حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

ویژه طلاب خواهران ( شرق تهران - میدان قیام - ( ۰۹۳۹۳۹۵۳۱۴۳ ) - ( غرب تهران - شهرک قدس )

حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

ویژه طلاب خواهران ( شرق تهران - میدان قیام - ( ۰۹۳۹۳۹۵۳۱۴۳ ) - ( غرب تهران - شهرک قدس )

در کلاس استاد

در کلاس استاد

پرسش سیصد و ششم: آیا باید برای شروع هر کاری « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» بگوییم؟

پاسخ: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» به عبارتی حامل و حاوی اسم اعظم حضرت حق است که می فرماید: خود خداوند هم برای این که این امر به انجام برسد با بسم الله کلامش را آغاز می کند و از جمله تقدیرات الهی تأثیر« بسم الله» است در ابتدا کردن هر کاری است.

 این که می فرماید هر کاری را با نام خدا شروع کنید آن کار به انجام می رسد با مبارکی و تمامی؛ نیمه کاره و ناقص نمی ماند و از آن کار ضرری متوجه آن فرد نمی شود این از مقدرات الهی است تقدیر الهی است.

 پس این که اغاز امر باید با « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» باشد این یک تقدیر است که حتی خداوند هم این تقدیر را در همه ی امورش رعایت می کند هر چند که اسم خودش باشد نمی فرماید: به اسمی الرحمن الرحیم. بلکه می فرماید: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» خود این لفظ به کلیت و تمامیتش تقدیر است هر کسی از این تقدیر از این قدر برای هر امری استفاده کند قطعاً آن نتیجه اش آن قضایی که فرموده تمام شدن و کامل شدن کار ناقص و نیمه تمام شماست و مبارک شدن کار کم اهمیت شماست این تقدیر را خداوند تضمین کرده که اجرا بشود.

پرسش سیصد و نهم: چرا بعضی ها فقط می گویند بسمه تعالی؟

پاسخ : آن بسمه تعالی را هم حسن بدل درست کردند برای این که رعایت احترام  « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» شود واحیاناً مورد بی احترامی قرار نگیرد مثلاً این کلمه زیر دست و پانیفتد اگر بیفتد زیر دست و پا از اهمیتش کم می شود آمدند تخفیفش دادند اشاره کردند به آن که آن مشکل را نداشته باشد و « بسمه تعالی» هیچ وقت « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» نیست این خود « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» است که شما وقتی با توجه و با صحت این لفظ را با طمأنینه بیان کنید به محض این که بگویی به منزله ی کن می باشد به نزد باری این جور بگوییم « بسم الله» در نزد عارف به منزله ی کن می باشد در نزد باری تعالی شما می توانید با « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» مرده زنده کنید اگر بتوانی درست ادا کنی با « بسم الله» که می گویند از آب می توانی رد بشوی در آتش سلامت بمانی به شرط این که همه ی شرایطش جمع باشد و شما اگر مجبور باشی در آتش وارد بشوی با « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» در آتش وارد شوی بر شما اثر نمی کند. با « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» بر وری آب راه بروی در آب فرو نروی اگر همه ی شرایط شرایط جمع باشد به اضافه ی این.

بسم الله الرحمن الرحیم یعنی به نام الله که رحمن و رحیم است و هر دو از ریشه ی رحمت است . منتها تمام عالم امکان را از ملک و ملکوت این رحمن و رحیم در بر گرفته است رحمن، رحمت خداوند است در قوس نزول و رحیم، رحمت خداوند است در قوص صعود یعنی اگر شما تمام عالم را قوص نزول و قوص صعود یک دایره فرض کنید این دایره دو تا کمان دارد از مبداش از اول تا آخرش آن کمان که به سمت پایین است اصطلاحاً می گویند قوص نزول و آن طرف کمان که به سمت بالای دایره می رود می گویند قوص صعود.

 در عالم امکان می گویند خداوند انسان را درفی احسن تقویم آفرید « لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی‏ أَحْسَنِ تَقْویمٍ* ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلینَ »[1]

یعنی انسان را در قوص نزول ما فرستادیم به مأموریت به اسفل السافلین و بعد او را راهنمایی می کنیم تا اعلی علیین.

در الرحمان رحمت خداوند است در قوص نزول که تمام خلایق را شامل می شود از مؤمن و کافر لایق و نالایق چون سفره ای هست که پهن شده و مأموریتی که داده شده پس با رحمت رحمانیه از همه ی کائنات در قوص نزول پذیرایی می شود و الرحیم همان رحمت است در قوص صعود یعنی برای هر کسی که بخواهد بالا برود این رحمت رحیمیه دستگیرش است پس چه برای کار دنیا چه برای کار آخرت شما با « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» یا به رحمت رحیمیه یا به رحمت رحمانیه خودتان را بیمه کردید پس « بسم الله» یعنی آرم و علامت و استاندارد خدا چون اسم از ریشه ی وسم است به معنای آرم و علامت داغ، حیوانات را وقتی می خواهند به نام گله ای گروهی علامت گذاری کنند داغ می زنند که مهری رویش هک شده آن را می گویند اسم. « بسم الله» یعنی مهر خدا را روی کارتان بزنید یعنی کارتان خودتان را سندی کنید ثبت و سندش را به نام خدا برابر کنید یعنی این کارتان را به نام خدا ثبت کنید که یعنی وقف شده و دیگر از ملکیت شما خارج می شود آن کار را وقف خدا کنید و شما شروع کنید خداوند کار را تمام می کند. حالا کار دنیایی باشد یا کار آخرتی اگر دنیایی باشد به رحمت رحمانیه خدا آن کارتان را وقف خدا کردید اگر کار آخرتی باشد به رحمت رحیمیه و شما هم می برید به عنوان متولی آن وقف شما هم از آن بهره می برید اما به نام خداست دیگر از نقص شما و از ضرر و زیان شما خارج می شود کامل می شود نزد خدا و بهره اش به شما می رسد خوب چه قدر زیباست می فرمایند شما اگر می نشینی هر جا بگو: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» نشستن از شما بهره بردن از شما جوهره ی آن کار وقف خدا ثبت و نزد خدا حالا شما آمدید نشستید و رفتید یک مجلسی موقتی منعقد شد و شما حضور پیدا کردید با « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» آن جا آمدید و رفتید برای شما هر انتفاعی داشت تمام شد منقضی شد یعنی از رده ی استفاده خارج شد از حیز انتفاع ساقط شد اما پیش خدا همان ثبت است و برکاتش همچنان برای شما می ماند خوب خیلی زیباست « بسم الله» یعنی هر کاری را وقف خدا کنی می خواهید بخوابید با « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» شما می خوابید و بر می خیزید از خواب انتفاع تام و تمام را می برید ولی این خواب شما به نام خدا و وقف خدا نزد خداست برای شما و برکاتش مداوم می شود؛ نه در دنیا در آخرت این که وقتی می روید می بینید بهره های فراوان بردید از مباحات یعنی از کار هایی که ظاهراً انتفاع مادی برای شما در دنیا داشته باشد ولی با « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» آن کار کم بهره ی دنیا را وقف کردید ثبت کردید تحویل خدا دادید و دارد همچنان بهره اش برای شما می آید نزد خدا برای شما محفوظ می ماند خیلی عجیب است این قضیه که عرفا هیچ کاری را بدون نام خدا نمی کند به خاطر این است که حتی یک دقیقه یک لحظه یک کار کوچک یک مباح کوچک بدون این دید به منزله ی غبن می ماند ضرر و زیان مثل این می ماند شما پولتان را در جوب بریزید آیا حاضرید پنجاه تومانی  که کمترین و بی ارزش ترین سکه است یک بیست و پنج تومانی مثلاً کسی به حساب نمی آورد شما بیندازید در جوی آب و رد شوید خوب حالا اگر یک کسی باشد بیندازد و بگوید بابا جیبمان سنگین است این که ارزش ندارد حالا بیندازیم برویم عُقلا مذمت می کنند یعنی یک عاقلی ببیند کسی این کار را می کند شماتت می کند می گوید این کاری عبث است این کار بی خردی است حالا عرفا می دانند اگر فرضاً یک لیوان آب بخواهند بخورند بی « بسم الله» مثل این می ماند که پولشان را در جوب ریخته باشند مثل این می ماند که کارشان را هدر داده باشند.

 اما عوام خیلی کارها می کنند می گویند ای بابا ما داریم وارد یک مجلس می شویم تمام می شود یک ساعت که بیش تر وقت نمی گذاریم بعدش هم تمام می شود و دیگر از این مجلس هم خبری نیست ولی بعد که برویم آن جا می بینیم نه بابا این مجلس هم چنان بر قرار است و کسانی که آن جا هستند هنوز هستند با این که ما دیدیم آن ها یک ساعت بیش تر با ما نبودند این ها رفتند ولی می بینیم که هنوز هستند آن جا و هنوز در مجلس ذکر هستند و هنوز برای آن ها حضور در مجلس علم دارد ثبت می شود با این که او رفته بارش را هم بسته حالا دیگر به خانه اش رسیده کار های خانه اش را کرده ولی همچنان در حساب او حضور در مجلس علم ثبت است.

پرسش سیصد و دوازدهم: آیا برای تک تک هر کاری بسم الله بگوییم ؟

 پاسخ : فرمودند برای هر کاری شما اولاً بدون بسم الله کار نکنید مثلاً می گویند از خانه بیرون می آیید این ذکر « بسم الله وبالله فی سبیل الله و علی ملة رسول الله» این را بگو بروی و برگردی همه ی کار هایت را هم کرده ای همه ی این ها پیش خدا برای شما ثبت می شود هم کار هایت را درست انجام داده ای هم کار هایت بیهوده انجام نشده هم نتا یجش را بردی.

امیرالمؤمنین a می فرمایند: « مَنْ أَرَادَ أَنْ لَا یَضُرَّهُ طَعَامٌ فَلَا یَأْکُلْ حَتَّى یَجُوعَ فَإِذَا أَکَلَ فَلْیَقُلْ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ...»[2] غذا می خواهید بخورید برای هر یک لقمه بسم الله بگو برای هر نوع غذا هم می خوری بسم الله بگو.

 امیرالمؤمنین a یک نوع غذا می خورد یک « بسم الله» می فرمود. شخصی آمد گفت یا علیa گفتی برای هر غذایی بسم الله بگویی ضرر نمی کنی من هم گفتم ولی ضرر کردم حضرت می فرمایند که شما چند جور غذا خوردید یک جور که نبود باید برای هر یک آن ها بسم الله می گفتی برای آن ها یی که نگفتی ضرر کرده ای لذا می فرمایند اگر دیدی چند جور غذا سر سفره است، روایت است که می فرماید: « وَ رُوِیَ أَنَّ مَنْ نَسِیَ أَنْ یُسَمِّیَ عَلَى کُلِّ لَوْنٍ فَلْیَقُلْ بِسْمِ اللَّهِ عَلَى أَوَّلِهِ وَ آخِرِه‏»[3] اگر اول غذا هم یادت رفت بسم الله بگویی گرسنه بودی وسط غذا یادت افتاد باز همان را بگو « بِسْمِ اللَّهِ عَلَى أَوَّلِهِ وَ آخِرِه‏» یعنی برای اول و اخر همه اش یک« بسم الله» بگو.

 پرسش سیصد و سیزدهم: برای کار های قدیم هم که انجام دادیم می توانیم جهت جبران « بسم الله» بگوییم؟

 پاسخ : خداوند می فرماید: زندگی شما قابل ترمیم و باز سازی است شما وقتی در مرحله ای از عمرت رسیدی نسبت به گذشته ات نگاه کردی دیدی خیلی اشتباه کردی بگو « أستغفر الله من کل ذنب و أتوب إلیه‏»[4] از هر خطایی که کردم توبه از حالا به بعد بنایت را بر هر کار خیری که می گذاری با یک « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» شروع کن ما بقی عمرت را و بعد از این هم از باب این که مغبون نشویم و الا مباح و مجاز بوده هر کاری هم که کردیم در سبیل مباحات انجام دادیم حرام نبوده ولی ضرر است.



[1] - التین :  5-4

[2] - بحارالأنوار / 63 / 380   

[3] - من‏لایحضره‏الفقیه /3 / 356   

[4] - بحارالأنوار /102 / 35   

ماهنگار اردیبهشت / 1394/ شماره بیستم

حوزه علمیه اهل بیت  علیهم السلام

اردیبهشت  1394/ شماره بیستم

سال دولت و ملت ، همدلی و همزبانی

 

 

 

                         زیّنوا مجالِسَکُم بُذکرُ علی / مجالس خود را با یا د و نام علی ( علیه السلام ) مزین کنید.

 (بحار الانوار، ج38)

به نام دستان توانایت که داستان علی علیه السلام را بر صحیفه ی آفرینش نگاشت. آری او از لحظه ی باز شدن کعبه تا ثانیه ی شکافتن فرق علی علیه السلام تنها مونس و نگهدارش بوده. علی علیه السلام برای تفسیر خدا مبعوث شد و بی شک خدا، تنها مفسر علی علیه السلام خواهد بود.

میلاد با سعادت مولای متقیان حضرت علی علیه السلام و روز معلم را به عموم شیعیان

 تبریک و تهنیت عرض می نماییم

تقارن این روز مبارک و روز معلم بهترین پاداشی بود

که امسال به اساتید و معلمان گرامی داده شد

 


استاد شهید مرتضی مطهری یکی از بارزترین، موفق ترین و پیشرو ترین متفکران اسلامی در عصر جدید است که در گستردگی فکری، درک زمانی، شناخت مسایل فکری، توجه به واقعیات و آشنایی به مبانی دینی سر آمد هم عصران خویش بود. او توانست عمر پر برکت خود را در راه شناخت عمیق اسلام و شناساندن این مکتب حیات بخش از زوایای مختلف به شیفتگان علوم و معارف اسلامی و مبارزه ی سرسختانه با کجروی ها و انحرافات صرف نماید. روح و روان انسان در دوران نخست زندگی بسان صفحه ای سفید است که چیزی بر آن نقش نبسته باشد و به تعبیر امیر المؤمنین علیه السلام سرزمین بکری است که قابلیت رویش هر نوع سبزه و درخت را دارد. در قلمرو پرورش توانایی ها و شایستگی ها ی بشر، دو نوع معلم و مربی مورد نیاز است که این استعد ادها را بارور سازد. یکی معلم گفتار و بیان و دیگری معلم الگو و اسوه، که دست انسان را گرفته به مراحل کمال برساند تاریخ زندگی علمای ما نشان داده است که آنان بهترین رفتار و سلوک را داشتند.

ویژگی های معنوی استاد :

  •  وضو : استاد همواره با وضو در کلاس حضور می یافت

  • اخلاص ؛ همیشه میخواست نامش مخفی بماند

  • توسل : استاد شیفته ی علامه طباطبایی بود، تا جایی که تعبیر ( روحی فداه ) در مورد ایشان بکار میبرد، وقتی علت را جویا شدند ؛ فرمود او عاشق و دلباخته ی اهل بیت علیهم السلام است.

  • دعا : با دعا  رابطه ی خاصی داشت

  • نماز :  مقید به نماز اول وقت بود.

  • قرآن : عمر گرانمایه ی خویش را صرف ترویج و گسترش فرهنگ ناب و اصیل قرآن نمود و با قرآن انس و الفت خاصی داشت.

 

 

ویژگی های شخصیتی استاد : v عزت نفس v نظم v قاطعیت v پرکاری v شهامت v حق گویی v صبر و استقامت v آینده نگری

ویژگی های علمی استاد : v قدرت فراگیری v درک صحیح v حقیقت جویی v تواضع علمی v تلاش علمی v ساده گویی v آزادی قلم v روش علمی

 

 

 

 

 

 

 

 

کلام رهبری

 

تبریک گفتن معنایی ندارد:

حضرت امام خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار جمعی از بانوان، شاعران و ذاکران اهل بیت علیهم‌السلام سخنان خود را با این مقدمه شروع کردند که «برخی سؤال می‌کنند چرا رهبری درباره مذاکرات اخیر هسته‌ای موضع‌گیری نکرده است؟» رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: علت موضع‌گیری نکردن رهبری این است که جایی برای موضع‌گیری وجود ندارد زیرا مسئولان کشور و مسئولان هسته‌ای می‌گویند هنوز کاری انجام نگرفته و هیچ موضوع الزام‌آوری میان دو طرف بوجود نیامده است. حضرت امام خامنه‌ای خاطرنشان کردند: چنین وضعیتی نیاز به موضع‌گیری ندارد.ایشان گفتند: اگر از من سؤال شود که «شما موافق مذاکرات اخیر هسته‌ای هستید یا مخالف»، می‌گویم نه موافق هستم و نه مخالف، چون هنوز اتفاقی نیفتاده است. رهبر انقلاب اسلامی افزودند: همه‌ی مشکل بعد از این است که باید درباره جزئیات بحث و گفتگو شود زیرا طرف مقابل، لجوج، بدعهد، بدمعامله و اهل از پشت خنجر زدن است و ممکن است در دوره‌ی بحث درباره جزئیات، کشور و ملت و مذاکره کنندگان را در حصار قرار دهند. ایشان گفتند: آنچه که تاکنون اتفاق افتاده نه اصل توافق، نه مذاکره منتهی به توافق و نه محتوای توافق را تضمین نمی‌کند و حتی این موضوع را هم تضمین نمی‌کند که این مذاکرات به توافق منتهی شود، بنابراین تبریک گفتن معنایی ندارد. رهبر انقلاب اسلامی در ادامه چند نکته را متذکر شدند و گفتند: من هیچگاه درخصوص مذاکره با آمریکا خوشبین نبودم و این موضوع هم بواسطه یک توهم نیست بلکه بدلیل تجربه‌ای است که در این باره وجود دارد.

 

*****

 

آشتی با امام زمان عج

منتظر ، نگران معشوقش است

 

.... ادامه از شماره های قبل     

منتظر، نگران معشوقش است و از این که به او آزاری و آفتی برسد آزرده خاطر می شود ؛ لذا علاوه بر صدقه دادن برای دفع آفات گوناگون از حضرت همیشه و به خصوص در اوقاتی که ویژه دعا و به اجابت مقرون است، برای سلامتی او دعا می کند. از جمله دعای او این دعای مشهور است؛ اللهم کن لویک الفرج....، مؤمن در همه ی کارها، حضرت و اهداف و خواست او را بر اهداف و خواست خود مقدم میدارد و از جمله جاهایی که منتظر، حضرت را بر خود مقدم میدارد در مرحله ی دعاست؛ منتظر دعا برای حضرت را در رأس همه دعا ها و مقدم بر همه خواسته های خود قرار می دهد. منتظر با فهمی که از آثار و برکات ظهور دارد و نیز آگاهی از خسارت عظیمی که تأخیر آن متوجه همه ی انسانها می شود از صمیم قلب برای ظهور مولایش دعا می کند و از خداوند تعجیل در این امر را می خواهد. او می داند که مولایش نیز این دعا را دوست دارد و خود نیز برای ظهور خود دعا می کند و به شیعیانش نیز دستور داده که برای فرجش بسیار دعا کنند. دعا بدون عمل فایده ندارد؛ یعنی اگر کسی برای فرج امام زمان علیه السلام دعا می کند باید برای فرج ایشان تلاش نیز بکند و به تناسب توان خود قدم های مؤثر و مفیدی برای رفع موانع ظهور و تبلیغ و شناساندن حضرت به دیگران بردارد. و ضمناً روح انتظار و به خصوص روح «خدمت در انتظار» را بر خود حاکم کند. چنین شخصی خود بخود در مسیر همان اصلاحاتی که قرار است حضرت برای آن تشریف بیاورند، قرار گرفته و عملاً به مصلح جهانی پیوسته است. با حاکمیت چنین روحی خود به خود اصلاحات مادی و معنوی  آغاز می شود و این خود فرجی نسبی و از سنخ همان زیبایی هایی است که حضرت به ارمغان می آورند، در واقع کسی با پشتوانه ی روح  انتظار، برای تعجیل فرج امام زمان علیه السلام دعا می کند ؛ چون دعای او از چنین پشتوانه ی مهمی بر خوردار است، همین دعا او را به حرکت عمیق تر در جریان خدمت در انتظار می کشاند و همین یعنی فرج و اصلاحات حقیقی؛ به عبارت دیگر روح انتظار از انسان یک مصلح می سازد که با مصلح جهانی شباهت و سنخیت پیدا می کند. با او کاری می کند که در هر کجا باشد، منشأ خدمات، اصلاحات و پیشرفت های مادی و معنوی شود و در هر کجا هست وجودی مبارک دارد. ...... ادامه دارد

 

 

*****

 

شهدا ( خاطرات سپهبد  شهید صیاد شیرازی)

 

من موقعیت خاصی در گروهان پیدا کرده بودم گروهان متاسفانه نسبت به دین بی تفاوت بود، روزی به من گفتند بیایید منشی گروهان شوید قبول نکردم گفت بخاطر عدالت در نگهبانی از دانشجوهاست، گفتم بسیار خوب، ما شروع کردیم، نزدیک ماه رمضان که شد تجربه خودم را بکار گرفتم سالهای قبل بچه هایی که روزه نمی گرفتند از آنها که روزه می گرفتند ناراحت می شدند.

یک کروکی دقیق کشیدم و اینگونه جدا سازی شد دادم دست نگبان که شبها آنها را بیدار  کنند. نمودار را به فرمانده دادم تا تصویب کند  تا اجرا شود، آن را خیلی گستاخانه کنار انداخت. خدا می داند که من جاهایی شده که با یک جرقه ایمانم چند برابر شده است. و همین موضوع هم، باز به نفعم شد. یک خشم درونی در من به وجود آمد و یک آمادگی برای دفاع از عقیده و ایمانم ؛  و آماده شدم برای که هر چه می خواهد بشود. او آمد سخنرانی کرد و گفت بنابر این امسال کسی روزه نمیگیرد، من دستور دادم تا  جیره  سحری گروهان قطع کنند. خبر به همه رسید، خیلی جالب بود. آن شب در غذاخوری روی میز گروهان ما هیچ غذایی نگذاشتند. بخاطر تنبیه جیره ما را قطع کرده بودند. دانشجویان دیگر همه با هم رقابت می کردند و می گقتند تو بیا پیش ما، تو بیا پیش من ؛ در نتیجه گروهان یکپارچه روزه گرفت. فرمانده گروهان دید اوضاع خیلی خراب شده ؛ با حالتی مسخره سخنرانی کرد و گفت که من میخواستم ببینم که از دانشجویان روزه میگیرند و کدام یک مقاوم هستند. دستورش را عوض کرد  با این ماجرا ها معلوم بود که بستر مذهبی آماده است. زمینه ی دینی بکر بود و هم عمل و هم تبلیغ در همه اثر داشت.

 

 

*****

 

پای درس استاد :  

یقظه شروع است به محض این که آدم بیدار شود به یقین رسیده به یقین گم شدن رسیده اما این که به یقین راه و مقصد هم برسد آن کار دارد آن جا بی مدد نمی شود مدد لازم است این حرف را هم نزنید که عمر ما کفاف نمی دهد عمر ما به بلندای قیامت بلند است با اجل هم عمر ما تمام نمی شود فقط مهلتمان از این منزل تمام می شود. ما مثل آن درختی می مانیم که اگر امسال به یک نهال جوانه زده قد کشیده چند تا شاخ و برگ آورده ودرخت یک ساله شده زمستان که اجلش فرا می رسد و می خوابد بهار دوباره ادامه ی مسیر می دهد دنباله ی راهش را می گیرد دوباره نمی خشکد نمی پوسد هیزم نمی شود در بهار دیگر جوانه از خاک می زند بهار دیگر ادامه ی راهش را می دهد دوباره می شود گیاه دوساله، دوسال که شد زمستانش رسید در بهار بعد ادامه ی آن مسیر را می دهد تا کم کم می شود آن درخت تناور پرشاخ و پر برگ و پر میوه؛ شما هیچ وقت خودتان را با دیگران مقایسه نکنید اولاً به هیچ کسی خوش به حالش نگویید ثانیاً چون اگر کسی حسرت کسی را بخورد بگوید خوش به حالش چه قدر مثلاً موفق است چه قدر پیش می رود این خوش به حالش گفتن شرک است هیچ وقت نباید حسرت کسی را بخورید غبطه با خوش به حالش درست نمی شود غبطه را می توانید بخواهید غبطه این است که فلانی این قدر دارد سعی می کند این قدر دارد زحمت می کشد من یک دهم آن را در زندگی پیاده کنم اوروزی دو تا کتاب می خواند من ماهی دو تا کتاب بخوانم یک برنامه برای خودم بگذارم این می شود غبطه به خصوص این که در مدارج کمال هم گفتند سعی کنید هر وقت می خواهید خوب پیش بروید روی بعد علمی اش بیش تر سرمایه گذاری کنید تا روی بُعد عبادی آن، پیامبر  صلّی الله علیه وآله وسلّم  به امیر المؤمنین علیه السلام می فرمایند :یا علی وقتی همه ی مردم دنبال عبادت بیش تر هستند تو دنبال علم آموزی باش چون این جلو ترین راه است این سبقتی است که هیچ کس به گرد پایت نمی رسد حالا غبطه این است که ما مسیر زندگیمان را عوض کنیم یعنی برنامه ریزی کنیم که اگر به آن سرعت هم نمی توانیم برویم به قدر وسعمان پیش برویم ولی بنشینیم و با خوش به حالش سپری کنیم جز این که غصه ی ما را بیش تر کند جز این که درجه ی ما را پیش خودمان پایین تر بیاورد و از ارزش ما کم کند وجز این که حسرت بخوریم ای کاش من هم مثل او بودم این خودش شرک است به ما گفتند هیچ وقت خودتان را با هیچ کس مقایسه نکنید بلکه سعی کنید شما هم به قدر وسع خودتان قدم بردارید و دعا کنید یعنی همیشه دعای تان این باشد« اللهم اخرجنی من ظلمات الوهم و الهمنی بنور الفهم اللهم افتح ابواب رحمتک ونشرعلی خزائن علومک برحمتک یا ارحم الراحمین » این دعای همیشگی تان باشد یعنی خدایا دربهار دیگر به من پر آبی عنایت کن که به جای این که شاخه ی خشک سالی زده ی کویر دیده ی من که به زحمت تک و توک جوانه زده در بهار بعدی سبز و خرم شود.

*****

احکام :

 استفتائات مقام معظم رهبری (دامت برکاته)

س 1458 -  خواندن مرثیه و مدیحه هایی که شنوندگان را در جشنهای تولد ائمه علیهم السلام و عید مبعث به گریه بیندازد چه حکمی دارد؟ ریختن پول بر سر حاضرین چه حکمی دارد ؟

ج : خواندن مرثیه و مدیحه در جشنهای اعیاد دینی اشکال ندارد و پاشیدن پول بر سر حاضرین هم بدون اشکال است بلکه به قصد اظهار شادی و سرور و شاد کردن قلوب مؤمنین باشد، ثواب هم دارد.

****

سواد رسانه ای :

قسمت دوم :

برای آشنایی هرچه بیشتر با آنچه رسانه ها با ما می کنند به دانشی نیاز داریم که به آن سواد رسانه ای می گویند.قدرت درک و خواندن سطرهای نانوشته ی رسانه های نوشتاری و تماشای پلانهای به نمایش در نیامده و شنیدن صداهای پخش نشده از رسانه های الکترونیکی را سواد رسانه ای می گویند.سواد رسانه ای یعنی درک و دریافت پیامهای پنهانی که رسانه ها در پشت تصاویر یک فیلم، سریال، تبلیغات و یا خبر قصد دارند به ما القا کنند.

برای درک بهتر موضوع لازم است تا با مفاهیم ابتدایی رسانه ای بیشتر آشنا شویم:

رسانه یعنی وسیله رساننده پیام.هر منبع اطلاعاتی که دانش و اطلاعاتی را به شخص منتقل کند رسانهگویند. کتاب، پوستر، نقاشی، موسیقی، تراکت تبلیغاتی و یا حتی استادی که در کلاس تدریس می کند همه نوعی رسانه  هستند.

با این حساب اگر خوب به اطرافمان نگاه کنیم پیام رسانان بسیاری را می بینیم که بی وقفه پیام هایی را به سمت ما ارسال می کنند.

آیا به پیامهایی که به ما میرسند دقت می کنیم؟ آیا به تمامی

 TUP NI های وجودمان اشراف کافی داریم؟

رسانه های جمعی علاوه بر رساندن پیام، بدنبال بدست آوردن مخاطبین بیشتری نیز هستند. روزنامه ها و نشریات، رادیو و تلویزیون، فیلمهای سینمایی و سریالها، اینترنت و سایتها نمونه هایی از رسانه های جمعی اند.در این رسانه ها نوعی ارتباط یک سویه برقرار است،یعنی مخاطبین تنها دریافت کننده صرف پیام هستند و امکان ایجاد و ارسال پیام را ندارند.

اما با پیشرفت علم و تکنولوژی، رسانه های اجتماعی نیز پا به عرصه وجود گذاشته اند. در اینگونه رسانه ها، ارتباط دو طرفه است. یعنی مخاطبین نیز قدرت ایجاد و ارسال پیام را دارند.شبکه های اجتماعی از قبیل فیس بوک،وایبر،واتس آپ و... از این دسته اند.

آیا لحظاتی از زندگی خود و اطرافیان را سراغ دارید که خالی از رسانه باشد؟!!!

.

معرفی کتاب ( آزادی معنوی )

 

مجموعه ای است مشتمل بر پانزده سخنرانی از استاد شهید آیت الله مطهری، وجه مشترک آنها این است که موضوع آنها مسائل معنوی و مربوط به خود سازی و تزکیه ی نفس است. مطالعه ی این کتاب، گذشته از اینکه خواننده ی محترم را با بُعد معنوی شخصیت استاد آشنا می سازد وی را گام به گام به سوی خود سازی و تقوا حرکت می دهد و در واقع یک سلوک معنوی است. همان چیزی که همه ی ما سخت بدان نیازمندیم. زیرا بسیاری از مشکلات جامعه ی ما اعم از اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ناشی از عدم خود سازی و بی تقوایی و اسیر تمایلات نفسانی بودن است. این جمله از آن متفکر شهید در همین کتاب است که " آزادی اجتماعی، بدون آزادی معنوی میسر و عملی نیست ". مطالعه ی این کتاب، گامی است در این راه و برای عارف و عامی سودمند و فرح زاست.

 

 

مسابقه :

  • طرح سه سوال از کتاب معرفی شده با پاسخ آن