حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

ویژه طلاب خواهران ( شرق تهران - میدان قیام - ( ۰۹۳۹۳۹۵۳۱۴۳ ) - ( غرب تهران - شهرک قدس )

حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

ویژه طلاب خواهران ( شرق تهران - میدان قیام - ( ۰۹۳۹۳۹۵۳۱۴۳ ) - ( غرب تهران - شهرک قدس )

ماهنگار آبان 1394

ماهنگار

حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

آبان ماه 1394

شماره بیست و چهار

 

 

******

 

 

 

مجلس حضور :

 

مقام معظم رهبری ، حضرت امام خامنه ای ( روحی فداه ) فرمودند :

ما مکرر عرض کردیم که همه ی حرکتی که بشریت در سایه ی تعالیم انبیاء ، در طول این قرون متمادیه انجام دادند ، حرکت به سمت جاده ی آسفالته ی عریضی است که در دوران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف  به سمت اهداف والا کشیده شده است که بشر در آن جاده حرکت خواهد کرد . مثل اینکه یک جماعتی از انسانها در کوه و کمر دو راههای دشوار و باتلاق زارها و خارستانها با راهنماییهی کسانی همین طور حرکت دارند میکنند تا خودشان را به آن جاده ی اصلی برسانند . وقتی به جاده اصلی رسیدند ، راه باز است ؛ صراط مستقیم روشن است؛ حرکت در آن آسان است ؛ راحت در آن راه حرکت می کنند . وقتی به جاده اصلی رسیدند ؛ اینجور نیست که حرکت متوقف بشود ؛ نه ، تازه حرکت به سمت اهداف والای الهی شروع میشود ؛چون ظرفیت بشر یک ظرفیت تمام نشدنی است در طول این قرون متمادی، بشر از کج راهه ها ، بیراهه ها ، راههای دشوار ، سخت ، با برخورد با موانع گوناگون ، با بدن با بدن رنجور و پای مجروح شده و زخم آلود ، در بین این راهها حرکت کرده استتا خودش را به این جاده ی اصلی برساند . این جاده ی اصلی همان دنیای زمان ظهور است که اصلاً حرکت بشریت به یک معنا از آنجا شروع میشود .       

 

****  

 

کلام رهبر : 20 /8/1394

کار فرهنگی را در دانشگاه ، بعضی با کنسرت و اردوی مختلط اشتباه گرفته اند ؛ غربیها چه بهره ای بردند از اختلاط؟ اسلام ، انسان را شناخته که حکم حجاب و عدم اختلاط را داده . / کار فرهنگی باید دانشجو را متخلق ، انقلابی ، معتقد به آرمانها ، دوستدار کشور و نظام ، دارای بصیرت ، با اعتماد به نفس و سرشار از امید و با فهمِ  درست از موقعیت کشور ، تربیت کند . به جوانهای مؤمن و انقلابی میدان دهید. .

دانشگاه باید سهم و نقش خود را در اقتصاد مقاومتی پیدا و به آن عمل کند ، در این خصوص حرف زیاد زده شده اما هنوز با آنچه که در واقع عمل باید اتفاق بیفتد فاصله داریم .امروز دانشگاه و دانشجو آماج بزرگترین توطئه هاست . / سلطه با شکل استعمار کهنه و نو دیگر عملی نیست ، اکنون به دنبال این هستند که تفکرات در درون عناصر فعال ، هوشمند و نخبه یک کشور جوری شود که اهداف آنها را بر آورده کند .  

 

****

شهدا : 

 

 از کتاب خاطرات شهید امیر سپهبد صیاد شیرازی – ص 31 تا ص 44( تدوین مرکز اسناد انقلاب اسلامی )  

قسمت هشتم : نقطه عطف

نزدیک های سال 1350 بود ماموریتی به من ابلاغ شد من کمی روحیه ی ماجراجویی داشتم مأموریت مرز بین کرمانشاه و ایلام بود پاسگاهی مورد تاخت نیروهای عراقی قرار گرفته بود، من بایستی میرفتم و محل اصابت خمپاره رو سند در می آوردم .

نه نفر نیرو به من دادند من هم خودم یک جیپ روسی داشتم در راه آنها ترسیدند با عصبانیت گفتم شما بروید من خودم می روم ولی بعد گویا این که در رودروایسی ماندند لنگان لنگان آمدند. رسیدیم آنجا ، حکمم را نشان دادم گفت محل این سه تا خمپاره در خاک ما نیست . یک کمی آنطرف تر از مرز افتاده . بنابر این لزومی به نقشه برداری نیست . گفتم بالاخره باید سندی ببرم . چند تا نیروی عشایر گرفتم و رفتم .خودم به صورت خزیده لای بوته ها و نی ها .... به طرف مرز می رفتمعراقی ها طبیعتاً به طرف ما تیر اندازی کردند ، از طرف ما آتش شدیدی روی عراقی ها ریختندتصمیم گرفتم زیر آتش بروم و کارم را انجام بدهم . همین کار را کردم و برگشتم ، به صورت فنی روی نقشه پیاده کردم ،تحقیقات محلی هم کردم یک گزارش کامل و خوب تهیه کردم . خوشحال بر گشتیم به کرمانشاه . فرمانده لشگر گفته بود باید گزارشش را به خود من بدهد . رفتم دفتر ایشان ، تا دو روز ما را معطل کرد ، بالاخره گفت بیاور ببینم ستوان چکار کردی .... اینجا نقطه عطف شروع میشود ، من خوشحال از اینکه یک کار خوب انجام دادم . یک نگاهی به نقشه ایران می کرد و یک نگاهی به من ، یک دفعه گفت ! ایران در کجای عراق است یا عراق در کجای ایران است؟ گفتم در غرب ایران است . آگاهی به نقشه نداشت ، تا آمدم توضیح بدهم از نظر فنی علت مسئله این است ، شروع کرد به ما بد و بیراه گفتن و از این قبیل حرف ها ! که تو سر من میخواهی کلاه بگذاری ؟ خدا میداند که احساس کردم من را در کوره گذاشته اند از فشار عصبی و ناراحتی احساس حرارت می کردم ، فاصله سنی و درجه مان خیلی زیاد بودذ ، ولی روحیه ام یک حالتی بود که زیاد از این چیزها وحشت و ترس نداشتم ؛ ولی نمیدانستم از کجا باید شروع کنم ؟ دلم خوش بود که در یک مورد خوب انجام وظیفه کرده ام. دیدم یک راه بیشتر نیست و این که دست ببرم ئو درجه ی خودم را بکنم ، زیرا این طوری اصلاً شخصیتی برای من نمی ماند . یک سرگرد شاهد این قضیه بود . به او گفتم ، این خیلی با من بد برخورد کرد و نفهمید من چه کرده ام ، هیچ کدام شما به اندازه .... نمی فهمید ! دیگر آماده هر چیزی بودم حالم دست خودم نبود . - اون موقع هنوز ازدواج نکرده بودم - از همین جا بود که دوزاری من جا افتاد تصمیم گرفتم ماجرا را به رئیس ستاد لشگر بگویم او مرد با سوادی بود فهمید که خیلی اشتباه شده برای فرمانده لشگر جا انداخت . اما من فهمیدم که این یکی از آنها ست . از این بالاتر هایش همه همین هستند . شاه هم همینطور .

 

****

 

پای درس استاد :

 

موضوع : دعا و اجابت

پرسش صدو بیست و سوم: اگر به خدا بگوییم هر چه توصلاح می دانی چه طور است ؟

پاسخ:  این مقام رضا است شانش این است که پسندم  آن چه را جانان پسندد ودیگر چون و چرا نباید بکنید شاید صلاح خدا این باشد که اصلاً به شما نرسد دیگر نباید بگویید من هر چه گفتم جواب نمی دهد. شرط این گونه خواستن آن است که شما باید در مقام رضا باشید، اگر در مقام رضا نیستید، توکل کنید.

توکل کردن یعنی شما نتیجه را تعیین می کنید حتی می توانید زمانش راهم تعیین کنید و خدا را وکیل کنید و این هم شرایطی دارد شرطش این است که دیگر به غیر رو نکنید و شک و تردید و نگری و اضطراب هم نداشته باشید و هر وقت به ذهنت رسید بگویید من حواله کردم سر موقعش درست می شود. مقام توکل به ما می خورد اما مقام رضا مقام خواص است. نمی شود که ما هنوز به مرتبه نرسیدیم ژستش را بگیریم و اگرجواب نرسید بعد کفر کنیم. که به خدا بگوییم خدا یا ما یک تعارف کردیم « که هر چه صلاح بدانی » چرا به صلاح ما عمل نکردی به صلاح خودت عمل کردی ما صلاح می دانستیم که بشود و چرا شما صلاح ندانستی که بشود. این درونش شکر نیست چون به مقام رضا نرسیده ای کفر هم هست. شما حاجت بخواهید ، ولی ببینید چه می خواهید

****

 

معرفی کتاب :

 

کتاب سیره و اندیشه حضرت زینب علیها السلام به قلم سید مصظفی موسوی خرم آبادی   

خدای را سپاس که مرا توفیق داد ، تا گوشه ای از حالات دختر والای حضرت امیر المؤمنین علیه السلام را بنویسم . متحیرم در باره ی بانویی که نه تنها در میان زنان ، بلکه در مردان عالم ، کمتر نظیرش را میتوان دید . چه بنویسم بانویی که از نظر نَسَب چون او را نتوان یافت ، جدش خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله و سلم و پدرش علی مرتضی علیه السلام و و مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیها و جده اش خدیجه کبری و برادرانش حسن و حسین علیهما السلام خاندانی که خدایشان این چنین معرفی می کند .  " انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً » . یکتا زنی که مورد بحث ما است ، محصول تربیت قرآن و مکتب وحی و عصمت است . قمری است که از انوار مقدسه شموس طیبه و طاهره ی خمسه  طیبه کسب نور کرده است

 

*****

احکام : از استفتائات مقام معظم رهبری ( دامت برکاته )

س   1993 : بین اهالی منطقه ما مشهور است که پرداخت پول آب و برق به دولت غیر اسلامی که سعی در آزار مردم مسلمان خود دارد واجب نیست ، به خصوص اگر در رفتار با ملت خود بین اهل بیت علیهم السلام و دیگران تبعیض قائل شود ، آیا جایز است از پرداخت قبض آب و برق به این دولت خودداری کنیم ؟

ج : این کار جایز نیست ، بلکه برهر کسی که از آب و برق دولتی استفاده می کند ، پرداخت پول ان به دولت واجب است هر چند دولت غیر اسلامی باشد .   

****

طب اسلامی :

ج- احادیث فراوان از ناحیه معصومین پیرامون علم طب: پس از آنکه اثبات شد که انبیا و ائمه اطهار واجد همه علوم از جمله علم طب بوده اند. سوالی که مطرح می شود آن است که آیا غیر از علوم دینی این علوم را نیز منتشر نموده اند یا خیر؟ با مروری در جوامع روایی متوجه میشویم که روایات فراوانی پیرامون مسائل گوناگون طبی از معصومین وارد شده است. در کتاب بحارالانوار از جلد 58 تا 66 به مسائل طبی و امور مرتبط با آن اختصاص یافته است این حجم از روایات غیر از روایاتی است که در مواضع دیگر آمده و گرچه مستقلاً بحث طبی نیست اما مرتبط با طب است مثلاً اثبات توحید بر اساس اشاره به هلیله.

به واسطه وجود حجم فراوان روایت عده ای از علماء کتب مستقلی تحت عنوان طب الائمه نوشته اند و روایات طبی را جمع آوری نموده اند.

همچنین در قرآن کریم نکات طبی فراوانی بیان شده است از جمله آنکه در عسل شفا قرار داده شده است،(ثُمَّ کُلی‏ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکی‏ سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ- نحل: 69(

حضرت یونس ع که از شکم ماهی نجات یافته بایستی با خوردن کدو خود را درمان کند(وَ إِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلینَ اذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ فَساهَمَ فَکانَ مِنَ الْمُدْحَضینَ فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلیمٌ فَلَوْ لا أَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحینَ لَلَبِثَ فی‏ بَطْنِهِ إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُونَ فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقیمٌ وَ أَنْبَتْنا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ یَقْطینٍ- صافات :146-139(

****

ماهنگار آبان /شماره 24

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد