حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

ویژه طلاب خواهران ( شرق تهران - میدان قیام - ( ۰۹۳۹۳۹۵۳۱۴۳ ) - ( غرب تهران - شهرک قدس )

حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

ویژه طلاب خواهران ( شرق تهران - میدان قیام - ( ۰۹۳۹۳۹۵۳۱۴۳ ) - ( غرب تهران - شهرک قدس )

اذاان - شماره 2)

 شماره 2) 

بسمه تعالی

 موضوع: اذان

نوار سخنرانی پیاده شده «فاطمه اثنی عشری»

خلاصه شماره 1)

شریعت ما پویاست با شریعت های دیگر فرقش در این است که آنها شریعتشان مرده است و روحی ندارند

اما شریعت ما خاصیتش حیات گرفتن است وکسی که زنده شود به دین، به محیطش هم زندگی می بخشد به اطرافیانش هم زندگی می بخشد

(حیَّ علی الصلوه حیَّ علی الفلاح حیَّ علی خیر العمل) همین است.

زنده شوید، که الآن وقت روح گرفتن است و وقت زندگی دمیدن است

خوب اینکه میفرماید: حــــــــــــــــــیَّ

حیَّ علی الصّلوهة حیَّ علی الفلاح  یعنی حیات بگیرید از نماز، حیات بگیرید در خیرات.

فـــــــــــــــــــــلاح یعنی چه؟

یعنی: فوز نهایی پیروزی نهایی یعنی آخرِ آخرِ

همة پیروزیهای علمی، به نماز ختم میشود آخر همة قدرتمندی های دنیایی وآخرتی به نمازختم میشود.

،حـــــــــــــــیَّ علی الفلاح یعنی آخر کار اینجاست.

یعنی: رســــــــــتگاری

رستگاری یعنی رستن از همه ضررهای دنیایی واخرتی، رستن از همه ی ناتوانی های دنیایی وآخرتی ، رستن از همه ی آسیب پذیریهای دنیایی وآخرتی

ربوبیـــــــــــــــــــّت چی است؟ ربوبیت یعنی:

(( العبودیّة جوهرةٌة کُنهها الرّبوبیّه)) عبودیت یک جوهره ای است که باطنش ربوبیــــت است

مثل اینکه شاگردی، جوهره ایست که باطنش معلمیست،اُستادیست.

به ما گفته اند که انسان این استعداد را دردرون خودش دارد،

حـــــــیَّ علی الفلاح،

یعنی تجلی این ربوبییــــــــت ،

حـــــــــــــــــــــــَّی علی الفلاح یعنی بشتابید :

به سوی ریاست بر ملک وملکوت  ، ریاست بی اسارت

حــــــــــــــیَّ علی الصلوه ة  ، حـــــــــــــــیَّ علی الفلاح ، حـــــــــــــــیَّ علـی خیر العمل

شماره 2)

حــــــــــــــیَّ علی الصلوه ة  ، حـــــــــــــــیَّ علی الفلاح ، حـــــــــــــــیَّ علـی خیر العمل

همه این هادراین سه تا جمله، به نماز بشتابید که نماز نهایت رستگاری وخودش هم بهترین عمل است مزدش آن فلاح است؛ ولی خودش :( فاعل الخیر  خیرمن فعله) اصلاً آن فلاح درست است که ثمره ونتیجه اش است؛ ولی آن نتیجه نسبت به خوداین عمل که چه درجه ومقامی به شما میدهد هیچ چیزی نیست .

(حی علی الخیر العمل) این صد است  امّا ، ما نمی دانیم باطنش چی است

 قصه در این است که  عالم الغیب والشهادةه ؛میداندباطن این نمازی که می خوانیم  وبه او فرمان داده از اول تکلیف چیست.

 چون تکلیف سخت است  ، یعنی سختی ، یعنی کلفت شدن ، کارسنگین را به دوش کشیدن

 وچون خدا " یرید بکم الیسر ولا یرید بکم العسر" می خواهد شما سختی رانکشید وآسان این تکلیف راحمل کنید ،

از همان اولین لحظه تکلیف می گوید: حــــــــــــــــــیَّ علی الصلوة

شما اصلاً اگرقراراست که مکلف بشوید چه خوب است که در ریاست، درفوز وفلاح این تکلیف را انجام بدهید؛ که همواربر شما باشد مرکب شما باشد شما را به طَیران وادار کند، حظ ولذت بندگی را بچشید آنوقت دیگر  بعد از این می بینید ، که هیچ عزتی در عالم عزیز تر وکریم تراز بندگی خدا نیست.

لذا اذان که: صدای دعوت است ، دعوت لبیک می خواهد اگر شنیدید که:

" ادعونی استجب لکم  "  یعنی مرا بخوانید تا اجابت کنم

 در همان قرآنی که می گوید:  ادعونی استجب لکم"  ( غافر آیه 60 )

 می فرماید:  استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یُحیـیکُم "  ( انفال آیه 24)

شما هم اجابت کنید چرا شما می خواهید اجابت و استجابت یک طرفه باشد اگر می فرماید:

 شما مرا صدا کنید من استجابت می کنم می فرماید، به این شرط که من هم وقتی شما را صدا کردم شما هم استجابت کنید، اگر بنا باشد، تنها به قاضی بروید مسلمًا ویقین بدانید از این محکمه راضی بر نمیگردید.

 آن دعوت خداو رسول، همین اذان است که:

 می فرماید:  استجیبوا لله و للرّسول ...( انفال آیه 24)

با این تفاوت که وقتی خدا شما را استجابت می کند حیات و سعادت و فیض و فوز از آن شماست

 وقتی هم شما خدا را اجابت می کنید حیات و سعادت و فیض و فوز از آن شماست.

 یعنی در هر دو استجابت، شما نفع می برید

الآ اینکه یکی زمینه و بستر دیگری است،

 یکی ظرف دیگری است، استجابت شما نسبت به خدا و رسول ظرفِ استجابت خدا و رسول نسبت به شماست،

هرکس بیشتر لبیک گفت در این دعوت، در آن دعوت هم بیشتر لبیک می شنود،

 و هرکه در این دعوت در لبیک تأخیر داشته باشد، در آن دعوت هم نباید انتظار تعجیل داشته باشد این دوتا به هم ربط دارند.

پس اذان همان دعوت خداست که شمارا به حیات می خواند، به کدام حیات؟

 به زندگی می کشاند به حیات طیّبه می کشاند از مردگی نجات می دهد.

 امیرالمومنین(ع)می فرماید:

 بین دنیا و آخرت یک رابطه ای که هست این است که، رابطه ی  اینها معکوس است.

دنیا نسبت به شما در حال بُعد است و فرار است و دورشدن پشت کرده به شما و دارد می رود آخرت نسبت به شما در حال استقبال است وبا شتاب وبه سمت شما پیش می آید.

می فرمایند:  مردم دو گروه اند گروهی ابناء دنیا هستند و گروهی ابناء آخرت ،آنهایی که ابناءدنیا هستند رویشان به دنیاست چه چیزی را می بینند هر لحظه چه فعلی را می بینند

از دنیا به دور شدنش را، از دست رفتنش را، فقدانش را، حرمانش را، نقصانش را ،کم شدن آن را، گریختنش را ،

ابناء دنیا رویشان که به دنیاست، دارند می بینند که دارد دور و دورتر می شود.

 کار ابناءدنیا نعش کشی هرروزه است مادرشان دنیاست اینها هر روزی این نعش را در گور روز آن روز دفن می کنند و این لاشه را هر روز به دوش می کشند در نتیجه هر روز مصیبتی بر مصیبتی آنها بار می شود .حسرتی و حرمانی و فقدانی در نتیجه از خودشان چه می شناسند؟!

جز کاستی،

جز از دست دادن ،

جز بدبختی ، جز نداشتن ،

جز هیچی، وپوچی، نرسیدن نفهمیدن ندیدن و نشناختن ،  ا بناء دنیا اینگونه اند!!!

 امّا ابناءآخرت :  ؟؟؟

در شماره آینده در باره ابناء آخرت و بشارت برای ابنا آخرت و نشانه های  ابناء دنیا، بیشتر خواهیم گفت . به امید آینده ای نزدیک !!.

.و.....ادامه دارد

حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام برای دوره های طلبگی ( طلبه آزاد )و قرآنی و تک درس  از خواهران واجد شرایط  ثبت نام بعمل می آورد 

 .  میدان قیام – ابتدای ری شمالی – کوچه تهرانی نژاد – کوچه ناصر -  پلاک  15-

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد