حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

ویژه طلاب خواهران ( شرق تهران - میدان قیام - ( ۰۹۳۹۳۹۵۳۱۴۳ ) - ( غرب تهران - شهرک قدس )

حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

ویژه طلاب خواهران ( شرق تهران - میدان قیام - ( ۰۹۳۹۳۹۵۳۱۴۳ ) - ( غرب تهران - شهرک قدس )

تقلب قلب

 

کلاس درس استاد - موضوع تقلب قلب

  

  تقلب قلب 

 بســـــم الله الرّحـــــمن الرّحــــــــــــــــیم  

و به نستعین انّه خیرناصرٍ و معین و صلَّی الله علی سیِّدنا محمّدٍ و آله طیّبین الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین و لعن دائم علی اَعدائهم اَجمعین من الآن الی لقاء یوم الدین 

یکی ازموانع برای قلب ، تقلّب قلب است . 

تقلّب قلب موانع ایجاد می کند  

اولاً شما اقبال و ادبار قلب رانمی توانید بفهمید یعنی آن خاصیت اصلی قلب که قرار است که با اقبال و ادبارش ما را به به سمت خودمان هدایت بکند و ما را به معرفت نفس واقف کند وما را به نقطه اعتدال بکشاند را از دست می دهد .

چون این اقبال و ادبار قلب است که ما را مدد می کند تا به وسیله آن به نقطه اعتدال برسیم هر چه اقبال قلب شما بیش تر باشد به اعتدال نزدیک تر هستید و هر چه ادبارش بیشتر شود از اعتدال دور شده اید

 اما تقلّب قلب نمی گذارد که شما اقبال وادبار را بفهمید اصلاً دیگر اقبال و ادبار برای شما اتفاق نمی افتد همیشه یا ادبار است یا اقبال است اقبال هم به تمنای رفع این اضطراب است ، دعا و ثنا می کنید که مشکلتان حل شود یعنی آن اقبالی نیست که شما رامثل میّت در دست غسال قراردهد و به هر سمت که می خواهد بگرداند و شما را به آن حقیقت خودتان برساند اقبال هم اگر هست طلبکاری است وتحکّم است و یک اقبال مشرکانه است نه اقبال موحدانه .

نه این که اصلاً دعا نکنید ، دعا بکنید اما آن کسی که در حال اقبال قلب دعا می کند حاصلش مفاتیح می شود و کسی که در حال تقلّب قلب دعا می کند همان دعایی است که بده می خواهم بروم همان تحکم است همان شرک خفی است البته اگر جلی نباشد آن اضطراب ها آن تشویش ها این دل نگرانی ها باعث می شود که انسان خضوع و خشوعش را و حضورقلبش رادر عبادات از دست بدهد ؛ و درعبادات هم که می خواهد با خدا خلوت داشته باشد باز آن تقلّب جلو می افتد تقلّب از اقبال جلو می افتد که واقعاً جنایت است و این قلب نباید این گونه مدیریّت بشود  .

پس هر چیزی که ردی از  اضطراب و نگرانی و تشویش و حس گرفتاری در انسان ایجاد بکند باید مدیریّت بشود و معلوم می شود که این قلب، قلب سلیم نیست قلب تطهیر شده نیست قلب مبتلا یی است که می رود هم خودش را به بلا بکشاند و هم صاحبش را و تمام هم نمی شود تا جایی که کار به آن جا می رسد که این دلشوره و اضطراب می شود شغل ثانویّه ، بلکه شغل اوّلی می شودیعنی به خاطر این شغل هیچ کار خوبی نمی تواند بکند چون می گوید تمرکز ندارم فکرم پریشان است اگرعبادت هم بکند به همین بهانه است زیارت هم می رود به همین بهانه است هر کاری که می خواهد بکند تابع همین اضطراب و دلشوره است .

از راه رفتن مؤمن می شود فهمید که آیا او واقعاً قلب سلیم دارد یا او تقلّب قلب یا قلب متقلب دارد .

 وقتی می خواهید به سمت مسجد قدم بردارید باآرامش قدم بردارید وآرام بروید تند نروید  جلوی درب مسجد که می رسید بایستید چون شما به در بارگاه سلطان کائنات رسیده اید وقتی می خواهید وارد بشوید اِذن دخول بگیرید به حال ادب وارد شوید ببینید به شما اجازه می دهند که وارد بشوید یا نه شاید اجازه نداده اند برگردید اگر جازه ورود به مسجد را هم ندادند برگردید. 

 می فرمایند: « نشانه ی اذن دخول اشک است» جلوی مسجد آن قدر بایست تا اشک تو جاری شود اگر دیدی اشک جاری نشد التماس کن، بگو: خدایا! آبرویم می رود همه داخل شدند اما به من اجازه داده نشده بگو اگر اجازه ندهی از همین جا بر می گردم ، به حال ادب وارد شوید و کفش ها ی خود را روی زمین رها نکنید آن ها رادرجا کفشی قرار دهید .

 می گویند : اگر به حرم امام هشتم ع یا هریک از امامان معصومین دیگر که می روید قبل ازدخول اذن دخول بگیر «ءَاَدخل یاالله ءَاَدخل یارسول الله ....» از کجا ؟از خیابان که وارد صحن می شوید از همان جا دعای اذن دخول بخوانید  از همان جا که قدم  بر می دارید با  طمأنینه قدم بردارید با آرامش شهادت بگویید «اشهد ان لا اله الا اللّه اشهد انّ محمّداً رسول اللّه».  «الله اکبر  ولا اله الا الله» رادرحالی که آرام  راه می روید و با خود بگویید و بی توجه نباشید شما درمکانی وارد می شوید که قطعه ای از بهشت است .می گویند: آن قدر در بهشت زیبا است که اگربهشتیان دعوت به دخول دربهشت نشده بودند اصلاً چشم از تماشای درب بهشت بر نمی داشتند و حاضربودند همان جا بنشینند  وفقط درب بهشت را تماشا بکنند اما خیال بهشتی راحت است که او رادعوت مطلق کرده اند .

خوب است با همان شیوه بر درب حوزه و در کلاس وارد شوید ، زیراشما درمجلس علم بر محمل بال ملائکه قدم می گذارید به مجلس علم که می آیید، حواس خود راجمع کنیدمتوجه باشید کجا قدم می گذاریدیعنی همین شعور همین حضور ذهن و حواس جمع که به کجا می روم و چه کار می خواهم بکنم این همان زمینه دریافت فیض را و فیض اتم را را برای شما فراهم می کند  

و الا اگر فیضی هم نازل شود سهم کسی که این استعداد را در خود فراهم نکرده است کمتر است حالا شاید بعداً حواسش جمع شود ولی به همان میزان که حواسش جمع نبوده از درک فیض غافل می شود.

 اگر انسان می خواهد درمشکلات دچار اضطراب ودلشوره وتقلب قلب نشود؛ باید بداند خودش چه قدر می تواند مؤثّر باشد وچه اندازه به او مربوط می شود چه قدر او دخیل است در این که کار را به ثمر برساند  .

اگر در یک مطالعه یا مرور اجمالی دید که هیچ چیزش به او مربوط نیست خودش را درگیر دم دست ترین کارها را بکند اگر دید کاری می تواند انجام بدهد که مؤثّر است قطعاً همان را انجام دهد عقل سلیم یا قلب سلیم آن لحظه می گوید که جای تشتّت و تدبیر نیست ولی تدبّر هست .

تدبّر: همین است که بگویید چه کاری از دست من بر می آید وچه کاری از دست دیگری بر می آید کاری را که از دست دیگری بر می آید به دیگری محول کنید و کاری که از دست شما بر می آید شما انجام بدهید این تدبّر است .

 اگر از شما بر نمی آید خود را در گیر نکن چون قلب و فکر این جا نشسته هیچ اثری درعالم ندارد جز آن که خودش را می خورد مثل آن که دریک کشتی بنشینید و زیر پای خود  را سوراخ بکنید .

 لذا با همین یک محاسبه که آیا شرعاً تکلیف من است یعنی شارع مقدس این تکلیف را بر من فرض کرده است ،که خوب غیر از من دیگری نباید انجام بدهد ،اگر شارع بر من این را تکلیف نکرده است، من چرا خودم را درگیر کاری بکنم، و امری را که بر من واجب نشده است من بر خودم واجب بکنم. اگر مسئولیتی را بر عهده گرفته اید جزء آن برنامه هایی است که ، شما عهدی بسته اید بر عهدخود وفا بکنید اما اگر این عهد شمانیست تحمیل است خوب ممکن است اگر بخواهی شانه خالی بکنید ، چیز دیگری بر سر شما آوار بشود پس بار سبک را بردن بهتر از آوار سنگین را تحمل کردن است .  

.قلب مراتبی دارد: صدر،  شَغب ، قلب، و فؤاد .

 صدر : همان که درقرآن می فرماید:« قالَ رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری ».  [1 

] صدر جلو تراز آن ها است ؛سینه است و جایگاه حزن و فرح است ، غم و شادی که هر وقت کسی 

 

 غمگین می شود و می گوید که دلم تنگ است و دلتنگ شدم این ضیغ صدر است نه ضیغ قلب و 

 وقتی که مسرور می شود شرح صدر است آن سرور و فرح وشادی، شرح صدر است یعنی سینه وسیع می شود که ضیغ و شرح دارد ولی ما همه را به قلب نسبت می دهیم دل من را شاد کردی یا دل من گرفت .

 شَغب: در مقابل قلب است جایگاه حب و بغض است یعنی اگر کسی می خواهد ببیند محب یا مغبض است دوست دارد یا دشمن دارد این خواستگاهش در شغَب است . 

قلب: محل اقبال و ادبار است قلب همان است که خزانه ی ، گنجینه ی اسرار خداوندی است و باید که کلیدش به دست خود خدا باشد .

و فؤاد :باطن قلب است یعنی محل اصلی پردازش های نهایی در فؤاد است مرحله اَخفا به آن می گویند .

 تقلب قلب :یعنی شما کلید بدلی برای قلب بسازید که هر چه به آن بزنی برای این قلب نباشد ، یک دری روی درب های دیگر قلب درست می کنید و برای آن قفل می سازید .

خوب وقتی می گویند طهارت قلب همه ی این ها را با هم در نظر می گیرند همه ی این مجموعه ،لذا نه حب و بغض بی جا داشته باشید نه حزن و شادی بی جا داشته باشید نه آنکه تقلبِ تابع تشتّت داشته باشید  .



[1] - طه :  25

گزیده ای از درس تفسیر استاد

گزیده ای از درس تفسیر استاد  - سوره لقمان  

 

« محسنین در آیات اولیه سوره لقمان »

بسم الله الرحمن الرحیم : تِلکَ ایات الکتابِ الحَکیمِ* هُدیً وَرَحمَهً لِلمُحسِنینَ* 

در این آیات که محسنین را ذکر کرد و بخصوص این که بیان شد آیات کتاب حکیم هدایت و رحمت است برای محسنین ،

معنی اش این است که این بُعد از آیات که سوره ی شریف لقمان است قرار است که حکمت بیآموزد،

یک نمونه ی بارز و شاخص حکمت را بیان می کند حضرت لقمان علیه السّلام است

 و بَعد می فرماید حکمت شأن محسنین است و کسانی که حکیم باشند محسن هستند و کسانی که محسن باشند حکیم اند پس با این حساب محسنین چیزی جدای از اهل حکمت نیستند، و اهل حکمت کسانی هستند که باید ها و نباید های خداوند سبحان را می فهمند و وجدان می کنند .

پس دوتا نکته: انسان  یاحکیم است یا جاهل

این که می فرماید: تِلکَ ایات الکتابِ الحَکیمِ*  آیات کتاب حکیم قرار است که انسان را محسن کند و مداومت کردن در خواندنش توأم با تدبر در آیاتش امید این هست که حکمت را در دل انسان زنده کند    و بیدار کند .

پس یکی از آثار وضعی بلکه یکی از ابعاد این سوره ی شریفه همین حکمت است .

می فرمایند: قرآن یک ظاهری دارد و یک باطنی و باطنش باطنی تا هفتاد بطن، که بطن به معنای بُعد است قرآن یک کتاب هفتاد بُعدی است و هر بُعدش یک عالمی است برای خودش درست است که هر بُعدی در ارتباط و هماهنگ با سایر ابعاد است، ولی خودش یک بُعد منحصر بفرد است یک عالَمی مخصوص خودش دارد یعنی هفت عالم یا هفتاد عالم تو در تواست بلکه هفتاد پرده است که هر پرده ای با دیگران اگر در ارتباط و هماهنگ است اما برای خودش ویژگی های مخصوص خودش را دارد و هر کسی که انس با قرآن بگیرد به حسب سعه ی وجودی خودش یک یا چند بُعد از ابعاد قرآن را،می تواند اهلیّتش را پیدا کند یعنی ساکن آن عوالم و اهل آن عوالم قر آنی شود فهم آن عوالم را پیدا کند .

این که می فرماید: این آیات کتاب حکیم است یعنی بُعد حکمت قرآن را اگر کسی می خواهد   واجدش بشود اهلیّتش راپیدا بکند همه ی قرآن را بخواند ولی سوره ی لقمان را با عنایت بیشتری بخواند ومداومت کند، به خاطر این که این سوره یا این آیات کتاب حکیم برای محسنین یعنی کسانی که حضور خدا را حس می کنند و خودشان را در محضر خدا می بینند، محسنین این ویژگی را دارند .

خداوند می فر ماید: شما دو جور زندگی و معیشت دارید: معیشةً ضَنک ومعیشت واسع .

کسی که خودش را در محضر خدا بداند،

زندگیش وسیع است وسعت دارد در این دنیا راحتی و در آخرت هم راحتی دارد . کسی که وسعت در زندگی ومعاش دارد، معیشت واسع دارد درزندگیش ، مرگش آسان، قبرش فراخ و وسیع برزخش زیبا و وسیع در قیامت هم نه وقوف وانتظار دارد نه تنگی دوزخ دارد و وارد بهشت وسیع می شود .

 واما کسی که خود را درمحضر خدا نداند ،

 مَعیشَةً ضَنکاً*( طه - آیه124) زندگی برایش بسته است ،عرصه تنگ است، معشیت تنگ دارد ، قلب تنگ دارد دل گرفته ومحزون دارد سینه ی تنگ دارد دنیا با همه ی فراخیش مثل زندان می شود، تنگی قبر هم دارد برزخش هم تنگ است قیامتش هم تنگ است .

محسنین کسا نی هستند که خودشان رادر محضر خدا می دانند

خداوند می فرماید: بدون من باشید ومن را نبینید معیشة ضنکاً دارید ،

من را ببینید و با من باشید وسعت معیشت دارید .

پس دو حالت،  یا حکیم هستید و محسن ، یا جاهل هستید و در جاهلیت معیشة ضنکاً دارید .

پس ببینید خیلی حساب واضح وروشن است دیگرچندین حالت نیست که از بین آنها مُرَدَد باشیم که کدامشان را انتخاب کنیم و مشکلِ تشخیص و انتخاب برایمان پیش بیاید دو حالت بیشتر نیست یا محسن شدن است یا جاهل شدن است

بعد می فرماید :هدًی و رحمةً این یک نحوه ی هدایت است دو نوع هدایت را این جا خدا برای ما تبیین می فرماید این هدایت ها تکرار لفظ هستند ولی تکرار معنا نیستند معنایشان با هم خیلی متفاوت است

این جا هدًی و رحمةً است یعنی هدایتی همراه با حمایت یک وقت شما می روید آدرس از کسی می پرسید و او فقط آدرس رابه شما می دهد ولی یک موقع آدرس را از کسی می پرسید او می گوید: با من بیا وشما را تا در خانه می برد ودر را هم می زند می گوید: بفرمایید داخل ؛ این هدًی و رحمةً است یعنی هدایتی همراه با حمایت .

آیات کتاب حکیم این است که برای محسن شدن اگر می خواهید حکمت پیدا کنید قرآن بخوانید، که راه درست را از غلط تشخیص بدهید هدًی و رحمةً دارید یعنی هم راه رابه شمانشان می دهد هم شما راحمایت می کند تا به آن نتیجه ی نهایی که راضی بشوی شما را می رساند.

اگر کسی بخواهد راه درست از غلط را تشخیص دهد وقرآن را با این قصد تلاوت کند که از لابلای آیاتش از ظاهر و باطن قرآن به حکمت برسد (چون ظاهرقرآن الفاظش است باطنش آن معانی و نورانیت قرآن است که باید به قلب آن تالی قرآن سرازیر بشود) می فرماید برای محسنین هدایتی همراه با حمایت دارد تا اورا برساند به آن جایی که این محسن راضی شود و بگوید الحمد الله رب العالمین .

لذا می فرماید: برای این که آن هدایت همراه با حمایت هدایت حامیانه نصیب شما شود ،

 از تو حرکت ازخدا برکت،

 برکتی که ازخدا می رسد هدًی و رحمةً است ، این اّولش است وآخرش نیست .

امّا حرکت از شما ، یعنی الَّذینَ یُقیمونَ الصَّلوةَ وَ یُؤتونَ الزَّکوةَ وَهُم بِالآخِرةِ هُم یُوقِنونَ .

« پیاده شده توسط طلاب »

ماهنگار بهمن 1392

 

ماهنگار شماره پنج

بهمن – 1392

حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام 

« انقلاب ما انفجار نور بود »

قرآن نور است چون کلام خداوند است.-آئین اسلام نور است چون آئین اوست .-پیامبران نورند چون فرستادگان اویند .-امامان معصوم علیهم السلام انوار الهی هستند چون محافظان آئین او بعد از پیامبرند -ایمان نور است چون رمز پیوند با اوست . -علم نور است چون سبب آشنایی با اوست .هر کدام از این نورها لطیف ترین و زیباترین نورها هستند و سرچشمه ی همه زیبایی ها و لطافتها ، بالاترین سرعت را در میان نورها دارند ، بدون این نورها هیچ چیزی را نمی توان دید چشم باطن کور است ، این نور ها تبیین کننده همه چیزند ، پرورش دهنده ی همه انسانها یی که می خواهند به کمال برسند ، نابود کننده همه ی دشمنان و منافقان و کافران و ... هستند 

 و اگر این نور ها نبودند سراسر همه ی عالم بیمار میشدند   

و جالب اینکه جایی را هم نداشتند که بروند و در آنجا درمان شوند .!!!

*****

نور :

-          نور زیباترین و لطیفترین موجودات در جهان ماده است و سر چشمه  ی همه زیبایی ها و لطافت هاست .

-          نور بالاترین سرعت را طبق آنچه در میان دانشمندان معروف است در اینجهان ماده دارد ، نور  با سرعت هزار کیلومتر در ثانیه می تواند کره زمین را در یک چشم بر هم زدن   ( کمتر از یک ثانیه ) هفت بار دور بزند ، به همین مسافت های فوق العاده عظیم و سر سام آور نجومی را فقط با سرعت سیر نور می سنجند و واحد سنجش در آنها سال نوری است ، یعنی مسافتی را که نور در یک سال با آن سرعت سر سام آورش می پیماید

-          نور وسیله تبیین اجسام و مشاهده موجودات مختلف این جهان است ، و بدون آن چیزی را نمی توان دید  ، بنا بر این هم ظاهر است و هم مظهر ( ظاهر کننده ی غیر )

-           نور آفتاب که مهمترین نور در دنیای ما است پرورش دهنده  گلها و گیاهان بلکه رمز بقای همه موجودات زنده است و ممکن نیست موجودی بدون استفاده از نور ( به طور مستقیم یا غیر مستقیم ) زنده بماند .

-          امروزه ثابت شده که تمام رنگهایی را که ما میبینیم نتیجه ی تابش نور آفتاب یا نور های مشابه آن است و گرنه موجودات در تاریکی مطلق رنگی ندارند !

-          تمام انرژی های موجود در محیط ما ( بجز انرژی اتمی ) همه از نور آفتاب سرچشمه میگیرد ، حرکت بادها ، ریزش باران ، و حرکت نهر ها و وسیله ها و آبشارها و بالاخره حرکت همه موجودات را گرم نگه می دارد همان نور آفتاب است . حتی گرمی آتش که از چوب درختان و یا ذغال سنگ و یا نفت و مشتقات آن به دست می آید نیز از گرمی آفتاب است چرا که همه اینها طبق تحقیقات علمی به گیاهان و حیواناتی باز می گردند که حرارت از خورشید گرفته و در خود ذخیره کرده اند ، بنابراین حرکت موتورها نیز از برکت آن است .

-          نور آفتاب نابود کننده انواع میکربها و موجودات موذی است و اگر تابش اشعه این نور پر برکت نبود کره زمین ، تبدیل به بیمارستان بزرگی می شد که همه ساکنانش با مرگ دست به گریبان بودند !

*****

«انقلاب ما انفجار نور بود»

ولایت‌فقیه: مدل کارآمد حکومت اسلامی در عمل

سؤال اول : حکومت اسلامی در قبال چه حکومتی؟

سؤال دوم :چرا حکومت اسلامی حکومت برتر است؟

پاسخ :

1ـ حکومت پارلمانی پارلمان محور یا پارلمان‌سالار

2ـ حکومت دموکراتیک مردم محور یا مردم‌سالار

3ـ حکومت ریاستی فرد محور یا فردسالار

4ـ حکومت دیکتاتوری قدرت محور یا قدرت سالار

5ـ حکومت موروثی یا شاهنشاهی

6ـ حکومت حزبی، حزب‌محور یا حزب سالار

نتیجه: نظام یا حکومت اسلامی ـ خدا محور ـ یا خداسالار ـ حکومت برتر

نقش ولی فقیه در چندین سال گذشته

الف) هدایت جامعه

ب) حفظ حرکت انقلاب از انحراف‌ها

ج) پیشبرد انقلاب در عرصه داخلی و خارجی

*****

الف) هدایت جامعه

اول- هدایت‌های پیامبر گونه حضرت امام(ره):

1ـ تبیین و تشریح ماهیت قدرت‌های جهانی و ترفندهای آنها

2ـ تبیین و تشریح ماهیت نظام شاهنشاهی و طاغوتی و ترفندهای آن

3ـ تبیین و تشریح ماهیت رژیم غاصب اسرائیل و غده سرطانی

4ـ تبیین و تشریح ماهیت و ضرورت تشکیل حکومت اسلامی

5ـ تبیین و تشریح ویژگی‌‌های حکومت اسلامی مثل:

عدالتخواهی ـ استقلال طلبی ـ آزادی خواهی ـ توجه به محرومین و فقرستزی ـ خودباوری و خودکفایی ـ فرهنگ توانستن ـ فرهنگ اخلاق و معنویت ـ خادم بودن مسئولین ـ ویژگی مسئولین ـ پیشرفت و آبادانی ـ استکبار ستیزی ـ عقلانیت  ـ حق‌مداری ـ تکلیف‌محوری ـ ...

6ـ تبیین و تشریح عدم جدایی دین از سیاست

7ـ تبیین و تشریح عدم جدایی روحانیت از اسلام

8ـ تبیین و تشریح انحراف مکتب‌های مادی ـ لیبرال ـ التقاطی ـ ملی‌گرایی ...

9ـ تبیین و تبلیغ فرهنگ جهاد و شهادت و ایثار

10ـ بحث فقر و غنا

11ـ بحث اسلام آمریکایی و اسلام ناب محمدی(ص)

12ـ بحث پاکی مسئولین

13ـ برخورد با نزدیکان فرصت طلب

 14ـ برخورد با علمای قدرت‌طلب یا ساده یا غافل و یا منحرف

15- تبیین و تشریح اندیشه‌های انحرافی به نام اسلام:

انجمن حجتیه ـ عرفانهای کاذب ـ ولایتی‌ها و ...

16ـ توصیه مکرر که مسئولین مردم را باور داشته باشند  ـ قدرت اصلی مردم هستند نه قدرت‌های جهانی و خارجی

17ـ توجه دادن به اتکاء به خدا و برای خداکارکردن و پرهیز از دنیا طلبی و قدرت‌طلبی و ...

18ـ ساده‌زیستی مسئولین و روحانیت و رعایت زی‌طلبگی

19ـ تأکید و توجه بر جامعیت دین و اسلام و فقه

20ـ هدایت در بزنگاه‌های سرنوشت‌‌ساز: شکست حکومت نظامی ـ شاه برود ـ تشکیل حکومت ـ نوشتن قانون اساسی ـ برخورد قاطع با گروه‌های تجزیه‌طلب ـ تأسیس نهادهای انقلاب ـ دزدی آمد و سنگی انداخت و رفت(بمب باران صدام) ـ جنگ جنگ تا پیروزی ...

21ـ تأکید بر اسلامیت و جمهوریت نظام ـ و تأکید بر انتخابات

22ـ برخورد با نفی کنندگان و تضعف کنندگان نظام یا ارکان آن

23ـ جذب حداکثری

24ـ تأکید بر وحدت‌ملی ـ امنیت ملی ـ منافع ملی

25ـ دمیدن روح امید و نشاط و افق‌های روشن و برخورد با سیاه نمایی و...

26ـ توجه به نهضت‌های آزادی‌بخش ـ ملت‌های آزاده ـ و بسیج مستضعفان جهان ـ و جهان‌شمولی اسلام

ب) حفظ حرکت انقلاب ازانحراف‌ها

در زمان حضرت امام(س):

1ـ پیش گیری از ورود به ورطه مسیرهای انحرافی در مبارزه (مثل: پرداختن به شهید جاوید ـ شریعتی ـ بازرگان)

2ـ پیش گیری از ورود به ورطه ملی گرایی (مصدق ...)

3ـ پیش گیری از ورود به ورطه نظام شاهنشاهی (نفی تئوری شاه‌ سلطنت کند نه حکومت)

4ـ پیش گیری از ورود به ورطه التقاط چپ و راست (منافقین و نهضت آزادی )

5ـ پیش گیری از ورود به ورطه تحجر و به ظاهر ولایت (حجتیه و ...)

6ـ پیش گیری از ورود به ورطه لیبرال دموکراسی غرب

7ـ پیش گیری از ورود به ورطه مارکسیسها

8ـ پیش گیری از ورود به ورطه گروه‌ها و گروه گرایی

ج) پیشبرد انقلاب در عرصه داخلی و خارجی

مستلزم تحلیل جامعی از وضعیت کشور

اول: قبل از انقلاب در حوزه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و ... است که در چه وضعی بودیم الان درچه وضعی هستیم.

ایران گم‌نام و وابسته ـ مفتخر در تبعیت از غرب در همه چیز ـ حاکمیت فرهنگ فاسد ـ حاکمیت ظلم و ستم و ...

دوم: شرایط کنونی: قدرتی در مقابل نظام سلطه ـ افتخار محرومین و مستضعفان و ملت‌های آزاده ـ تولید گر علم و فن‌آوری ـ تأثیرگذار در معادلات و مناسبات قدرت منطقه‌ای و جهانی ـ وضعیت اقتصادی ـ صنعتی ـ کشاورزی ـ علمی ـ آموزشی ـ بهداشتی و ... به سمت شکل دادن تمدن بزرگ اسلامی

*****

آشتی با امام زمان عج

ادامه شماره های قبل :

خداوند بزرگ و مهربان هدایت خود را از طریق انسان های برگزیده ای که دارای علم الهی لازم برای هدایت بشر و نیز عصمت هستند ، انجام داده است . پس در حقیقت هدایت انسان فقط و فقط به دست خداوند است و معصومین علیهم السلام مجرای این هدایت می باشند .با توجه به آن در باره ی عظمت انسان و بزرگی و حساسیت سیر باز گشت او به سوی ابدیت و خداوند و پیچیدگی ابعاد او به عنوان بزرگترین و کاملترین مخلوق خداوند و نیز ضرورت تخصص های لازم برای هدایت او به سوی سعادت حقیقی و کمال گفته شد نتیجه می گیریم که این حق مسلم انسان بر خداوند است که برای او رهبری متخصص  و معصوم و آئینی قابل اعتماد تعیین و معرفی کند تا جریان هدایت او تضمین شده باشد و بتواند خود را به اهداف وجودی خود و کمال و سعادت مطلوبش برساند . بدون وجود رهبر و دین قابل اعتماد نظام خلقت انسان پوچ و بیهوده است و خداوند از چنین خلقتی و چنین کاری منزّه و مبرّاست . قرآن در باره ی این حقیقت که هر انسان و قومی نیاز به راهنمای لایق دارد و این نیاز را فقط و فقط باید خداوندتأمین کند ، میفرماید : " انّما انت َ مُنذِرٌ و لکلّ قوم ٍ هاد ٍ "  همانا تو بیم دهنده ای و برای هر مردمی رهبری است . امام باقر علیه السلام در باره ی این آیه می فرماید :  رسول الله المنذر و لکل زمان ٍ هاد ٍ یهدیهِم الی ما جاءَ به نبی الله ثمّ الهداة من بعده علیّ ثمّ الاوصیاء ُ واحدٌ بعد َ واحد ٍ – رسول خدا صلی الله علیه و آله بیم دهنده است و در هر دورانی از ما رهبری است که مردم را بر آن چه که پیامبر خدا آورده رهبری کند ، سپس رهبران پس از وی ، علی علیه السلام و اوصیای پس از او هستند یکی پس از دیگری . اما علت اینکه ، رهبر را با لفظ ( منذر ) به معنای ترساننده و بیم دهنده معرفی میکند . این است که مردم را به خطر پیروی نکردن  از آیین خدا که مبتنی بر شناخت انسان و جهان است و تنها از راه سعادت انسان است و همچنین به خطر پیروی نکردن از رهبر متخصص و معصوم هشدار دهد .    

*****

پای درس استاد :

لباس ستر عورت می کند همان طور که لباس پوشش است و باعث آبرو هست زن و شوهر هم باید همین جور باشند از همه ی افراد ، زن و شوهر به هم نزدیک تر هستند در پی بردن به عیوب هم دیگر، و نه فقط باید مثل آینه برای هم رفتار کنند که هر کسی عیب خودش را در رفتار طرف مقابلش جبران بکند همین طور باید مثل لباس برای هم رفتار کنند جوری که هیچ کس متوجه عیب آن ها نشود . مثلا اگر مرد عیبی دارد زن باید جوری رفتار کند که هیچ کس متوجه عیوب مرد نشود و اگر زن عیب و ایرادی دارد در رفتارش مرد باید طوری عمل کند که هیچ کسی متوجه عیوب زن نشود

*****

شهدا :

-          بهار می آید با قامتی خجسته و سبز پوش ، یاد آور بلندای قیامت ! و هر غنچه و گلی که قد میکشد پیراهنی از معاد بر تن دارد ! و بهار می آید با آئینه ای در دست از حکمت و معرفت و شکفتن .و بهار می آید ، تجدید خاطره ای دیگر از خویشاوندی خاندان طبیعت و انسانیت ، با ردایی سبز و سرخ برای شرکت در جشن شکوفه ها و شکفتنیها !و بهار می آید ، فصل حرکت و برکت ، تحول و تکان و تغییر ، فصل بهره گرفتن از نوای تکبیر !

-          شهید عبد الحسین برونسی از شهیدانی است که در مرتبه والایی قرار دارد او در قسمتی از وصیت نامه خود می نویسد " ای مردم نادان ای مردمی که شهادت برای شما جا نیافتاده است در اجتماع پیشرو ، باید در باره ی شهیدان کلمه ی اموات از زبان ها و از اندیشه ها ساقط شود و حیات آنان با شکوه تجلی نماید ؛ بل احیاء ٌ عند ربهم یرزقون "

-          زمان قبل ازانقلاب : صورتش را که دیدم جا خوردم ، اندازه چند سال پیر شده بود . ساواکی ها یک دندان سالم هم توی دهانش باقی نکذاشته بودند چند وقت بعد مجبور شد دندان مصنوعی بگذارد . آن روز هر چه اصرار کردم برایم بگوید چه بلاهایی سرش آورده اند فقط گفت چیز خاصی نبوده 

-          زمان جنگ : من معاونش بودم. ولی هیچ وقت جلوتر از من جایی وارد نمی شد همیشه میگفت توسیدی احترامت به من واجبه .

-          بعد از شهادت : جهیزیه فاطمه حاضر شده بود یک عکس قاب گرفته از شهید را هم آوردم دادم دست فاطمه گفتم بیا مادراینو بگذار روی وسایلت ، بالاخره پدرت هم باید وسایلت را ببینه که اگر چیزی کم و کسری داره برات بیاره ، شب عبد الحسین را در خواب دیدم گویی از آسمان آمده بود با ظاهری آراسته و چهره ی روشن و نورانی یک پارچ خالی توی دستش بود به من داد با خنده گفت این رو هم بگذار روی جهیزیه فاطمه . فردا رفتیم سراغ جهیزیه ، دیدیم همه چیز خریده ایم غیر از پارچ !!!

*****

 احکام :از کتاب اجوبةالاستفتائات

حضرت امام خامنه ای دام ظله العالی    

ص 22- س 56 : آیا اعتقاد به اصل ولایت فقیه از جهت مفهوم و مصداق یک امر عقلی است یا شرعی ؟

ج : ولایت فقیه که عبارت است از حکومت فقیه عادل و دین شناس حکم شرعی تعبدی است که مورد تأیید عقل نیز می باشد و در تعیین مصداق آن روش عقلایی وجود دارد که در قانون اساسی جمهوری اسلامی بیان شده است .       

*****

معرفی کتاب :

انقلاب شکوهمنداسلامی ایران به رهبری فقیه فرهیخته ی زمان حضرت امام خمینی (ره ) تحولی بزرگ و فراگیر در عرصه جهانی و در پایان هزاره دوم میلادی پدید آورد به گونه ای که نگاه و نگرشی جدید نسبت به جهان و انسان و مناسبات گوناگون بشری در عرصه های سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی عرضه داشت .چه اینکه انقلاب صنعتی مغرب زمین با رویکرد نفی کار کرد سیاسی و اجتماعی دین و دینداری و انکار نقش و تأثیر کار آمد آن در حوزه ی زندگی انسان ، نگاه خویش را از عالم عُلیا معطوف به جهان سُفلی توجیه نمود در نتیجه نسبیت گرایی فلسفی مبنای معرفت شناسی، و سکولاریسم و لیبرالیسم اساس مناسبات اجتماعی و اقتصادی ، و اومانیسم تکیه گاه انسان شناسیدر فرهنگ مغرب زمین گردید . از سوی دیگر در تقابل با اندیشه فرد گرایانه غرب ، مکتب مارکسیسم جوانه زد .فریاد حق طلبانه ی ملت مسلمان و غیور ایران به رهبری مرجعیت دینی و زعامت امام خمینی (ره) التهابی سخت بر این فضا ایجاد کرد و دنیا را متوجه عظمت این حرکت شگرف نمود . مجموعه حاضر پژوهشی است که با تأکید و عنایت بر  آرا و دیدگاههای حضرت امام (ره)تبیین گردیده است .کتاب شرایط اجتماعی و پارادایم های روشنفکری در آستانه دو انقلاب ایران ، انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی اثر آقای نوروز هاشم زهی ( استاد یار دانشگاه) است که چاپ و نشر عروج ( وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره ) در سال 1386 چاپ اول در 2000 نسخه به چاپ رسیده است         

*****

 تغذیه در طب سنتی ایرانی ( اسلامی )

اخلاط  -

ادامه مطالب شماره های پیشین :

غذایی که ما می خوریم پس از هضم در معده و روده کوچک از طریق عروق بسیار ریز مزانتریک یا ماساریقا به کبد منتقل میشود و پس از پردازش در کبد به چهار بخش عمده تقسیم میشود: صفرا- دم – بلغم – سودا- به هر یک از اینها اخلاط گفته می شود . بلغم در وعده و روده ایجاد میشود و مقدار کمتری از آن در کبد تولید می شود . این بخش از طریق عروق لنفاتیک روده جذب می شود و بر خلاف بقیه غذا ها وارد کبد نمی شود ، امروزه به این بخش جذب شده تری گلیرید می گوییم که نوعی چربی خون است . وجود هر چهار خلط در بدن ضروری است اما هریک به اندازه ای خاص و آنچه موجب بیماری است به هم خوردن تعادل میان این اخلاط در مقدار یا کیفیت اخلاط می باشد .

علائم غلبه اخلاط : 1- غلبه خون : پری رگها و نبض ، سردرد و سنگینی سر ، سرخی چشم ها و صورت و بدن ، زیاد شدن خواب ، احساس کسالت و خمیازه ، ایجاد دمل و ثبورات پوستی و خارش ، ذشیرینی دهان ، خونریزی لثه و بینی ، خارش محل مجامعت – 2- غلبه بلغم : سفیدی رنگ ، نرمی و سردی پوست ، کندی حواس ، زیادشدن خواب ، فراموشی و کند فهمی ، ترشحات پشت حلق بلغمی و سرفه زیاد ، ضعف هضم و آروغ ترش زدن ، زیاد شدن آب دهان ، عدم تشنگی ، ادرار سفید و سنگینی بدن -3- غلبه ی صفرا : زردی رنگ چشم و پوست تلخی دهان ، خشکی دهان و بینی و عطش زیاد ، کاهش تمایل به غذا ، تهوع ، احساس گِزگِزو سوزن سوزن شدن بدن ، نبض سریع – 4- غلبه ی سودا : لاغری و خشکی ، ، سفتی پوست ،پر مویی پوست ، موی درشت و سیاه همراه با دو نیم شدن موها ،سیاه شدن رنگ پوست بخصوص زیر چشم ،فکر و خیال زیاد ، خواب سبک و کم و پریدن های مکرراز خواب ، سوزش سر دل ، اشتهای کاذب با وجود گرسنگی که با خوردن چند لقمه به سرعت سیر میشود )   

*****

آیا می دانید که : پلاستیک دشمن خاموش محیط زیست است ؟پلاستیک به عنوان یکی از پر مصرف ترین و ارزان ترین محصولات شیمیایی جهان در دهه ی نقش قابل ملاحضه ای در تجارت ، زندگی و رشد اقتصادی بسیاری از کشورها از جمله ایران داشته است .یکی از مشتقات این ماده شیمیایی ظروف یکبار مصرف ، مشمع و قطعات پلاستیکی در لوازم الکترنیکی رایانه و لوازم خانگی است که اتفاقاً با گذشت زمان به عنوان منبعی آلوده و مخرب برای محیط زیست محسوب شده اند، البته در سالهای گذشته افزایش استفاده از ظروف پلاستیکی باعث شده تا بیشتر کشورهای اروپایی با ایجاد تعرفه های بالای مالیاتی ، استفاده از آنها را کاهش دهند و در عوض به مواد تجزیه پذیری چون کاغذ و شیشه روی آورند . در ایتالیا با تصویب قانونی،  استفاده از پاکتهای پلاستیکی ممنوع اعلام شده است این در حالی است که در کشور ما هیچ عجله ای برای جایگزینی مواد پلاستیکی با مواد قابل تجزیه وجود ندارد مصرف بی رویه پلاستیک ها و ظرف یکبار مصرف بصورت سر سام آور رو به گسترش است تا آنجا که پای ظروف یکبار مصرف به مهمانی های خانگی باز شده است و بسیاری ترجیح میدهند هنگام پخش غذای نذری و در مراسمی چون جشنها درد سر ِ شست و شوی ظروف را به کلی از برنامه حذف کنند. حقیقت تلخ این است که مواد پلاستیکی ، محیط زیست ما را به محاصره در آورده اند ، موادی که از مشتقات نفت تولید می شوند و حتی تا 500 سال پس از مصرف هم تجزیه نمی شوند و در نبود سیتم بازیافت مناسب و سوزاندن نامناسب زباله ها ، پلاستیک ها به دشمنی خاموش برای محیط زیست تبدیل شده اند .

*****

مسابقه :

1- خصوصیات نور را بنویسید :

2- چرا حکومت اسلامی حکومت برتر است؟

3- چند نوع خلط می شناسید نام ببرید :

کلاس درس نهج البلاغه استاد

گزیده ای از درس نهج البلاغه استاد محترمه حاجیه خانم اثنی عشری - 7/11/1392  

 

 خطبه 10)  

بسم الله الرحمن الرحیم 

آگاهی امام علیه السلام برای مقابله با اصحاب جمل : 

آگاه باشید که شیطان حزب خود را جمع کرده و سواره و پیاده های لشکر خود را فرا خوانده است . اما من آگاهی لازم به امور را دارم ، نه حق را پوشیده داشتم و نه حق بر من پوشیده ماند . سوگند به خدا ، گردابی برای آنان به وجود آورم که جز من کسی نتواند آن را چاره سازد آنها که در آن غرق شوند هرگز نتوانند بیرون آیند و آنان که بگریرند  خیال بازگشت نکنند. 

استاد در این خطبه سواره نظام شیطان را قدرتهایی بودند که تعیین کننده بودند و حرفشان نفوذ داشت . 

چنان قداستی برای عایشه قائل بودند که مدفوع شتر عایشه را مقدس میشمردند و در جای نمازشان می گذاشتند. حسابش رابکنید وقتی مدفوع شتر عایشه اینقدر تأثیرداشته باشدپس خود عایشه دیگرچی ....؟ شیطان بر این باورها سوار بود  .

  پیاده نظام همان عوام الناس هستند

 هیاهو میکردند و اینها را تحویل می گرفتند 

سواره نظان زمانه ی ما ، تبلیغات دشمن ، جریانهای فکری ، ماهواره و...است .  

 ضمیر خود آگاه انسان چیزی است که انسان می تواند با حواس پنجگانه اش کنترل و مدیریت کند ولی ضمیر نا خود آگاه انسان لا متناهی است و آن را حس ششم مینامند .  

حس ششم آنقدر قدرت دارد می تواند ملکوت را هم فتح کند  

سواره نظام شیطان روی حس ششم انسان ها کار می کند . 

رهبر میفرمایند : فتنه 88 نادیده گرفتنی نیست ، از یاد رفتنی نیست  

رهبر با سران فتنه همان کاری را کرد که  ،  

حضرت با سران فتنه آن روز :

 " سوگند به خدا ، گردابی برای آنان به وجود آورم که جز من کسی نتواند آن را چاره سازد آنها که در آن غرق شوند هرگز نتوانند بیرون آیند و آنان که بگریرند  خیال بازگشت نکنند "  

( صلوات )

  

( پیاده شده توسط طلاب)

...................

ماهنگار دی ماه - حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

 - ثبت نام ترم بهمن از علاقمندان دوره های طلبگی آزاد و دوره حفظ قرآن به همراه دروس آزمون کارشناسی ارشد

*********

ماهنگار شماره چهار –دی ماه- 1392

حوزه علمیه اهل بیتعلیهم السلام

ربیع الاول؛ آغاز فصلی نو برای بشریت

****

کلام رهبر ( تاریخ - 25/7/1370)

   کار مهم پیامبر خدا صلی الله علیه و اله و سلم که دعوت به حق و حقیقت و جهاد در راه دین بود در مقابل دنیای ظلمانی زمان خود پیامبر اکرم صلی الله   علیه و اله و سلم دچار تشویش نشد . چه آن روزی که در مکه تنها بود ، یا جمع کوچکی از مسلمین او را احاطه کرده بودند و در مقابلش سران متکبر عرب صنادید قریش و گردن کشان ، با اخلاقهای خشن و با دست های قدرتمند قرار گرفته بودند ، و یا عامه ی مردمی که از معرفت نصیبی نبرده بودند ، وحشت نکرد . سخن حق خود را گفت و تکرار کرد ، تبیین کرد و روشن کرد ، اهانت ها را تحمل کرد ، سختی ها و رنج ها را به جان خود خرید تا توانست جمع کثیری را مسلمان کند ، چه آن وقتی که حکومت اسلامی تشکیل داد و خود در موضع رئیس این حکومت قدرت را به دست گرفت .

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در این صحنه ی دعوت و جهاد ، یک لحظه دچار سستی نشد و با قدرت جامعه ی اسلامی را پیش برد ، تا به اوج عزت و قدرت رساند و همان نظام و جامعه بود که به برکت و ایستادگی پیامبر صلی الله و علیه و آله  و سلم در میدان های نبرد و دعوت در سالهای بعد توانست به قدرت اول دنیا تبدیل شود .

****

   نه دی:

    « قضیه ی امان نامه ثابت کرد که عباس علیه السلام هم که باشی دشمن برای جدا کردن تو از ولایت طمع می کند    9 دی روز پایتخت بصیرت و روز طنین فریاد لبیک یا خامنه ای گرامی باد »

روز های سال به خودی خود هیچ ویژگی خاصی ندارند بلکه این حوادث و اتفاقات خلق شده در این روزهاست که به هریک از آنها هویت مشخصی داده است و آن روزها را از دیگر روزها متمایز کرده است . نهم دی نیز از این قاعده مستثنی نیست . این روز هرچند سیل ویرانگر یک روزه برای جریان فتنه بود اما بدون زمینه و سابقه نبود حوادثی اتفاق افتاد که 9 دی را بوجود آورد  .

فتنه گران به چه مشغولند ؟

همه ی ما به نحوی یا گرفتار فتنه شده ایم یا می شویم . در قرآن کریم آمده است که : ( الفتنة اشدّ من القتل - فتنه از کشتن سختر است - بقره /191) (الفتنة اکبر من القتل – فتنه از کشتن بزرگتر است – بقره / 167 ) این که می گویند فتنه ( اشد ) یا ( اکبر ) است به خاطر اینکه اگر آدم کشته شود ، بلاخره دنیا را از دست داده است ولی آخرت دارد . اما آدمی که گمراه شد و حق را تشخیص نداد به آخرت  نیز نمی رسد . پرسش این است که چه کسانی دنبال فتنه هستند ؟ و چگونه فتنه گری می کنند ؟ اینجاست که مفهوم قرآنی خناس مطرح میشود . خناس یعنی ناپیدا یعنی گاهی آدم از دشمن مخفی ضربه می خورد ، می رود پنهان میشود ، کمین می کند و در زمان های مختلف و از موقعیت های متفاوت حمله می کند و پس زمینه ها و اسباب فتنه گوناگون است .

امیر المومنین علی علیه السلام در خطبه 151 نهج البلاغه در فتنه ها دومرحله پیدایش و رشد و بروز فتنه را مورد اشاره قرار می دهد پیدایش فتنه پنهان است یعنی قصدها و هدفها نهفته است ، شیطان ها برای اهداف پلید خود نقشی میریزند و بر اساس آن عمل می کنند تا زمانی که نقشه به مراحل خاصی از رشد خود نرسیده باشد ، قصد وهدف آنها پنهان می ماند . فتنه در شروع ، آرام آرام قوت می گیرد و منازل خود را یکی پس از دیگری می پیماید . جریان نو پدیده باطن گندیده و مریضی دارد و نقشه های شومی در بطن او نهفته است  می نوان متصور شد که همچنان که جوان آرام آرام رشد می کند و به قوت و توانایی می رسد  فتنه نیز این چنین رشد می کند و به مراحل قوت خود نزدیک می شود تا ظهور و بروز یابد .امیر المومنین علی علیه السلام بزرگترین فتنه را حکومت بنی امیه معرفی می کند حکومت بنی امیه از زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله پایه ریزی شد آنگاه که ابوسفیان مزورانه اسلام اورد و تلاش کرد تا با لباس  اسلام قدرت را به چنگ آورد ، در حقیقت نطفه فتنه بسته شد و این نطفه مراحل رشد خود را طی کرد . در زمان خلفا این نطفه رشد بیشتر یافت ، استخوان بندی آن شکل گرفت و پیروان و طرفداران بسیاری جمع نمود . در زمان عثمان ظهور بیشتری یافت و در زمان حضرت امیر علیه السلام به ظهور کامل رسید . فتنه در هنگام آشکار شدن ، دارای دو قطب و محور است که به واسطه ی آن به حرکت می آید . معاویه قطب و مدار سنگ آسیاب آن فتنه بود پس در فتنه بایستی محور کوبیده و نابود شود تا آسیاب فتنه از خرد کردن انسان های جامعه باز ایستد . ... ادامه دارد   

****

  (در پشت سنگرها خوابمان نبرد )       ( کلامکم نور – 9/12/1379)

   تعریف تهاجم فرهنگی : بی بند و باری و فساد هم یکی از شاخه های تهاجم فرهنگی است ، اما تهاجم فرهنگی بزرگتر از این است که اینها در طول سال متمادی به مغز ایرانی و باور ایرانی تزریق کردند که تو نمی توانی ، باید دنباله رو غرب و اروپا باشی . نمی گذارند خودمان را باور کنیم . نمی شود صورت مسأله ی وجود تهاجم فرهنگی را پاک کرد بعضی افراد می خواهند صورت مسأله را پاک کنند . وقتی می گوییم دشمن ، می گویند دشمن چیست ؟ وقتی می گوییم توطئه ، می گویند شما بدبین هستید ! نمی شود با پاگ گردن صورت مسأله  قضیه را تمام کرد قضیه که حل نمی شود باید فکر کرد .  

****

   آشتی با امام زمان عج :

   درشماره قبل سؤال شد که انسان که انسان چگونه می تواند به سه مرحله که « از کجا آمده و در کجاست و به کجا می رود ؟» علم پیدا کند ؟  دو مرحله از سه مرحله مربوط به ماورای طبیعت و یک مرحله ی آن مربوط به عالم طبیعت است . شناختی که برای مرحله طبیعت به آن نیاز داریم به پنج مرحله مهم تقسیم می شود که عبارتند از : 1- شناخت جسم انسان – 2- شناخت روح انسان -3- شناخت رابطه جسم و روح و نوع تأثیر متقابل آن ها بر یکدیگر – 4 – شناخت عالم طبیعت بدون انسان – 5- شناخت رابطه طبیعت با انسان ( یعنی مجموع روح و بدن او ) و کیفیت تأثیر متقابل بین طبیعت و انسان .

  پس مجموع اطلاعات و علومی که سعادت بشر را تأمین و تضمین می کند ، حداقل به هفت دسته تقسیم می شود . حال باید دید خود انسان به تنهایی به کدام یک از این علوم هفت گانه مجهز و مسلح است ؟ قطعاً و یقینا ً به هیچکدام .بشر با همه پیشرفت  هایی که کرده ، به دانش اندکی از هر یک از این علوم رسیده است پس باید به سراغ کسی رفت که انسان را با تمام ابعاد وجودش و برای رسیدن به هدفی بس بزرگ و عالی خلق کرده و نیز تمام سه مرحله عالم وجود را نیز ایجاد نموده است .باید به سراغ خداوند علیم و حکیم رفت چرا که هیچ کس غیر او ، این سه مرحله را بطور کامل نمیشناسد بنابراین هدایت بشرنیز مخصوص اوست و هیچ انسانی حق ندارد دخالتی در جریان راهنمایی و هدایت انسانها کند .

اصل اساسی و فطری پذیرفته شده در بین همه انسان ها ، تبعیت محض و بی چون و چرا از متخصص در هر کاری است همه انسانها فطرتاً و عقلاً به این قانون الهی مجهز هستند که در هر کاری که خود  در باره ی آن آگاهی و تخصصی ندارند ،  به سراغ متخصص آن کار می روند . در درمان بیماری ها به متخصص بلکه بالاترین متخصص ویژه آن بیماری میروند . در تعمیر دستگاهها و اصلاح خرابی ها به سراغ متخصص ترین کسی که از آن دستگاه آگاهی دارد یعنی سازنده آن میروند و .... انسان حاضر نیست در هیچ زمینه ای به سراغ غیر سازنده و غیر متخصص اصلی در هر کاری و چیزی برود و اگر تحت تأثیر عوامل مختلفی از قبیل : تشخیص غلط متخصص یا تبلیغات  دروغین یا سهل انگاری در شناخت متخصص به سراغ غیر متخصص رفت و بعد متوجه چنین اشتباهی شد فورا ً او را رها می کند و به سراغ متخصص اصلی و حقیقی میرود .لزوم پیروی از متخصص که اصل عقلی و ثابت است ، در مورد مهم ترین حرکت و عمل انسان یعنی حرکت به سوی ابدیت و کمال لایق انسانی و تأمین سعادت دنیایی و ابدی نیز جریان دارد ، مهمترین حرکت انسان تابع همان اصل عقلی است و در قیامت خداوند  ما را با همین اصل محاکمه خواهد کرد .

هیچ یک از کارهای انسان  ا اول خلقت  تا روز قیامت  به اندازه ی حرکت او  به سوی کمال لایق و تأمین سعادت دنیا و آخرت ، نیاز به اطلاعات تخصصی ندارد بنابراین جز خداوند هیچ کس نمیتواند این موجود با عظمت را به راه سعادت هدایت نماید . " قل انّ هُدی الله ِ هوَ الهُدی " سوره بقره / آیه 120 -       .... ادامه دارد 

****

   پای درس استاد :

   انفاق نکردی منافقی، انفاق یعنی شکاف را بپوشان پر کن. کسی که شکاف را زیاد می کند منافق است. کسی که شکاف را می پوشاند مُنفِق است. این شکاف کجا ممکن است پیش بیاید و ما کدام شکاف را باید بپوشانیم که بشویم مؤمن؟ شکافی که در سر راه ایمان درست می شود یعنی این که یک جایی ممکن است به خاطر دلایلی ایمان متزلزل شود خودتان را برسانید آن جا و به هر چه می توانید با زبان است با حرف است با آبرو است با مهربانی است با پول است با هدیه است با رفع مشکل است با سرمایه دادن است با درمان مرض است با هر طریقی که می توانید «وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفینَ فیه». (حدید – 7 )

****

   شهدا :

    وقتی که از مهاجران سرخ می گویم ، طنین پرواز از کوله بار واژه هایم می تراود نی لبک قلبم با نجوای نوای جدایی مرا به خود می آورد تنم از تبی سنگین اما معطر ، لبریز میشود و عشق چه واژه پر ابهتی است ! باید به قلمم بگویم که برای نوشتن از دشتستانهای سرخ شقایق ، وضو بسازد و با کلام مقدس نام شهیدان ، نور را در دهان خویش بچرخاند ،  روشنی را مزه کند و در هوای سپیده و صحرا ، پرواز را بیاموزد و اوج را فرا گیرد و عروج را به تماشا بنشیند . بوی شکفتن از شهید می آید ، تراوش بیکرانه ایثار از نام بلند همه ی شهیدان جاری ترآبشاری است که بر ذهن زمین و زمان می گذرد.( به نقل از کتاب پیچک خیال – جواد نعیمی )

    سبک زندگی شهدا : او فرمانده سپاه پاسداران در بازی درازو دشت ذهاب و گیلان غرب و سومار بود ، مادرش می گوید او در سال 1338 به دنیا آمد پسری فهمیده و دانا بود ، برای انقلاب زحمت می کشید، انتظار شهادتش را از همان سالهای اول ِ انقلاب داشتیم  به او گفتم به فکر خانواده و زن و زندگی باش ، به من گفت هیچی نمی خواهم . روزهای پیروزی انقلاب به امر مبارک امام مردم برای خانه سازی جواهرات و پول می دادند ، من به او گفتم مادر ، من چیزی ندارم که بدهم ، گفت : مادر مرا که داری ، بده . برادرش در باره او می گوید : او واقعا عاشق فراگیری علوم اسلامی بود او گوی سبقت را از ما گرفت او برای خودسازی به عملگی میرفت در آمد ، کارهای روز جمعه اش را جمع نمیکرد و به بچه هایی می داد که میخواستند کتاب بخرند یا احتیاج داشتند. در دوران تحصیلش در دانشگاه که در انرژی اتمی درس می خواند با وجود اینکه شرائط مادی او در آن رشته خیلی خوب میشد میتوانست به آلمان برود اما قبول نکرد و به دنبال هدف مقدسش رفت .

همسرش می گوید او به من میگفت تو باید خود را برای یک زندگی ای  آماده کنی که خوشی بصورت متداول در آن وجود ندارد ، بلکه لذتهای دیگری دارد و آن فداکاری است . یکی از همرزمانش د رباره او می گوید از این شهید دنیایی از خاطره ها باقی مانده که به یقین به علت نگنجیدن در قالب بیان بسیار ناگفته  خواهد ماند ( اقتباس از کتاب مقام شهید در پیشگاه پروردگار- ص52– سید مجتبی ذاکری)

****

  این کشتی ناخدا دارد :

     مقام معظم رهبری سکاندار کشتی انقلاب اسلامی هستند . کشتی انقلاب با هدایت معظم له در اقیانوس حرکت می کند در حالی که انواع موج ها و طوفان ها و دزدان دریایی این کشتی را تهدید می نماید . در درون کشتی هم ، برخی در صدد به هم زدن نظم عمومی و یا سوراخ کردن بدنه ی کشتی اند . عده ای تلاش می کنند موتور محرکه ی کشتی  را از کار بیندازند . بعضی هم با برنامه هایی به دنبال ایجاد خلل در روند حرکت صحیح این کشتی اند تا مسافران آن دیرتر به مقصد برسند . هنر سکاندار این است که با شناخت درست دشمن  و دشمنی ها ، آگاهی از طرح های بدخواهانه و شیوه های اجرای آن و مطلع شدن  از زمان اجرای طرحها ، برنامه ی دقیق و حساب شده ای  را برای مقابله  طراحی نماید همه مسافران  را با طرحهای دشمن و روش های مقابله آشنا سازد و با آماده نمودن مسافران  برای مبارزه ، امید به پیروزی برخصم را در دل همه ی همراهان زنده کند .

سکاندار کشتی با یک مدیریت قوی و دلسوزانه این روش را بکار می گیرد و کشتی را به سر منزل مقصود و هدف می رساند . این هنر در عرصه تهاجم فرهنگی و جنگ نرم به خوبی قابل رؤیت است ملت ایران از جنگ هشت ساله بیرون امده اند . هشت سال در جنگ نظامی ، استخوان خرد کرده اند و تازه می خواهند نفس بکشند و لی دشمن وارد مرحله ی دیگری از نبرد با انقلاب اسلامی شده است ، جنگی در میدان فرهنگی . شناخت این هجمه خیلی مهم است .از چه زمانی شروع شده است ؟ با چه روشی پیش میرود ؟ هدفش چیست ؟ سربازان دشمن چه کسانی هستند ؟ برای مقابله با تهاجم چه باید کرد ؟ آیا شیوه ی کار دشمن  با گذشت  زمان تکرار می شود یا طرح او پیچیده تر می شود ؟ وظیفه ما در این پیچیدگی چیست ؟ مقام معظم رهبری در تاریخ 7/9/1367  می فرمایند : " یک جبهه بندی عظیم فرهنگی که با سیاست ، صنعت ، پول و با انواع و اقسام پشتوانه ها همراه است ، الآن مثل سیلی است که راه افتاده تا با ما بجنگد "  .  ... ادامه دارد

*****

   احکام :

     سید مجتبی ذاکری در کتاب مقام شهید در پیشگاه پروردگار،احکام دفاع را ضمیمه ی کتابش کرده است او مینویسد که : جالب توجه اینجاست تا آنجایی که من بررسی کردم احکام دفاع را آنهم با آن اهمیتی که در اسلام برای مسلمین دارد ، در هیچکدام از رساله های عملیه مراجع تقلید فعلی – آن زمان – چه در رساله های عربی و چه فارسی غیر از تحریر الوسیله امام نیافتم .امام  در اوج خفقان سلطنت کثیف پهلوی ، احکام دفاع را در تمام زمینه ها ی مختلف بیان فرمودند ، اینجاست که انسان پی میبرد به آن بینش  الهی و جهان بینی این ابر مرد تاریخ اسلام .

مسأله 1- شکی نیست که هرگاه شخص محاربی ، یا مهاجمی ، یا دزدی ، یا غیر اینها ، بر جان انسان یا ناموس انسان ، یا مال انسان حمله کند باید ( این شخصی که مورد تهاجم قرار گرفته ) بقدر تواناییش از جان و مال و عِرض و ناموسش دفاع کند .

****

     تغذیه در طب سنتی ایرانی (اسلامی)

    بقیه از شماره های قبل- شماره 4)

   مزاج ها :

 1- گرم و خشک 2- گرم 3- سرد 4- گرم و تر 5- تر 6- سرد و تر 7- خشک 8- سرد و خشک 9- معتدل

1- گرم و خشک : صفرا  -

 2- سرد و تر : بلغم 

-3- گرم و تر : دم –

 4- سرد و خشک : سودا

   مزاج گرم و خشک

    خصوصیات جسمی : لاغر اندان ، رنگ چهره به زردی می زند ، پوست گرم و خشک ، گرمایی ، عطش زیاد ، کم خواب ، تمایل به خوردن ترشی و  خیار و کاهو.

   خصوصیت روانی : زود عصبانی شده و زود هم آرام می شوند ، پر جنب و جوش ، پر انرژی ، با هوش ، و پرحرف

   نکته : اگر همسر شما صفراوی مزاج است در فصل تابستان ، ممکن است وقتی به خانه بر می گردد به شدت عصبانی باشد ، مراقب باشید تا به شعله آتش او دامن نزنید . بهترین کار این است که با یک لیوان شربت خنک یا یک بشقاب هندوانه و یا با کلماتی محبت آمیز از او استقبال کنید . این کار شما مانند آبی است که بر آتش می ریزید . آتش صفرا که فرو نشست می توانید مسائل خود را مطرح کنید .  

    مزاج گرم تر

    خصوصیات جسمی : درشت اندام ، پوستی سرخ و سفید ، موهای پر پشت ، نبض پر و قوی خواب خوبی ، گرچه تحمل بی خوابی هم بر ایشان راحت است . این افراد تحمل گرمای زیاد دارند نه سرمای زیاد ، علاقه به شیرینی و ترشی دارند .

    خصوصیات روانی : شجاع و جسور – پیشرو و رهبر – آرام – ولی اگر عصبانی شوند مخاطره آمیز می شوند

   مزاج سرد و تر

   خصوصیات جسمی : چاق پر چربی – پوست سفید – موهای کم پشت – تشنه نمی شوند – خواب زیاد – فصل زمستان فصل بدی برایشان می باشد.

  خصوصیات روانی : کم انرژی و کند – صبور و آرام – و کمتر عصبانی می شوند .

   مزاج سرد و خشک

   خصوصیات جسمی : اندامی لاغر – خواب کم – بینی خشک – تمایل به هوای گرم – در فصل بهار راحت ترند . پاییز برایشان نامطلوب است .

    خصوصیات روانی :  افرادی دقیق – منظم – دور اندیش – محاسبه گر

****

       مسابقه :

1- چه قضیه ای ثابت کرد که عباس علیه السلام هم که باشی دشمن در جدا کردن تو از ولایت طمع می کند ؟ 

2- فتنه گران به چه مشغولند ؟

3- در قسمت سبک زندگی شهدا نام شهید چیست ؟

4- کدامیک ازمزاجها برای انسانها خوب و مفید است  ؟ 

5- مناسبتهای ماه ربیع الاول و دی ماه چه چیزهایی هستند ؟

 

............................

ثبت نام ترم بهمن حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

بسمه تعالی 

******* 

حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام در سطوح ذیل به دو طریق   

از علاقمندان « ترم بهمن »

 ثبت نام به عمل می آورد :  

 

1-     دروس حوزه سطح دو   =  پس از گذراندن ِ سطح دو  شرکت در طرح باز پذیری حوزه علمیه قم  

2-     حفظ کل قرآن همراه با گذرا ندن دروس آزمون کارشناسی ارشد =  

(در پایان یک دوره چهار ساله -  هشت ترم )   

شرکت در آزمون کارشناسی ارشد  

( رشته علوم قرآن و حدیث )  

................................  

جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره های  33503804 – 33503805 تماس حاصل فرمایید

نشانی : میدان قیام – کوچه تهرانی نژاد – کوچه ناصر – پلاک 15 – حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام