حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

ویژه طلاب خواهران ( شرق تهران - میدان قیام - ( ۰۹۳۹۳۹۵۳۱۴۳ ) - ( غرب تهران - شهرک قدس )

حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

ویژه طلاب خواهران ( شرق تهران - میدان قیام - ( ۰۹۳۹۳۹۵۳۱۴۳ ) - ( غرب تهران - شهرک قدس )

اذان - شماره 3)

 

 

نوار سخنرانی پیاده شده « فاطمه اثنی عشری» 

خلاصه شماره های قبل )

شریعت ما پویاست با شریعت های دیگر فرقش در این است که آنها شریعتشان مرده است و روحی ندارند

اما شریعت ما خاصیتش حیات گرفتن است

(حیَّ علی الصلوه حیَّ علی الفلاح حیَّ علی خیر العمل) همین است.

زنده شوید، که الآن وقت روح گرفتن است و وقت زندگی دمیدن است

فـــــــــــــــــــــلاح یعنی چه؟

یعنی: فوز نهایی پیروزی نهایی یعنی آخرِ آخرِ

همة پیروزیهای علمی، به نماز ختم میشود آخر همة قدرتمندی های دنیایی وآخرتی به نمازختم میشود.

 ربوبیت یعنی:  " العبودیّة جوهرةٌة کُنهها الرّبوبیّه " عبودیت یک جوهره ای است که باطنش ربوبیت است

 حــیَّ علی الفلاح، یعنی تجلی این ربوبیت ،

حــَّی علی الفلاح یعنی بشتابید :

به سوی ریاست بر ملک وملکوت  ، ریاست بی اسارت

  پس اذان همان دعوت خداست که شمارا به حیات می خواند، به کدام حیات؟

 به زندگی می کشاند به حیات طیّبه می کشاند از مردگی نجات می دهد.

 امیرالمومنین(ع)می فرماید:

 بین دنیا و آخرت یک رابطه ای که هست این است که، رابطه ی  اینها معکوس است.  

دنیا نسبت به شما در حال بُعد است و فرار است

 

 و اینک ادامه مطلب : 

امّا ابناءآخرت : 

 رویشان به سمت آخرت است، چه چیزی می بینند؟نزدیک شدن، استقبال، به وصل رسیدن، آغوش کشیدن هر لحظه، پیشتر رسیدن،و تقرب را می فهمند.

 ابناءدنیا به پیری نرسیده پیر می شوند و به ثمر نرسیده پژمرده می شوند.

اما ابناءآخرت به پیری که می رسند جوان می شوند، هرچه پیشترمی روند پر نشاط ترهستند. شاداب ترهستند چرا؟

چون به وصل نزدیکتر می شوند ابناءآخرت هر روزی که می گذرد نور تازه ای می بینند بشارت تازه ای و خبر تازه ای، در نتیجه پیری و کهولت برای ابناءآخرت معنا ندارد چون اینها آغوش گشودند؛ و به فرمایش علی(ع)که فرمودند:

 (کُتب آجالُهم)لذا اگر اجلهایشان نوشته نشده بود.اینها آنی نمی ماندند بلکه به استقبال آخرت می رفتند.

نشانة ابناءدنیا این است که:

اسم مرگ که می آید پشتشان می لرزد ،می ترسند وحشت دارندچرا؟

به جهت اینکه فکر می کنند که باید از این گورستان هم دل بکنند یعنی: گورستانی برای خودشان تدارک دیدندولی  به این گورستان هم دل بسته اند نمی توانند از آن جدا شوند.

لذا می فرماید:

 ابناءآخرت هر لحظه منتظر بشارتی هستند از جمله بشارتها همین است که:

حــــــــــــــــــــــــــــــــــیَّ زنده شوید.

اینها هرچه بیشتر از خداعمر بگیرند بیشتر از خدا حیات گرفته اند چون بیشتر حیَّ شنیده اند و اجابت کرده اند برای همین هم شما در دعاها می بینید می گویند خدایا عمر طولانی بده

( و طولاًفی العمر) به ما عمر طولانی بده، چون هر روزی به عمر ما اضافه شود امر حیَّ از جانب تو برسد، حیاتی به ما می دهد که در هیچ یک از عوالم دیگر چنین نشاطی و چنین فیضی به ما نمی رسد.

 اما ابناءدنیا می گویند اُف بر این دنیا.

اذان دعوت خداوند است و اجابتش حیـــــات است نه این حیـــات های این طوری که عرض و دنباله باشد.نه، حیات طولی است یعنی:

 به هر حــیَّ شما یک حجاب خرق می کنیدو به هر( حــــیَّ علی الصلوة)یک پرده از پرده های ظلمت را کنار می زنید.

 اگر لبیک در طول این دعوت باشد و برای این که بتوانید لبیک را درست ادا کنید چه باید بکنید؟

 می گویند شرط اوّل برای اینکه بتوانید به این استجابت توفیق پیدا کنید این است که خودتان را هم بشناسید؛ به فقر و نیاز و عطش خودتان هم پی برده باشید مثلاًکسیکه میل به غذاندارد و سیری کاذب دارد وقتی طبیب به او دارو می دهد یا غذا به او می دهد یا وقتی که آب به او می دهد باآنهاچه کار کند؟ اوسیری کاذب دارد.!

 مولانا می گوید :

آب کم جو تشنگی آور به دست

تابجوشدآبت از بالا وپســــت

 وقتی کسی به منتهای فقرش ونیازش و  به منتهای درماندگی خودش پی برد به هر دعوتی جرعه نوشی می کند بلکه قدح نوشی می کند بستگی دارد به اشتها و میل و استعدادش بعضی ها میلی ندارند فقط نگاه می کنند، بعضی ها فقط همت می کنند و عطرش را می بویند ، لااقل استشمام می کنند.

 بعضی ها استنکاف می کنند یا بی میلی می ورزند نهایتاً یکی دو قطره یا یکی دو جرعه مینوشند.

 بعضی ها آنقدر ولع دارند ،که قدح نوشی می کنند،  

از این شراب طهوری که در هر وقت دعوت ساقی، قدح گردانی    می کند در مجلس؛  

تا مستان کجایند،  

باده نوشان، 

جرعه نوشان ، 

آنهایی که بتوانند درک این لحظه های وصل را داشته باشند.

 حـــــــــــــــــــیَّ علی الصلوةة اوّل است.

حـــــــــــــــــــــــیَّ علی الفلاح دوّم است.

حـــــــــــــــــــــــیَّ علی خیرالعمل سوّم است.

حــــــــــــــــــــــیَّ علی الصلوه یعنی: زمینه در نماز است.

 نماز است که زمینه است، ستون است بستر است اگر به نماز موفق شدی امید اینکه در پرتو نماز به فلاح و سعادت ابدی برسی هست چون فلاح فی نفسه مطلوبیت ذاتی دارد.

 هر عقل سلیمی می داند فطرتاً منتهای کمال او این است که به فوز و فلاح برسد و می داند این فوز و فلاح مقدمه لازم دارد؛آن فلاح که مطلوبیت ذاتی دارد و عقل سلیم می داند که حیاتش و کمالش به نائل شدن آن فلاح است.

 در این فراز دوّم اذا ن که( حیَّ علی الفلاح) است بشارت می دهد باشد و شاید که در رهگذر نماز آن سعادتی که می طلبی و همه جا مثل یک گمشده دنبالش می گردی همان جا باشد(( حیَّ علی الفلاح))

 بیخود این درو آن در نزن آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم.

 سال ها دل طلب جام جم از ما میکرد

 آن چه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد

ادامه دارد ........

اذان - شماره 3)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد