حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

ویژه طلاب خواهران ( شرق تهران - میدان قیام - ( ۰۹۳۹۳۹۵۳۱۴۳ ) - ( غرب تهران - شهرک قدس )

حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

ویژه طلاب خواهران ( شرق تهران - میدان قیام - ( ۰۹۳۹۳۹۵۳۱۴۳ ) - ( غرب تهران - شهرک قدس )

عید بر عاشقان حضرتش مبارک

 

 نه فقط بنده به ذات ازلی می نازد  

ناشر حکم ولایت به ولی می نازد 

گر بنازد به علی ، شیعه ، ندارد عجبی  

عجب اینجاست خدا هم به علی می نازد  

 

 

 

 

  

 

 بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

 

 

 برای معیّت با قرآن در مرحله اوّل این است که نیت بکنید که قرآن بخوانید وبا قرائت صحیح یاد بگیرید و از تلاوت قرآن لذّت ببرید،

مرحله دوّم این است که از مصاحبت با قرآن حظ ببرید از این که در شبانه روز یک فرصتی پیش آمد که نامه ی خدا را بگشایی وکلماتش را با چشمانت دنبال کنی و با زبانت تکرار کنی وبه قلبت بتابانی تاوقتیکه این پنجره نور بسته شد شماهمچنان غرق نورش باشی، هنگام تلاوت قرآن اینطور نباشد که حس کنید شما قرآن را به دست گرفته اید ومی خوانید بلکه حس کنید ؛ این قرآن است که اختیار شما را به دستش گرفته است ومیخواهد چند کلمه ای را به گوش شما برساند ویک سری از اسرار را برای شما فاش کند و قرآن می گوید رمز دالان ومجرای ورود به دنیای من ،این کلمات واین حروفند با این توجه وعنایت بخوان؛ولازم نیست در پی این باشید که این آیات چه می خواهد بگوید چون می گویند کبوترباکبوتر باز با بازاین آیات برای پیامبرصلّی الله علیه وآله وسلّم  وائمه علیه السّلام خیلی حرف داشته است ولی کسی که صمٌ بکمٌ *( سوره ی مبارکه ی البقره آیه18 )است زبان قرآن را نمی فهمد! اگر برای نابینا و نا شنوا یک دنیا حرفهای نغزوزیبا هم گفته شود هیچ چیز نه می تواند بشنود ونه می تواند بفهمد اکنون حظ بردن،ولذت بردن از مصاحبت با قرآن را تمرین کنید ؛

بعداً انشاءلله یک مقدار که مَحرم شدید این کری وناشنوایی و گنگی را از خود قرآن شفا بگیرد ؛

 آن وقت حس می کنید  قرآن دارد یک دنیا راز به شما می گوید و اسراری را فاش می کند همین امروز که قرآن را باز کردی مثل اینکه منتظرت بوداین ها را به تو بگوید چشم انتظارت بود که بازش کنی واین کلمه خودش را به شما نشان دهد واین اسرار را به دلت بریزد ومطمئن باشید هرچه از قرآن نصیب شما شود به کسانی که اُنس با قرآن ندارندبگویی نمی فهمند! چرا؟چون هنوز صمٌ بکمٌ عمیٌ فهم لایرجعون *( سوره ی مبارکه ی البقره آیه18 ) هستند ؛مگر اینکه آنها هم یک انسی با قرآن داشته باشندویک راهی به باطن قرآن پیدا کنند بعد وقتی به آنها بگویید ازآیات قرآن این را فهمیدم می گوید عجب این سؤال من بود چطور شد که شما گرفتی؟ اینگونه قرآن با باطن همه یکسان ویک اندازه ارتباط دارد

 ولی انسانها از هم منفک ،جدا و متفرق ومتوحشند وازآن بدتر از قرآن جدا ومتوحشند ودر وحشت وتنهایی خودشان به سر می برند

 قرآن می فرماید: ولقد یسّرناالقران للذّکرفهل من مّدّکرٍ*(سوره ی مبارکه القمرآیه 17)این هل من مُّدّکرٍ یعنی خیلی عجیب است که ما قرآن رابرای ذکر فرستادیم ولی چرا هیچکس نمی خواهد ازاین ذکر متذکر شود! وازاین ذکر استفاده کند. چگونه قرآن آسان و کتاب ذکر است؟می فرماید: ولقد یسّرنا یعنی خیلی آسان شمارا می برد به عالمِ حقایقی که، فراموشش کرده اید؛  قران کتاب ذکراست،یعنی یادآوری لذا می فرماید:ولقدیسّرناالقران للذّکر فهل من مّدّکر*(سوره ی مبارکه القمرآیه 17)

 ذکر یعنی خاطره ویادآوری یعنی در درون شما، در حقیقت شما یک عالم حقایقی است ،که شما مربوط به آن کانون حقایق هستید

امّا از بدحادثه در دنیا ودراین وادی اسفل السافلین آمده اید خیال تعالی هم ندارید، در نتیجه حقایق را فراموش کرده اید وقرآن کاری می کند که شما تمام حقایق فراموش شده را به یاد بیاورید ولقد یسّرنا القران للذّکرفهل من مّدّکر هل من مّدکّر؟ یعنی: کسی نیست که بخواهد یادش بیاید که کیست ؟ از کجا آمده؟ برای چه آمده؟

 امیرالمؤمنین علیه السّلام می فرماید: طوبی لمن علم من الاین وفی الاین والی اَین.طوبی یعنی: آفرین، خوشا به حال، یعنی بهترین حالت، یعنی بهشت برین ، یعنی همسایگی اهل بیت علیهم السّلام،

 طوبی یعنی منّا اهل بیت طوبی لمن یعنی همان شجره ی طوبی، شجره ی طوبی چه درختی ا ست ؟ درخت ولایت اهل بیت علیهم السّلام است و گفته اند شجره ای است که در خانه ی علی علیه السّلام وفاطمه علیها السّلام است وشاخه هایش در خانه ی مؤمنین کشیده شده است مؤمنینی که روح ایمان را دریافت کرده اند 

امیرالمؤمنین علیه السّلام می فرماید: مؤمن حقیقی کسی است که بداند از کجا آمده به کجا می رود عَلِم من الاین وفی الاین والی این که مولانا می گوید:

روزها فکر من این است وهمه شب سخنم            که چرا غافل ازاحوال دل خویشتنم

از کجا آمده ام  آمد نم  بهر چـــــه  بود                به کجا می روم آخر ننمایی وطنم

این معنای همین حدیث امیر المؤمنین علیه السّلام است خداوند می فرماید :یادتان رفته از کجا آمده اید برای چه آمدید وبه کجا می روید و لقد یسّر نا القران للذکر فهل من مّدّکر قرآن خیلی آسان برای هر کسی که بخواهد جواب این سوال را پیدا کند یادآوری میکند؛ برای شخص خودش من از کجا آمده ام؟ برای چه آمده ام ؟این جا اصلاً چرا آمده ام ؟این جا چرا، جای دیگری چرا نرفتم ؟و کجا می روم، آخرِمنزلم کجاخواهدبود؟ حال ما کَانّهُ حال کسی است که سقوط کرده از یک جایی وقتی که هبوط  می کرده؛ سقوط کرده سرش خورده به سنگ اسفل السّافلین اسم ولقب وخاطره ونام ونشان و زاد گاه و از کجا آمده  را ،از یادش رفته وهمیشه جمعی دور وبر ما از اوّل بودند حالا هم هستند در حالی که غافل از این هستیم که آنها همین فراموش کرده ها هستند و هیچ کس هم نیست که به یاد ما بیاورد که ما این جایی نیستیم!

 ما اهل این جا نیستیم ما مرغ باغ ملکوتیم مالِ این جا نیستیم ،اسفل السّافلین هم مقصد ما نبوده

 ما در این جا نه پی حشمت و جاه آمده ایم از بد حادثه این جا به پناه آمده ایم  

( نوارسخنرانی پیاده شده استاد توسط طلاب )  

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد