تحفه و هدیه به طرف جایگاه معینی میبرد تا برای کامل شدن عبادت قربانی کند . مولوی در این معنا گفته است :
    خویش فربه مینماییم از پی قربان عید

کان قصاب عاشقان بس خوب و زیبا میکشد

   کشته شدن در پای محبوب و قربانی کردن خود مهمترین تعریفی است که مولوی ازعید به ما میدهد              

در تمامی این تعریفها عید برای انسان مطرح شده است ،یعنی ما در شرایط ویژه ای احساس مبارکی و نو شوندگی داریم . اما به نظر میرسد این تازگی قبل از آنکه در رابطه با ما معنی شود در باره تولید کننده این شرایط یعنی خداوند باید معنا شود . چون خداوند « بدیع السموات و الارض است » و خود را با عنوان                «فتبارک الله احسن الخالقین» به ما معرفی نموده است .                               واز سوی دیگر این مبارکی در تمامی ملک و ملکوت عالم جاری است ، لذا از این خدای بزرگ و مبارک میتوان هرلحظه طعم مبارکی را چشید,                                                                به همین دلیل اگر عیدی است اولاً از آن خداست نه از آن آدمیان ، و این معنا با سایر تعاریف آمده در باب عید, یک فرق گوهری دارد ,که آن محوریت خداست .

فی فوائد اللدعا القائم

فوائد دعا برای فرج  حضرت صاحب زمان (عج)

1.  (اطاعت)فرمایش حضرت ولی عصر وبسیاردعا کنید برای تعجیل فرج که فرج شما درآن است.

2.      این دعا سبب زیاد شدن نعمتهااست.

3.      اظهارمحبت قلبی.
4.      نشانهء انتظار.

5.      زنده کردن امر ائمهء اطهار(علیه السلام).

6.      مایه نارحی شیطان لعین.

7.      نجات یافتن ازفتنه های آخرالزمان.

8.      اداء سمتی از حقوق آن حضرت است-که اداء حق هرصاحب حقی واجب ترین امور است.

9.      تعظیم خداوند ودین خداوند است.

10.  حضرت صاحب الزمان (عج)درحق اودعامیکند.

11.  شفاهت آن  حضرت در قیامت شامل حال او می شود.

12.  شفاهت پیغمبرصلی الله علیه وآله ان شائالله شامل حالش میشود.

13.  این دعاامتثال امر الهی وطلب  فظل وعنایت او است.
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم  

بر گرفته : از وبلاگ ابولفضل فتحیان

...ادامه

ادامه مطلب ...

دلایل اختصاص روز جمعه به حضرت صاحب الزمان (عج)

دلایل اختصاص روز جمعه به حضرت صاحب الزمان(عج)

روز جمعه از چند جهت به مولایمان حضرت صاحب الزمان(علیه السلام) اختصاص و انتساب دارد که مقتضی اهتمام ورزیدن بیشتر در این روز به دعا کردن برای آن بزرگوار است:

1. واقع شدن ولادت با سعادت آن حضرت در این روز؛

2. در این روز مقام مقدس امامت به او روحی فداه منتقل گردید.

3. ظهور و آشکار شدن آن جناب در این روز واقع خواهد شد.

4. در این روز بر دشمنانش پیروز گردد.

5. در این روز خداوند برای آن بزرگوار از پدران گرامیش پیمان گرفت.

6. روزی است که خدای تعالی به لقب قائم، آن حضرت را اختصاص داد.

7. این که این کلمه(جمعه) از جمله القاب شریف آن جناب می باشند. 

بر گرفته: از وبلاگ ابوالفضل فتحیان

السلام علیک یا صاحب الزمان عج

السلام علیک یا صاحب الزمان عج  

خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد

غم مخورآخرطبیب دردمندان خواهد آمد

بوی پیراهن رسید و زین بشارت گشت معلوم

یوسف گم گشته سوی پیر کنعان خواهد آمد

کاخهای ظلم ویران میشود بر فرق ظالم

مهدی موعود غمخوار ضعیفان خواهد آمد

مناسبتهای ماه ذی الحجه

مناسبتهای ماه ذی الحجه

-         روز اول – سالگرد ازدواج دو معصوم نورانی و آسمانی حضرت علی علیه السلام و بانوی دو عالم خانم حضرت فاطمه سلام الله علیه

            - عزل ابوبکر از تبلیغ سورۀ برائت

              -آغاز نامه هابرای جنگ صفین

-         روز پنجم - جنگ سویق

-          روز ششم – به روایتی- ازدواج امیرالمؤمنین و حضرت زهراعلیهما السلام

-         روز هفتم - شهادت امام باقر علیه السلام

              - بردن امام کاظم علیه السلام به زندان بصره

-         روز هشتم - توطئه ترور امام حسین علیه السلام

-          روز نهم - روز عرفه

               - شهادت حضرت مسلم وهانی

               - روز سد ابواب

-         روز دهم - عید قربان

              - شهادت عبدالله محض و جمعی از آل حسن علیه السلام

              - نماز عید امام رضا علیه السلام در خراسان

     - روز یازدهم - روز نوشتن دعای صباح

                        - افشاء سر ولایت توسط عایشه

     - روز سیزدهم - شق القمر

     -  روز چهاردهم - بخشیدن فدک به حضرت زهرا علیها السلام

    - روز پانزدهم - ولادت امام هادی علیه السلام

     - روز هیجدهم - این روز عید مبارک آسمانی است .

      - روزی است که پیامبر (ص) حضرت علی (ع) را به امر پروردگار جانشین به حق خود کرد .

      - روزی است که خداوند متعال حضرت ابراهیم - علیه السلام – را از آتش نجات داد .

      - روزی است که توبه حضرت آدم - علیه السلام – قبول شد .

      - روزی است که خداوند متعال حضرت موسی - علیه السلام – را بر ساحران غلبه داد .

       - روزی است که حضرت موسی - علیه السلام – در حضور امت خود یوشع بن نون را وصی خود گردانید .

        - روزی است که حضرت عیسی - علیه السلام – شمعون الصفا را جانشین خود گردانید .

      - روزی که حضرت سلیمان - علیه السلام – رعیت خود را بر جانشینی آصف بن برخیا گواه گرفت .

     - روز عقد اخوت بستن پیامبر - صلی الله علیه و آله و سلم - بین اصحابش است .

      - در این روز پیامبران جانشینان خود را معین می نمودند ، و زیارت امیر المؤمنین - علیه السلام – در این روز وارد شده است .

- قتل عثمان در این روز اتفاق افتاده است

- خلافت ظاهری امیر المؤمنین - علیه السلام - در روز قتل عثمان در سال ۳۴ مردم با امیر المؤمنین - علیه السلام – بیعت کردند

روز بیستم - خروج ابراهیم بن مالک اشتر برای جنگ با ابن زیاد

-روز بیست و دوم - شهادت میثم تمار

- روز بیست و چهارم - روز مباهله

                                - روز خاتم بخشی

                                - نزول آیه هل اتی

- روز بیست و پنجم - اولین نماز جمعۀ امیر المؤمنین علیه السلام

-  روز بیست و هفتم - مرگ مروان

                                - واقعۀ حره

             - وفات علی بن جعفر - علیه السلام

- روز آخر ماه - مرگ پدر ابوبکر

                      -مرگ هند جگر خوار

- رحلت حضرت ابوذر

- نامه پیامبر - صلی الله علیه و آله و سلم - به پادشاهان بزرگ

- مرگ ابوموسی اشعری

- وفات زراره

 

  

              

ایام ذی الحجه

ماه ذی الحجه و مناسبتهای مهم آن ماه ذی حجه دوازدهمین و آخرین ماه از ماههای قمری و همچنین از ماههای حرام و ماه‌های حج است. این ماه از ماه های بسیار شریف است، دهه اول آن فضیلت بسیاری دارد و از ایام معلومات است که در قرآن به آن اشاره شده است. روزه گرفتن در 9 روز اول آن بسیار ثواب دارد و پاداشش برابر پاداش یک عمر روزه است. محدث قمی اعمال و اذکار و ادعیه و نمازهای مستحبی این ماه را در مفاتیح الجنان بر شمرده است. وقایع بسیار مهمی در این ماه روی داده که در زیر به آنها اشاره می‌شود: ازدواج حضرت فاطمه با امیر المومنین علی علیه السلام (روز ششم ذیحجه سال دوم)، شهادت حضرت باقر علیه السلام (روز هفتم ذیحجه سال 114 قمری)، ترویه و کوچ حاجیان از مکه، شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام در سال 59 قمری، هجرت انتصاب امیرالمومنین علی علیه السلام به جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و عید سعید غدیر (روز هیجدهم سال دهم) و قتل عثمان بن عفان، خلیفه سوم، (روز هیجدهم سال 35)، روز مباهله پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با مسیحیان نجران (روز بیست و چهارم) ، بیعت مردم با امام علی علیه السلام و تصدی خلافت ظاهری امام (روز بیست و پنجم ذیحجه سال 35 قمری)، قتل عمر خطاب به دست ابولؤلؤ ( روز بیست و نهم). روز نهم این ماه عرفه و روز دهمش روز عید قربان است. ( به نقل از سایت تبیان)

پیوند دو دریای بی کران

پیوند دو دریای بی کران(مرج البحرین یلتقیان)

آبروی زمین و آسمان ها را در سپیدی پیراهن بخت، ملائک به حجله می برند؛ امشب، دو دریای بی کران به هم می پیوندند و در این وصل بی مانند، همه اقیانوس های عالم، انگشت به دهان اند... خداوند از ازل، آغوش مهر این دو عصمت بی پایان را برای یکدیگر خلق کرد و دامان پرستاره شان را به امید هم آفرید. این دو گیاه مهر، در سایه سار درخت رسالت، عشق و ادب و توحید را تلمّذ کردند و هر دو، دست در دست هم نهادند تا سلاله رسول، بی ادامه نماند. عفّت بی پایان روزگار؛ ام ابیها! امشب که تو همسر صاحب ذوالفقار می شوی و عروس خانه ابوتراب، امشب که از آغوش پیامبر به خانه امام می روی، همه زنان عالم به "توی" پاکدامن سعادت پیشه رشک می برند. امشب که علی کلید خانه اش را در دستان تو می گذارد و تو، همه نه سالگی رنج کشیده ات را به او تکیه می -دهی، امشب که نامت را کنار نام مرتضی، در آسمان بر تخت می نشانند، چادر سفیدبخت تازه عروست را بر سر همه عالم بکش تا رایحه وصال تو با آفتاب، کائنات را خجسته کند. خوشا به حال "کوثر"ی که هم نفس "هل اتی" می شود! خوشا به حال حیدری که دستان محبوبه حق را در دست خویش می گیرد! خوشا به حال "شجره طیبه" ای که از این وصل معصوم، سر بر می آورد و تا ثریا قد می کشد. پیامبر، پیشاپیش فاطمه علیهاالسلام حرکت می کرد. جبرئیل و میکائیل، سمت راست و چپش بودند. هفتاد هزار فرشته به دنبالش راه افتاده بودند تا عطر گام های دردانه پیامبر، مشامشان را بنوازد. ملکوتیان به وجد آمده بودند. آفتاب، روی شانه مدینه دست گذاشته بود و ابرهای کدر را طرد می کرد تا در روشنی، به خانه علی علیه السلام برسند. اینجا خانه علی ست! همه آمده اند، پیامبر، جبرئیل، میکائیل... حتی آنها که پیامبر دست رد بر سینه شان زده بود و در پاسخ خواستگاری شان از فاطمه علیهاالسلام فرموده بود: «در انتظار فرمان خدا هستم».
همه آمده اند: فاطمه نیز آمده است؛ آمده است تا تپش لحظه های مشترکش را در ساحت سرنوشت قدم بزند. آمده است تا شریک لحظه های سخت تنهایی علی علیه السلام باشد. آمده است تا در ازدحام نامرد شهر، گرد و غبار غربت علی علیه السلام را بکاهد. آمده است تا عظمت انسان را در آینه عصمت، به تصویر بکشد. اگر علی علیه  السلام نبود... را ستی اگر علی علیه السلام نبود، چه کسی هم کفو فاطمه علیهاالسلام بود. امام صادق علیه-السلام می فرماید: «اگر خداوند علی بن ابیطالب علیه السلام را نمی آفرید، فاطمه علیهاالسلام را همسری نبود».

 

سالگرد ازدواج دو معصوم (ع) گرامی باد

اول ذیحجه ، روزازدواج امام علی علیه السلام  

با حضرت فاطمه سلام الله علیها
"لولم یخلق علی  لم یکن لفاطمة  کفو (هر گاه علی آفریده نمی شد، کسی  که لایق همسری فاطمه باشد وجود  نداشت.) "

نخستین روز از آخرین ماه سال قمری، سالروز پیوندی آسمانی است که دیگر هیچ گاه   مانند آن در تاریخ تکرار نشد. علی علیه‏السلام ، پیشوای پارسایان با فاطمه   علیهاالسلام ، برترین بانوی جهان پیمان عشق بست و خدا، والاترین فرستاده خویش را بر   این پیمان گواه گرفت. برکت این ازدواج، عمری به گستردگی آفتاب دارد؛   هم‏چنان که یاد و نام آن در تاریخ برای همیشه ماندگار گردید. اول ذیحجه، روزی مبارک   برای همه نوگامانی است که دل به زندگی فاطمی علیهاالسلام داده‏اند تا شادی خود را   با خاطره همیشه روشن آن روز مبارک، پیوند زنند

....و

و یکی از لطایف این واقعه آن که: چون سیّدةُ‏النساء از چهارصد درم صِداق که بهایِ درع بود واقف شد، به حضرت رسالت گفت: بَنات (دختران) همه‏ی مردم را صداق، درهم و دینار باشد و دختر تو را هم از این جنس صداق بُوَد. پس فرق چه باشد؟ از حق تعالی درخواست فرمای که صداقِ مرا شفاعتِ امتِ تو گرداند. آن سرور مسألت نمود، فی الفور به اجابت رسید و قطعه‏ی حریری جبریل آورد، دو سطری در وی مکتوب بود. مضمونش آن که: حق تعالیِ مهر فاطمه‏ی زهرا را شفاعتِ امتِ عاصیِ پدر بزرگوارِ او گردانید.

گویند: سیّدة‏النساء رقعه را به تبرّکی نگاه می‏داشت تا به آخر عمر و چون وقت ارتحال سیّدة‏النساء [رسید] وصیت فرمود که: این نامه را با من در قبر دفن کنید که چون فردا برخیزم، حجّت خویش گردانیده، امتِ عاصیِ پدر خود را به شفاعت رسانم.

لبیک

لبیک ، اللهم لبیک ، لبیک لا شریک لک لبیک ....  

«خانه ی دوست کجاست؟  

«دو قدم مانده به گُل» ...  

به کعبه می رسی؛ دریا می شوی، می سوزی. پروانه می شوی، می چرخی. آسمان می شوی، گسترده می گردی. ابر می شوی، می باری. درخت می شوی، بالا می روی. پرنده می شوی، پر می گشایی. ابراهیم می شوی، هاجر می شوی، اذان می گویی ... «پس به سمت گل تنهایی می پیچی» ...

ادامه مطلب ...

اللهم عجل لولیک الفرج

تاکی به تمنای وصال تویگانه      

اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

۱۳ آبان

رهبر معظم انقلاب در دیدار صمیمی دانش آموزان و دانشجویان: فتنه 88 را جوانان مهارکردند
رهبر معظم انقلاب اسلامی همت جوانان را مهم ترین عامل خنثی کننده فتنه 88 دانستند.حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز در دیدار پرشور هزاران نفر از دانش آموزان، 13 آبان را نماد طمع ورزی آمریکا، وابستگی رژیم طاغوت، ایستادگی ایمان متکی به بصیرت، پیشقراولی نسل جوان در صحنه، و شجاعت و جسارت نسل جوان انقلابی دانستند و تأکید کردند: امروز، ملت ایران، مصمم تر و قوی تر از هر زمان در حال حرکت به سمت اهداف بلند و قله های سعادت است و در صف مقدم این حرکت عظیم، جوانان قرار دارند....

ادامه مطلب ...

مناسبتهای ماه ذی القعده

. مناسبت های مهم ماه  «  ذی القعده» عبارتند از:

-         1 ذی القعده ولادت با سعادت حضرت معصومه (س)

-         5 ذی القعده بالا بردن دیوار خانه کعبه توسٌط حضرت ابراهیم (ع)

-         6 ذی القعده نامه نوشتن حضرت مسلم در کوفه برای امام حسین (ع)

-         11 ذی القعده ولادت با سعادت امام رضا (ع)

-         23 ذی القعده روز بسیار شریفی است ، این روز زیارتی مخصوص امام رضا (ع) است و زیارت آن حضرت از دور و نزدیک سنٌت است.

-         25 ذی القعده روز دحو الارض است ، شب و روز بیست و پنجم بسیار با فضیلت و با اهمیٌت هستند اتٌفاقات بسیار مهمی در این روز رخ داده ( که در همانروز پاره ای از آنها را ذکر خواهیم کرد )

-         آخر ذی القعده مصادف با مصیبت عظمی ، شهادت حضرت امام جواد (ع) بوسیله ام الفضل ، که شایسته و مناسب است اقامه عزای آن ولی الله اعظم و حجٌت بزرگ خدا.

ماخذ : کتابسالنامه وزین محض یار مهربان

امیدوارم از برکات این ماه فیض کامل ببریم.

---------------------------------------------

۲۵ ذی القعده «روز دحو الارض»

 

25 ذی القعدة « روز دحوالارض »

بیست و پنجم ماه ذی القعده روز دحوالارض است. دحوالارض را چنین معرفی می کنند "روزی که زمین از زیر کعبه کشیده و گسترانیده شد.
گر چه این مطلب یعنی کشیده شدن و گسترانده شدن زمین در وحله اول عجیب به نظر میرسد اما تعریف واضح تر این موضوع این است که گفته شود : 

ادامه مطلب ...

آیه الله نوری همدانی

 

توضیح آیت الله نوری همدانی درباره حدیث امیرالمومنین و استقبال از رهبرانقلاب

حضرت آیت الله نوری همدانی با تجلیل از حضور پرشور اقشار مختلف مردم قم در استقبال از رهبر فرزانه انقلاب اسلامی سفر ایشان را سفری پر خیر و برکت دانست و سخنان رهبری را بسیار شیوا و رسا ارزیابی کرد.
.... 


این مرجع تقلید یادآور شد: چندی پیش که خواستند به حضرت آیت الله خامنه ای مدرک دکتری بدهند ایشان نپذیرفتند و گفتند من طلبه هستم و طلبگی بزرگترین افتخار است. 

ادامه...

ادامه مطلب ...

مولای ما

در  دیدار با رهبری
¤ نوبت به سید حمیدرضا برقعی می رسد، شاعر معروف. بعد از صحبت هایش، شعری در مورد حضرت علی(ع) می خواند.
مولای ما نمونه دیگر نداشته است/ اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
وقت طواف دور حرم فکر می کنم/ این خانه بی دلیل ترک برنداشته است
...
این شعر استعاره ندارد برای او/ تقصیر من که نیست، برابر نداشته است
لبخند رهبر بازتر می شود. برقعی هم می رود بالا پیش رهبر. و دوباره صدای شادی جوان های قمی.

منشور حوزه های علمیه در سخنرانی رهبر

در اجتماع بسیار عظیم و پرشور علما، فضلا، اساتید، مدیران مدارس و طلاب حوزه علمیه قم تبیین شد
منشور حوزه های علمیه در سخنرانی مهم رهبرانقلاب

رهبر معظم انقلاب تقسیم روحانیت به آخوند حکومتی و غیرحکومتی را غلطی فاحش دانستند و افزودند: حمایت از نظام و قبول مسئولیت های حکومتی با اهداف الهی از برترین مصادیق امر به معروف و نهی از منکر و مصداق بارز مجاهدت فی سبیل الله است.
حضرت آیت الله خامنه ای صبح پنجشنبه 29 مهر در اجتماع هزاران نفر از اساتید، طلاب و روحانیان حوزه های علمیه در شبستان امام خمینی حرم مطهر حضرت معصومه«س» مطالب بسیار مهم و برجسته ای را عنوان کردند.
در این میان شوق طلاب برای دیدار رهبر معظم انقلاب طوری بود که از ساعات ابتدایی صبح روز پنجشنبه سیل عظیم جمعیت از ابتدای خیابان بهار تا پشت درهای ورودی شبستان امام .....  

ادامه...

ادامه مطلب ...

لبیک یا خامنه ای

استقبال بی نظیر از ولی امر مسلمین 

قم قیام کرد
روزی که در تاریخ ماندگار شد
 


رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(صبح سه شنبه۲۷/۷/۱۳۸۹ )، پس از استقبال تاریخی و بی نظیر مردم و بویژه جوانان شهر خون و قیام قم، در میان انبوه جمعیتی که از نخستین ساعات پس از اذان صبح در میدان آستانه این شهر حضور یافته بودند و پس از دقایقی طولانی که شعارهای کوبنده مردم ادامه داشت طی سخنانی با اشاره به نقش تاریخی شهر قم و علما و مراجع و بزرگان آن در سیر تحولات دینی و معنوی کشور به اهداف امروز دشمنان اشاره کردند .

ادامه...

ادامه مطلب ...

شعری از امام رضا(ع)

ریان بن صلت می گوید:
حضرت امام رضا علیه السلام در مورد توجّه به عیوب خویشتن، این شعر را برای من خواند:

یعیب الناس کلـهـم زمـانا *** و مـا لزماننـا عیب سـوانا
نعیب زماننا و العیب فینا *** ولـو نطق الزمان بناهجانا
وان الذئب یتـرک لحم ذئـب *** ویاکـل بعضنا بعضـا عیانا
لبسنا للـخداع مسـوک طیـب *** فویـل للغـریـب اذا اتانا

ترجمه:
همه مردم در صدد عیب‌جویی از زمانه هستند، ولی زمانه عیبی ندارد جز خود ما.
ما از زمانه عیب می‌گیریم، و حال آنکه عیب در ماست، و اگر زمان به سخن بیاید از ما بدگویی خواهد کرد.
هیچ گرگی گوشت گرگ دیگر را نمی‌خورد، اما بعضی از ما گوشت بعضی دیگر را آشکارا و بی‌پرده می‌خوریم.
آری، ما از خود، ظاهری دلفریب و خوش‌آیند می‌سازیم؛ پس وای بر غریبه‌ای که به سوی ما بیاید.

منابع:
بحارالانوار، ج 49، ص 111، ح 8. از عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 177.

مسابقه جهت میلاد با سعادت علی بن موسی الرضا علیه السلام

  

مسابقه: 

۱- مأمون ازدعوت امام هشتم به خراسان چند مقصود عمده را تعقیب مى کرد؟ 

 

۲- بهره بردارى اصلى امام از این ماجرا (قبول ولایتعهدی  - باشرایط) چه چیز هایی بود ؟ 

 

 

جهت پاسخ به سوالات مسابقه به « ادامه مطلب » رجوع شود

ادامه مطلب ...

شهید آیت الله اشرفی اصفهانی

 سالگرد شهید آیت الله اشرفی اصفهانی را گرامی میداریم 

 

ادامه ... 

 

ادامه مطلب ...

سلام بر مهدی (عج)

السلام علیک یا ابا صالح المهدی علیه السلام 

فرج آقا امام زمان (عج)و شادی روح شهدا صلوات 

اللهم صل علی محمد و آل محمدوعجل فرجهم

 

صبح روشن در شب انتظار

منتظران، چشم به راه سپیده تاریخ اند.
با »بصیرت« و »جهاد«، ظلمت شب ظلم را می شکافند و رها از تعلقات، خود را برای »شهادت« در رکاب مولا، آماده می سازند.
انتظار، درختی است که جز »اقدام« و »اصلاح«، میوه ای نمی دهد.
انتظار، فلسفه مقاومت است، نه عامل تسلیم! 

ادامه...

ادامه مطلب ...

سلام بر تو ای لبنان

1.    اهلاً و سهلاً مرحبا ای احمدی خوب ما

سید حسن نصرالله خطاب به احمدی نژاد:ما نفس‌های امام خامنه‌ای را در وجود شما احساس می‌کنیم /ما به ایمان عمیق خود به “ولایت‌فقیه ” افتخار می‌کنیم

سلام بر  امام خمینی (ره)

سلام بر امام خامنه ای

سلام بر فلسطن
سلام بر لبنان
سلام بر ایران
سلام بر عشق
سلام بر محمود

سلام بر احمد

سلام بر محمود و احمد که از نژاد باک اسلام است
“ستاره های حضرت ماه از ایران تا لبنان پیچیده عمل می کنند.”

ای بهترین ناصره
رزمندگان مقاومت
بفرمایید بفرمایید
خوش آمدید خوش آمدید