مهدی موعود در ایات قرانی

مهدى موعود در آیات قرآنى

قسمتى از آیاتى که روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام تاویل به ظهور قائم آل محمد، امام زمان علیه السلام شده است .

1 – اقتربت الساعه . (1)روایت شده که مقصود ساعت قیام آل محمد صلى الله علیه و آله است . (2)
2 – مدهامتان . (3)
یونس بن ظبیان از امام صادق علیه السلام روایت نموده که در تفسیر این آیه فرمود: در دولت امام زمان علیه السلام راه میان مکه علیه السلام راه میان مکه و مدینه با درخت خرما اتصال یابد.
3– الذین یومنون بالغیب . (4)
امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس اقرار به ظهور امام زمان علیه السلام کند ایمان به غیب آورده است .
4 – لعل الساعه قریب (5)
مفضل بن عمر از حضرت صادق علیه السلام نقل کرده که منظور وقت ظهور قائم علیه السلام است

1- سوره قمر، آیه ۱٫
2- بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۴۷٫
3- سوره الرحمن ، آیه ۶۳٫٫
4- سوره بقره ، آیه ۱٫٫
5- سوره شورى ، آیه ۱۶٫ .
نام کتاب : مسجد مقدس جمکران تجلیگاه صاحب الزمان (عج)
مؤ لف : سید جعفر میر عظیمى

از این زمانه خسته ام بیا که دلشکسته ام

چه دیده ها که دوخته به در شده و نیامدی
چه عمرها ز دوری تو سر شده و نیامدی
چه روزها که تا به شب نام توبرده شد به لب
چه چشمها که از غم تو تر شده و نیامدی
شنیده بودم از کسی که با بهار می رسی
ببین که از بهار هم خبر شد و نیامدی
بیا ببین در این جهان امام خوب و مهربان
اسیر فتنه ی زمان بشر شد و نیامدی
تمام غصه ام همین شده که گویم این چنین
و امشبم بدون تو سحر شد و نیامدی
صبا به یار آشنا بگو که شاعر شما
ز دوری رخ تو خونجگر شد و نیامدی
از این زمانه خسته ام بیا که دلشکسته ام
به حق مادری که منتظر شد و نیامدی

تهران در اخرالزمان

امام صادق(ع) درباره تهران در اخر الزمان مى فرمايد : تهران به حدي مى رسد كه كاخ هايش چون كاخ

هاى بهشتى مي شود و زنانش چون حور العين مى گردند.لباس هاى كافران را مى بوشند،خود را به

شكل مستكبران در مى اورند،بر زين ها سوار مى شوند،به همسران خود تمكين نمى كنند و در امد         

شوهرانشان انها را كفاف نمى دهد . از انهابه قله كوه فرار كنيد و همانند روباهى كه بچه هاى خود را

برداشته و از لانه اى به لانه اى مى گريزد، كودكان خود را بر داشته،از بناهگاهي به بناهگاهى بگريزيد

منبع:فرهنگ الفبای مهدویت ،موعود نامه ـصفحه۲۳۶

براق

براق اسبى است كه جبرئيل امين در استانه ظهور حضرت مى اورد و همان استرى است كه رسول خدا(ص) در شب معراج بر ان نشست.امام زين العابدين(ع) از امدن جبرئيل امين در استانه ظهور به محضر ان حضرت سخن مى فرمايد:((ان گاه اسبى كه براق ناميده مى شود به حضور ايشان مى اورد.قائم بر ان سوار مى شود،سپس به كوه رضوى حركت مى كند)).(۱)

از امام باقر (ع) روايت شده كه در معراج، جبرئيل،براق را در اختيار پيامبر (ص) نهاد.براق از استر كوچك تر و از دراز گوش ،بزرگتر است.دو گوش لرزان دارد و چشم اين حيوان در سمش قرار دارد.ميان هر گام تا گام ديگرش ان قدر فاصله دارد كه چشمش كار كند، و هنگامى كه به كوه مى رسد ، دست هايش كوتاه مى شود و چون از كوه سرازير مى گردد ، دست هايش بلندتر از پاهايش مى شود.يال ان به سمت راستش سرازير است و دو بال از پشت دارد.(۲)

از رسول خدا(ص) نقل شده كه فرمود:((خداوند،براق را در اختيار من قرار داد و ان حيواني است از حيوانات بهشت،نه كوتاه است ، نه بلند، و اگر خداوند دستور دهد، دنيا و اخرت را در يك پيمانش مى پيمايد، و از هر حيوانى خوش رنگ تر است.(۳)

(۱)ـ-ـ-بحار الانوار جلد ۵۲،صفحه۳۰۶                                             

(۲)-ـ-ـ معارف و معاريف ج ۹،ص۴۸۹

(۳)ـ-ـ-بحار الانوار،ج ۱۸،ص۳۱۱

منبع :فرهنك الفباى مهدويت ــ موعود نامه ص ۱۶۵

بیعت

بيعت با امام موعود عجل الله تعالي فرجه الشريف

روز نهم ربيع‌الاول، سال‌روز شروع امامت منجي عالم بشريت، موعود انبياء، پايان بخش طومار حاكميت طاغوت و برقرار كننده حكومت عدل الهي در سرتاسر زمين است. از اين رو مناسب است كه در اين زمينه، چند كلمه­ اي با هم

به گفتگو بنشينيم.

 

1- خداوند براي انسان، هدفي متعالي و بلند‌مرتبه در نظر گرفته است. رسيدن به اين هدف والا ـ كه همان مقام قرب الهي است ـ فقط در مسير عبوديت و بندگي خدا ممكن‌پذير مي­باشد: «يا ايتها النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُ* ارْجِعِى إِلىَ‏ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً* فَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى* وَ ادْخُلىِ جَنَّتىِ».1

2- انسان براي رسيدن به اين مقام بلند و هدف برتر، نيازمند راهنمايي و راهبري حجت­هاي الهي است. از اين رو، خداوند، پيشوايان آسماني را براي دستگيري مردم در اين مسير فرستاد؛ تا هم هدف را به آنان يادآور شوند و هم راه را در قالب شريعت و دين براي آنان معرفي و تبيين كنند. پيامبران؛ هدف را براي مردم بيان كردند: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا في‏ كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‏؛ ما در هر امتى، رسولى برانگيختيم كه خداى يكتا را بپرستيد و از طاغوت اجتناب كنيد».
2


آنان وظيفه داشتند علاوه بر معرفي راه و هدف، آن را براي مردم، به روشني تبيين و تفسير كنند: «كَما أَرْسَلْنا فيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا وَ يُزَكِّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُون؛ همان‏گونه (كه با تغيير قبله، نعمت خود را بر شما كامل كرديم) رسولى از خودتان در ميان شما فرستاديم؛ تا آيات ما را بر شما بخواند و شما را پاك كند و به شما، كتاب و حكمت بياموزد و آنچه را نمى‏دانستيد، به شما ياد دهد‏‏».3 و به آنان بگويند كه سرانجامِ خوش و نيك فقط در سايه اطاعت از خدا و رسول، امكان دارد: «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّات تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ وَ مَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذاباً أَليماً».4

3- آخرين پيام‌آور آسماني، حضرت محمدt از طرف خداوند، مبعوث به رسالت شد: «ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَد مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كانَ اللهُ بِكُلِّ شَيْ‏ء عَليما»5 و خداوند با او قرآن را نازل كرد تا راهنماي همه مردم جهان باشد: « تَبَارَكَ الَّذِى نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلىَ‏ عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا»6 و آن را معجزه جاويد او قرار داد «لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَينْ‏ِ يَدَيْهِ وَ لَا مِنْ خَلْفِهِ  تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيم حَمِيد».7

4- از تعابير قرآني استفاده مي­شود عهد امامت، غير از مقام نبوت و بالاتر از آن بوده و به برخي از انبياء عنايت شده است: «وَ إِذِ ابْتَلىَ اِبْرَاهيمَ رَبُّهُ بِكلَمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنىّ‏ِ جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِن ذُرِّيَّتىِ  قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِى الظَّالِمِين‏؛ (به خاطر آوريد) هنگامى كه خداوند، ابراهيم عليه السلام  را با وسايل گوناگونى آزمود و او به خوبى از عهده اين آزمايش‌ها برآمد، خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پيشواى مردم قرار دادم» ابراهيم عليه السلام  عرض كرد: «از دودمان من (نيز امامانى قرار بده)» خداوند فرمود: «پيمان من، به ستمكاران نمى‏رسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند، شايسته اين مقامند)».8

5- مقام نبوت و رسالت، مقام ابلاغ وحي و معرفي راه سعادت است. انبيا و رسولان الهي فقط وظيفه داشتند تا مسير بندگي را در قالب دين، براي مردم تبيين كنند؛ خواه مردم آن را بپذيرند و به كار ببندند، و يا رد كنند و به مخالفت بپردازند: «قُلْ أَطيعُوا اللهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْهِ ما حُمِّلَ وَ عَلَيْكُمْ ما حُمِّلْتُمْ وَ إِنْ تُطيعُوهُ تَهْتَدُوا وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبين؛ بگو: «خدا را اطاعت كنيد و از پيامبرش فرمان بريد و اگر سرپيچى نماييد، پيامبر، مسئول اعمال خويش است و شما مسئول اعمال خود! امّا اگر از او اطاعت كنيد، هدايت خواهيد شد؛ و بر پيامبر، چيزى جز رساندن آشكار (پيام الهي) نيست».

اما مقام امامت، مقام رهبري و راهبري و اجراي دين در زندگي مردم است؛ و اين، زماني امكان دارد كه مردم، امامت و رهبري امام را بخواهند و با پذيرش حاكميت و سرپرستي او، راه را براي برقراري امامت حجت آسماني هموار كنند.

بنابراين، مردم در بعثت انبياء و ارسال رسولان و ابلاغ وحي، نقشي ندارند، يعني شرط آمدن پيامبر و بيان پيام الهي، خواست و پذيرش مردم نيست؛ ولي براي تحقق رهبري حجت خدا و امامت در جامعه ـ كه بخشي از وظايف امام است ـ مردم، نقش تعيين‌كننده دارند؛ يعني اگر مردم نخواهند، امام نمي­تواند در جامعه نقش حكومتي خود را ايفا كند.

6- همراهي و ياري امام و پذيرش مردمي، به دو شرط اساسي وابسته است:

الف) شناخت امام هم به صورت معرفت شخص امام و هم معرفت نسبت به شخصيت و مقام و منزلت او در جهان هستي و نزد خدا؛

ب) بيعت با امام و زمينه‌سازي براي حضور ايشان يعني تعهد به اين كه او را ياري كنند، اوامرش را انجام دهند و براي هرگونه فداكاري در راه امام و اوامر او آماده باشند.

نگاهي گذرا به تاريخ صدر اسلام به روشني نقش مردم را در برقراري رهبري جامعه توسط امام، نشان مي‌دهد. عده زيادي از مردم مدينه، با آگاهي از دين اسلام، به آن گرويدند. سپس گروهي از آنان در مراسم حج شركت كرده و در «عقبه مني» با پيامبر بيعت كرده و مراتب ياري خود را از پيامبر و فداكاري در راه او اعلام كردند. پس از آنكه آمادگي شهر مدينه را براي حضور پيامبر، به ايشان، خبر دادند، مردم مدينه با شنيدن خبر هجرت ايشان، خود را براي استقبال از آن بزرگوار آماده نمودند.

با رحلت پيامبر و كوتاهي مردم، رهبري حكومت از امام علي عليه السلام  گرفته شد و ايشان، 25 سال خانه‌نشين شدند. امام حسن عليه السلام  نيز مجبور به صلح با معاويه شد و امام حسين عليه السلام  در كربلا همراه ياران باوفايش به شهادت رسيد. ساير امامان بزرگوار عليهم السلام  نيز تحت شديدترين فشارهاي حكومت ظالم و فاسد بني‌اميه و بني‌عباس قرار گرفتند تا در نهايت، غيبت آخرين حجت الهي اتفاق افتاد و امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف  از ديده­ها پنهان شد
.

اكنون كه با جايگاه مردم در برقراري حكومت آشنا شديم، مناسب است با دقت بيشتري به فرازهايي از دعاي «عهد»10 توجه كنيم:

«اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي لَا أَحُولُ عَنْهَا وَ لَا أَزُولُ أَبَدا؛ خداوندا! من در صبح امروز و تا زماني كه زنده‌ام، عهد و پيمان خود را با امام خويش تجديد مي­كنم، و بيعت او را به گردن مي­گيرم و هيچ گاه آن را از نظر دور نمي­دارم و از ياد نمى‏برم».

اين بيعت لوازمي دارد كه با انجام آنها، بيعت، معنا و مفهوم پيدا مي­كند:

«اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ وَ الْمُحَامِينَ عَنْهُ وَ السَّابِقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْه؛ خداوندا! مرا از ياوران و مدافعين او و كساني كه سعى در انجام مقاصد او دارند و نيز از پشتيبان‏هاى وى و كسانى كه در انجام اراده حضرتش سبقت گرفته‏اند و آنان كه در ركابش شهيد مى‏شوند‏ قرار ده».

با دقت در اين فراز، با لوازم بيعت واقعي آشنا مي­شويم: ياري امام در تحقق اهدافش، دفاع از او و حريم و حرمتش، سرعت داشتن در برآوردن خواسته­هايش، سبقت گرفتن از ديگران در امتثال خواسته‌اش، آمادگي هرگونه فداكاري تا مقام جانفشاني و نثار خون در برابرش.

روز نهم ربيع الاول كه سال‌روز امامت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف  است، اين نويد را دارد كه آخرين حجت الهي و مصلح عالم بشريت، به مقام امامت رسيده است؛ و اگر ما آماده پذيرش و ياري امام باشيم، پرچم عدل الهي ايشان به اهتزاز در خواهد آمد و با ظهور آن بزرگوار، حكومت در اختيار صاحبش قرار گرفته و دوران سبز زندگي انساني براي عموم انسانها تحقق مي­يابد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. سوره فجر/27-30.
2. سوره نحل/36.
3. سوره بقره/151.
4. سوره فتح/17.
5. سوره احزاب/40.
6. سوره فرقان/1.
7. سوره فصلت/42.
8. سوره بقره/124.
9. سوره نور/54.
10. در مفاتيح الجنان از امام صادق عليه السلام  نقل شده است كه هر كس آن را چهل صبح بخواند از ياران قائم عجل الله تعالي فرجه الشريف  خواهد بود.

معجزه(حتما مطالعه كنيد)

جوانى در جبهه دجار فلج شده بودو به خوبى قدرت حركت نداشت مى كويد شبى مادرم به منزلم امد و زخم زبانى زد كه دلم شكست به اقا امام زمان(عج) متوسل شدم و كفتم

ياامام زمان (عج) يا مرك مرا برسان و يا شفايم را از خداوند بخواه به خواب رفتم در خواب اقا را ديدم  فرمود من مسجد ى به دست خود  بنا نهادم بيا انجا متوسل شو
اين
جوان صبح كه از خواب بر ميخيزد قصد ميكند كه سال اينده به جمكران برود همان شب هنكامى كه از بيرون منزل به خانه بازميكرددمى بيند منزل و كليه اثاثيه اش در اتش سوخته است
بسيار دل شكسته و بريشان مى شود و صبح روز بعد مبلغى از دوستش قرض مى كيرد و به جمكران مى رود ۳۹ روز در انجا مى ماند و در حد امكان خدمت مى كند
شب
جهلم ـ كه مصادف با شب جهارشنبه ۱۹ماه مبارك رمضان بوده است ـ در حين خدمت خيلى خسته مى شود و در يكى از كفش دارى ها مى خوابد خود او مى كويد حدود ساعت
يك
نيمه شب  در خواب ديدم دارم در حياط مسجد جمكران اشغال جمع مى كنم . يك مرتبه اقايي جلو امد و فرمود ؛اقا سيد دارى نظافت ميكنى؟ بيا برويم داخل مسجد كمى حرف بزنيم.
با
اقا داخل مسجد رفتم. ديدم جهار نفر ديكر هم در انجا هستند نزديك انها نشستم. اقا فرمود: اقا سيد مثل اينكه كسالت دارى؟ كفتم: بله اقا در جبهه مجروح شدم. اقا با دست مبارك
بر
سرم كشيد و فرمود:"انشاءالله خوب مى شوى " بعد دستى به كمر و بايم كشيد. در عالم خواب بسيار راحت شدم. ديدم حضرت على(ع)با فرق خونين حضرت محمد(ص)
و حضرت زهرا(س)با بهلوى شكسته و حضرت معصومه(س)در حال كريه كردن بود. از اقا جريان را برسيدم. امام زمان(ع) فرمودند:حضرت معصومه(س) شكايت دارند كه به حرم ايشان بى احترامى مى كنند.
سبس امام(ع) يك دانه خرما و كمى اب به من دادند و فرمودند:بخور كه فردا مى خواهى روزه بكيري. از خوا بيدار شدم.ديدم از تركش ها خبري نيست خيلى حالم خوب است و راحت شدم.
اللهم صلٌ على محمٌد و ال محمٌد و عجل فرجهم 

داستانى زيبا از جوان مسلمان ايرانى و همسر مسيحش(معجزه)

 

جوانی ایرانی در یکی از دانشگاههای آمریکا مهندسی درس می خواند.

یک دختر دانشجوی مسیحی در آنجا عاشق او شد و به او پیشنهاد ازدواج داد.

جوان گقت: امکانش نیست زیرا تو مسیحی هستی و من مسلمان.

دختر گفت: من مسلمان می شوم.

جوان گفت:اسلامی که از هوس به دست بیاید اسلام نیست.

دختر گفت: پس چگونه باید مسلمان شوم؟


ادامه داستان در ادامه مطلب
ادامه نوشته

برسش  و باسخ مهدوى

آیا اهل سنت و فرقه های دیگر شیعه نیز ظهور حضرت مهدی را قبول دارند؟

دوست عزیز!

اعتقاد به وجود منجی آخر الزمان مورد اتفاق همه ادیان الهی ـ و بلكه همچنین بسیاری از ادیان غیر الهی ـ است. اهل سنت هم بالاتفاق به وجود منجی ای به نام مهدی در آخر الزمان معترفند. بعضی از روایات اهل سنت می گوید: منكر مهدی كافر است. علمای آنها نیز بدان قائلند.

اختلافی كه هست یكی در این است كه نسب مهدی چیست؟ بعضی او را از اهل بیت پیامبر می دانند و بعضی نه.

اختلاف دیگر در آن است كه مهدی موعود به دنیا آمده و عمر طولانی دارد و یا در آخر الزمان به دنیا می اید

 

مشهور میان علمای اهل سنت در این دو مورد همان اعتقاد شیعی است كه مهدی منتظر هم اكنون به دنیا آمده و از اولاد حضرت رسول اكرم(ص) است.

اختلاف اساسی میان ما و مشهور اهل سنت در این است كه مهدی آل محمد فرزند امام حسن عسكری(ع) است ـ كه شیعیان بدان قائلند ـ و یا نه ـ كه اهل سنت آن را می گویند.

اگر چه در بعض روایات آنها آمده كه مهدی از حسن بن علی العسكری است، ولی علمای اهل سنت آن را نمی پذیرند.

در این بحث می توانید به كتابهای حضرت آیة الله صافی گلپایگانی به نام "امامت و مهدویت" رجوع كنید.

شيوه ساخت مسجد مقدس جمكران

تاریخچه و هدف بنای مسجد جمكران چیست و به چه علتی دارای حرمت است؟

دوست ارجمند

در باره مسجد مقدس جمكران ماجرای معروفی نقل شده كه متذكر می شویم.

بر طبق نقل مشهور، شخصی به نام شیخ "حسن بن مثله جمكرانی" می گوید: من شب سه شنبه، 17 ماه مبارك رمضان سال 373 هجرى قمرى در خانه خود خوابیده بودم كه ناگاه جماعتى از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار كردند و گفتند: برخیز و مولاى خود حضرت مهدى علیه السلام را اجابت كن كه تو را طلب نموده است•

بقيه مطالب در ادامه مطلب

ادامه نوشته

علامات حتميه و غير حتميه ظهور ولى عصر(عج)

                                            علامات حتميه

اول ـ خـروج دجـال اسـت ، و آن مـلعـون ادعـاى الوهـيـت نمايد و به وجود نحس او خونريزى و فـتـنـه در عـالم واقـع خواهد شد و از اخبار ظاهر شود كه يك چشم او ماليده و ممسوح است و چـشـم چـپ او در مـيان پيشانى او واقع شده و مانند ستاره مى درخشد و پارچه خونى در ميان چـشـم او واقـع اسـت و بـسـيـار بـزرگ و تـنـومـنـد و شكل عجيب و هيئت غريب و بسيار ماهر در سحر است و در پيش او كوهى سياه است كه به نظر مـردم مى آورد كه كوه نان است و در پشت سر او كوه سفيدى است كه از سحر به نظر مردم مى آورد كه آبهاى صاف جارى است و فرياد مى كند اَوْلِيائى اَنَا رَبُّكُمُ الا عْلى و شياطين و مـرده ايـشـان از ظـالمـيـن و مـنـافـقـين و سحره و كهنه و كفره و اولاد زنا بر سر او اجتماع نمايند و شياطين اطراف او را گرفته و به جميع نغمات و آلات لهو و لعب و تغنى از عود و مـزمـارودف و انـواع سـازهـا و بـربـطـهـا مـشـغـول مـى شـونـد كـه قـلوب تـابـعين او را مـشـغـول بـه آن نـغـمـات و الحـان مـى نـمـايـنـد و در انـظـار ضـعـفـاء العـقول از زنان و مردان چنان جلوه درآورند كه همه ايشان را به رقص آورند و همه خلق از عقب سر او مى روند كه آن نغمات و الحان و صداهاى دلربا را بشنوند گويا كه خلق همه در سـكـر و مـسـتـى مـى بـاشـنـد و در روايـت ابـوامـامـه اسـت آنـكـه رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله و سـلم فـرمـودنـد: هـر مـؤ مـنـى كـه دجـال را بـبـيـنـد آب دهن خود را بر روى او بيندازد و سوره مباركه حمد را بخواند به جهت دفـع سـحـر آن مـلعـون كه در او اثر نكند. چون آن ملعون ظاهر شود عالم را پر از فتنه و آشـوب نـمـايـد و مـيان او و لشكر قائم عليه السلام جنگ واقع شود بالاخره آن ملعون به دسـت مبارك حضرت حجت الهى عليه السلام يا به دست عيسى بن مريم عليه السلام كشته شود.
بقيه مطالب در ادامه مطلب

ادامه نوشته