حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

ویژه طلاب خواهران ( شرق تهران - میدان قیام - ( ۰۹۳۹۳۹۵۳۱۴۳ ) - ( غرب تهران - شهرک قدس )

حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام

ویژه طلاب خواهران ( شرق تهران - میدان قیام - ( ۰۹۳۹۳۹۵۳۱۴۳ ) - ( غرب تهران - شهرک قدس )

ضرورت ولایت فقیه (شماره 2)

 ضرورت ولایت فقیه : شماره 2-  

بر گرفته از ( کتاب ولایت فقیه آیه الله جوادی آملی) 

 خلاصه شماره 1)مقصود از واژه «ولایت‏» در بحث ولایت فقیه، آخرین معناى مذکور یعنى «سرپرستى‏» است. ولایت‏به معناى سرپرستى، خود داراى اقسامى است و باید هر یک توضیح داده شود تا روشن گردد که در این مساله، کدام‏یک از آنها موردنظر مى‏باشد.

ولایت تکوینى، ولایت‏بر تشریع، ولایت تشریعى

ولایت‏سرپرستى، چند سنخ است که به حسب آنچه سرپرستى مى‏شود(مولى‏علیه) متفاوت مى‏گردند.

ولایت‏سرپرستى: گاه ولایت تکوینى است، گاهى ولایت‏بر تشریع است، و زمانى ولایت در تشریع.

 ولایت تکوینى به دلیل آنکه به تکوین و موجودات عینى جهان مربوط مى‏شود، رابطه‏اى حقیقى میان دو طرف ولایت وجود دارد و ولایتى حقیقى است.

 اما ولایت‏بر تشریع و نیز ولایت در تشریع با دو قسم خود همگى ولایت‏هاى وضعى و قراردادى هستند; یعنى رابطه سرپرست‏با سرپرستى شده، رابطه على و معلولى نیست که قابل انفکاک و جدایى نباشد.

«ولایت تکوینى‏» یعنى سرپرستى موجودات جهان و عالم خارج و تصرف عینى داشتن در آنها; مانند ولایت نفس انسان بر قواى درونى خودش. هر انسانى نسبت‏به قواى ادراکى خود مانند نیروى وهمى و خیالى و نیز بر قواى تحریکى خویش مانند شهوت و غضب، ولایت دارد; بر اعضاء و جوارح سالم خود ولایت دارد; اگر دستور دیدن مى‏دهد، چشم او اطاعت مى‏کند و اگر دستور شنیدن مى‏دهد، گوش او مى‏شنود و اگر دستور برداشتن چیزى را صادر مى‏کند، دستش فرمان مى‏برد و اقدام مى‏کند; البته این پیروى و فرمانبرى، در صورتى است که نقصى در این اعضاء وجود نداشته باشد.

بازگشت این ولایت تکوینى، به «علت و معلول‏» است. این نوع از ولایت، تنها بین علت و معلول تحقق مى‏یابد و بر اساس آن، هر علتى، ولى و سرپرست معلول خویش است و هر معلولى، مولى‏علیه و سرپرستى‏شده و در تحت ولایت و تصرف علت‏خود مى‏باشد.

از اینرو، ولایت تکوینى(رابطه على و معلولى)، هیچ گاه تخلف‏بردار نیست و نفس انسان اگر اراده کند که صورتى را در ذهن خود ترسیم سازد، اراده‏کردنش همان و ترسیم کردن و تحقق بخشیدن به موجود ذهنى‏اش همان. نفس انسان، مظهر خدائى است که: «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون‏» (1) و لذا هرگاه چیزى را اراده کند و بخواهد باشد، آن چیز با همین اراده و خواست، در حیطه نفس، موجود و متحقق مى‏شود. ولى واقعى و حقیقى اشیاء و اشخاص که نفس همه انسان‏ها در ولایت داشتن مظهر اویند، فقط و فقط، ذات اقدس الهى است; چنانکه در قرآن کریم ولایت را در وجود خداوند منحصر مى‏کند و مى‏فرماید: «فالله هو الولى‏» (2) .

«ولایت‏بر تشریع‏» همان ولایت‏بر قانونگذارى و تشریع احکام است; یعنى اینکه کسى، سرپرست جعل قانون و وضع‏کننده اصول و مواد قانونى باشد. این ولایت که در حیطه قوانین است و نه در دایره موجودات واقعى و تکوینى، اگر چه نسبت‏به وضع قانون تخلف‏پذیر نیست‏یعنى با اراده مبدء جعل قانون، بدون فاصله، اصل قانون جعل مى‏شود، لیکن در مقام امتثال، قابل تخلف و عصیان است; یعنى ممکن است افراد بشر، قانون قانونگذارى را اطاعت نمایند و ممکن است دست‏به عصیان بزنند و آن را نپذیرند; زیرا انسان بر خلاف حیوانات، آزاد آفریده شده و مى‏تواند هر یک از دو راه عصیان و اطاعت را انتخاب کند و در عمل آن را بپیماید. در مباحث گذشته گفته شد (3) که تنها قانون کامل و شایسته براى انسان، قانونى است که از سوى خالق انسان و جهان و خداى عالم و حکیم مطلق باشد و لذا، ولایت‏بر تشریع و قانونگذارى، منحصر به ذات اقدس اله است; چنانکه قرآن کریم در این باره فرموده است: «ان الحکم الا لله‏» (4) .

«ولایت تشریعى‏» یعنى نوعى سرپرستى که نه ولایت تکوینى است و نه ولایت‏بر تشریع و قانون، بلکه ولایتى است در محدوده تشریع و تابع قانون الهى که خود بر دو قسم است: یکى ولایت‏بر محجوران و دیگرى ولایت‏بر جامعه خردمندان.

پیش از آنکه به بیان دو قسم ولایت تشریعى بپردازیم، یادسپارى این نکته ضرورى است که ولایت تشریعى با دو قسمش، همانند ولایت‏بر تشریع، مربوط به رابطه تکوینى و على و معلولى نیست، بلکه از امور اعتبارى و قراردادى است (5) ; البته ولایت‏بر تشریع، با یک تحلیل عقلى که ضمنا اشاره شد، به سنخ ولایت تکوینى برمى‏گردد; زیرا قلمرو ولایت‏بر تشریع، همانا فعل خود شارع است; یعنى او ولایت‏بر اراده تشریع دارد که از آن به «ارادة‏التشریع‏» یاد مى‏شود نه «اراده تشریعیه‏».

نظرات 2 + ارسال نظر
علی...شبستان پنج‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 21:39 http://www.gooyam.blogfa.com

سلام
از حضورتون در کلبه ی مجازیم ام ممنون و سپاسگزارم .
با دقت مبحث مربوط به ولایت فقیه را دنبال خواهم کرد . اما از یک سایت حوزوی توقع بیشتری غیر از شعار زدگی دارم . تبیین ولایت و به تبع آن ولایت فقیه می تواند در روشنگری اذهان جوانان نقش مهمی ایفا نماید . البته بگمانم شق دوم ولایت ، ولایت تکوین بر تشریع باشد .
بنده خیلی به نبادل لینک و این چیزها اعتقادی ندارم و شخصا هر وبلاگی رو مفید بدونم لینک می کنم . اینکار تکلیف متقابلی برای ایشان بهمراه ندارد . شما هم به جمع دوستان اضافه شدید .
یا علی

با سلام . ممنون که با دقت می خواهید ( می خواهید ) مطلب ضرورت ولایت فقیه را دنبال کنید . مشکل ما (مردم)عجول بودنمان هست در همه چیز . این (عجول بودن ) از یک طرف خوبه و از طرف دیگه بده، خوبه از این که خداوند خودش این صفت را در ما گذاشته و ما باید به نحو احسن از آن استفاده کنیم ، نه تنها شما ،بلکه همه ما عجله داریم تا همه چیز به زودی برایمان روشن و شود و ان شاء الله خواهد شد . و بد است از این جهت که استفاده نا صحیح از (عجله ) ما را به قضاوت بی جا می کشاند . نه تنها این حوزه بلکه تمام حوزه های دینی این مسئولیت مهم را نه حالا بلکه از بدو تولدشان انجام داده اند و خواهند داد . پس به امید فردایی بهتراز امروز

علی وحیدی پنج‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 23:34 http://http://alivahidy.blogfa.com/

سلام - مطالب بسیار عالی و مفید هستن!
موفق باشید

با سلام - خوشحالیم از اینکه مطالب بتوانند برای همگی روشن و مفید باشند. البته برای فهمیدن این مطالب یه پیش نیاز لازمه که انشاءلله خواننده ها ی محترم خودشان به دنبال فهم آن خواهند رفت .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد