*
**
***
*****
حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام
بهمن ماه 1394
ماهنگار - شماره بیست و هفت
******
سی و هفتمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی
مبارک باد
*******
« مثل گلاب باش »
« بجهت انتخابات »
گلاب را می خواهی بشناسی از بوی آن نشناس گلاب را باید از طعم آن شناخت، از تلخی آن باید شناخت، هر چه تلخ تر باشد خالص تر است چون مولکول ها جمع اند و خیلی بو ندارند اما یکی قاشق از آن را اگر در یک پارچ آب بریزی آن وقت مولکول های آن باز می شود و تازه عطر آن بلند می شود.
عمل مثبت آدمی هم هر چه تلخ تر و سخت تر باشد در دستگاه الهی قیمتی تر است گاهی وقت ها این که شما طلب بخشش و عذرخواهی کنید و بگویید مثلا من اشتباه کردم کاری سخت و تلخ است به خصوص اگر سن و سالی از آدم گذشته باشد یا عنوان و اسم و رسمی داشته باشد دیگر خیلی تلخ است.
ولی در روایت آمده که در پیشگاه خداوند این عمل خیلی قیمتی و با ارزش است چون بدترین اعمال تلخ ترین آن هاست. (منظور مقام جمعی اعمال) .
*****
کلام رهبر
رهبر انقلاب درباره انتخابات
مجلس و خبرگان: باید سعی مان را بکنیم که درست انتخاب کنیم
. اگر کسانیکه فهرستی را معرفی کرده اند،
متدین، مؤمن، انقلابی و در راه امام باشند،
به حرفشان اعتماد میکنم و رأی میدهم .
اگر دیدم به مسائل انقلاب،
دین و استقلال کشور خیلی اهمیتی نمیدهند
و دلشان دنبال حرف آمریکا و غیرآمریکا است به حرفشان اعتماد نمیکنم.
رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از مردم قم (19 دی ) : همه در انتخابات شرکت کنند؛ حتی کسانی که نظام را قبول ندارند برای حفظ اعتبار کشور شرکت کنند .ممکن است کسی بنده را قبول نداشته باشد، اما شرکت کند، انتخابات مال رهبری نیست، برای ایران اسلامی است؛ برای این است که ماندگاری کشور تأمین بشود و کشور در حصار امنیت کامل باقی بماند.
رهبر انقلاب : یک جبهه وسیع دشمن در مقابل خودمان داریم؛ از سردمداران رژیم صهیونیستی و دولت آمریکا... تا عوامل تکفیری و داعش ، همه تحلیلهای آنها متوجه این است که چه کنند تا درخت تناور انقلاب را ریشه کن کنند. همه ی همتشان این است که این ماندگاری را از بین ببرند؛ همه ی همت ما باید این باشد که ماندگاری انقلاب بماند.
رهبرانقلاب: آمریکاییها به این انتخابات چشم طمع دوخته اند ؛ آنهادنبال تحول در ایرانند ، ما هم دنبال تحولیم ، تحول برای اسلامی شدن کامل و رسیدن به اهدافی که حضرت محمد(ص) ترسیم کردند ، آنهاتحول ضدتحول مامیخواهند ، ملت ایران بایستی ضد خواست دشمن را انجام بدهد و دردهان دشمن بکوبد.رهبر انقلاب: مسئله "نفوذ" که درباره برجام و پس از برجام مطرح کردیم خیلی مسئله عجیبی است، اگر عنصر نفوذی به شکلی وارد مجلس و خبرگان و دیگر ارکان شود، مثل موریانه از داخل، پایه ها را میجود .
روشنگری بدون مصداق مشخص کردن و اتهام لازم است.
رهبرانقلاب: انتخابات نعمتی بزرگ و از برکات نگاه روشن و عمیق امام بزرگوار است ، انتخابات را نباید خراب کرد ، بعضیها عادت دارندکه دائم بدمند بر کوس نامطمئن بودن انتخابات. این خیلی عادت و مرض بدی است/انتخابات، انتخابات سالمی است. از اول انقلاب تا بحال درانتخابات، تخلف سازمان یافته مطلقاً وجودنداشته و رفتار همه دولتها مسئولانه بوده است.
رهبرانقلاب درباره"حق الناس"درانتخابات
1: در زبانها تکرار میشود که فلانی گفته که "حق الناس". باید به عمق حق الناس برسیم. حق الناس فقط به این معنی نیست که در خواندن آرا تخلف نکنند .
-2:یکی از رعایت حقوق مردم این است که آدم صالح را رد نکنیم و ناصالح را راهش ندهیم/اگر در انتخابات خبرگان یا مجلس آدمی باشد که صلاحیت قانونی ورود را نداشته باشد و ما اغماض و صرف نظر کنیم، این هم باطل کردن و خراب کردن حق مردم است.
3: حفظ امانت یکی دیگر از موارد حق الناس است، آن کسانی که رأی ها را شمارش، ثبت، جمع آوری و گزارش میکنند و همه مسئولانی که در کار انتخابات هستند، اندک تخلف آنها، خیانت درامانت است.
-4: پذیرش نتیجه قانونی انتخابات حق الناس است؛ ضد کاری که در سال 88 انجام شد و یک حرف منکر و مستنکری برای ابطال رأی 40 میلیون نفر مطرح شد ، بنده با اینها خیلی مماشات کردم اما بنا بر این نبود که گوش کنند، من واقعأ نمیدانم خسارتهای 88 که هنوز جبران نشده، تا کی جبران میشود.
-5: بُعد دیگر حق الناس رعایت حق در فهرستهای پیشنهادی است، کسانیکه این لیستها را میدهند ببینند چه کسی شایسته است؛ رعایت حق را بکنند نه رعایت جناح بازی و رفیق بازی.
6: مورد بعدی حق الناس مربوط به مردم است/ مردم ببینند که این مجموعه هایی که فهرست پیشنهاد میدهند کدام قابل اعتمادند و از طرف کجا و چه کسی پیشنهاد شده/ اینجور نیست که همه از روی صفا و علاقه مندی به انقلاب فهرست بدهند.رهبرانقلاب دردیدار مسئولان انتخابات:مردم انسانهای صالح را انتخاب کنند؛ کسیکه وقتی در مسند نشست خودرا سپر مشکلات کشور قرار دهد،کشور را به دشمن نفروشد، بنده گفتم کسانیکه نظام را قبول ندارند رأی بدهند،نه اینکه کسی که نظام را قبول ندارد بفرستند مجلس ،در هیچ جای دنیا درمراکز تصمیمگیری کسیکه اصل نظام را قبول ندارد راه نمیدهند.حضرت امام خامنهای : مردم، بابصیرت و فکر، انسانهای صالح را انتخاب کنند؛ کسی که وقتی در مسند نشست خود را سپر بلای مشکلات کشور قرار دهد، کشور را به دشمن نفروشد. بنده گفتم کسانی که نظام را قبول ندارند رأی بدهند، نه اینکه کسی که نظام را قبول ندارد بفرستند مجلس . در هیچ جای دنیا در مراکز تصمیمگیری کسی که اصل نظام را قبول ندارد راه نمیدهند.
«30/ 10 /94 »
****
شهدا
قسمت یازدهم : از کتاب خاطرات شهید امیر سپهبد صیاد شیرازی – ص 50 ( تدوین مرکز اسناد انقلاب اسلامی
یک روز دیدم زنگ خانه ی زدند دیدم دو جوان که او را نمی شناختم گفتند اجازه می دهید ما مزاحمتان بشویم و آمدند گفتند ما از شما خیلی تدین دیده ایم . یکی از آنها هجده ساله بود و یکی هم سرباز بود و حدوداً بیست ساله بود ، یعنی با من هفت هشت سال اختلاف سن داشت . گفتند می خواستیم استدعا کنیم از شما که در جلسات مذهبی ما اینجا شب ها جمعه و .... بیایید شرکت کنید . من اینها را که با صراحت می گویم بخ خاطر وضعیت های طبیعی آن زمان است . عکس شاه در خانه ما چسبیده بود آن بالا. این ( آقا ) وقتی دید که ما زمینه داریم برگشت گفت خیلی عذر می خواهم ، این چیست آن بالا ؟ گفتم : عکس شاه است . گفت : چه لزومی دارد که این آنجا باشد ؟ من دیدم خیلی تند برخورد کردند و تندی آن ها خیلی برام کراهت داشت . خب ، جوان پاک و بی آلایشی و مکتبی ای بود و برایش هیچ زنگاری درون قلبش قابل قبول نبود . منتهی ضمن اینکه من اینها را قبول داشتم از تندی او کمی کراهت به من دست داد و گفتم من قبول ندارم ، ولی احساس کردم آن ( عکس شاه ) آنجا باشد امنیت ما بیشتر است تا بعداً یک فکری برای آن بکنم . این طوری جوابش را دا دم و رفت.این جوان « سعید جعفری » نام داشت و سیره ی او را می شود در کرمانشاه پیدا کرد به عنوان یکی از جوانان شاخص حزب الله که حتی برای خودش هم یک ترکیبی قبل از انقلاب به وجود آورد و به ثمر رساند . در انقلاب هم فداکاری کرد و درست همان اوایل جنگ بود ، وقتی ضد انقلاب ترور می کرد ، شهید شد و به « فیض شهادت » رسید ؛ خدا رحمتش کند . خیلی از کرمانشاهی های قدیمی او را به اسم می شناختند . قشنگ صحبت می کرد و قرآن را هم کمی حفظ بود در هجده سالگی سخنرانی می کرد . شب های دجمعه رفتم و دیدم آقایی صحبت می کند . آقای صامتی بود. صحبت او بین جوانان بسیار نافذ بود . اینها من را تحت تأثیر قرار داد . بنابراین من یک پناهگاهی برای مکتب پیدا کردم .
****
پای درس استاد
پرسش پنجاه و هشتم: کسی که منکر ما جاء به النبی است آیا می شود متقاعدش بکنیم که برای خدا نماز بخواند؟
پاسخ: کسی که منکر ما جاء به النبی است اول او باید شما را متقاعد بکند که « عقل » دارد یا ندارد به عقل خودش واقف هست یا نه اگر توانست شما را متقاعد بکند خودش هم متقاعد می شود که درک این جزئیات بی نبوت نبی و بی تعلیم نبی نمی شود و نبی فرموده این گونه نماز بخوانید در این ساعات ودر این وقت این گونه نماز بخوانید ببینید من چه گونه نماز می خوانم شما هم همانطور نماز بخوانید اصلاً مسلمانی یعنی تسلیم، تسلیم در برابر آن چه نبی می گوید نه آن چه خدا می گوید چون آن چه خدا می گوید به نبی گفته و نبی تفسیرش کرده است برای ما، و ما به واسطه ی نبی در برابر خدا تسلیم هستیم.
*****
معرفی کتاب
مجموعه ی حاضر جرعه ای از کوثر همیشه جاری گفتار و نوشتار فرزانه ی دوران حضرت امام خمینی ( قدس سره ) که کام تشنگان سیر و سلوک را شهد نابی است و شاهدان سوخته جان را جرعه ی آبی و رهروان طریق انقلاب الهیش را چراغ راهی. « کلمات قصار ، پندها و حکمتها » گزیده ای از سخنان و نوشته های بزرگمردی است که خود پیش از دیگران بر حقانیت مرامش در میدان عمل گواهی داد و به شهادت تمامی کسانی که نهضت آن روح خدایی را آغاز تا لحظه ی عروج شاهد بوده اند و همه ی آنها که محضر ملکوتی اش را درک کرده اند ، هیچگاه سخنی بر زبان و مطلبی بر قلم مبارکش جاری نگشت مگر آنکه سخت بدان عامل بود و معتقد . متدرجات این مجموعه فرازهایی منتخب و برگرفته از متن بیانات ، پیامها و تألیفات امام خمینی (ره) است که تحت عناوین و موضوعات مختلف اعتقادی ، تربیتی و سیاسی و اجتماعی و .... در چهار بخش ترتیب و تنظیم یافته است .
*****
احکام
س : 709 - من قادر بر خواندن نماز نیستم ، آیا جایز است که شخصی به نیابت از من نماز بخواند ؟ آیا فرقی بین اینکه نائب ، طلب اجرت کند و یا طلب اجرت نکند ، وجود دارد ؟ج : شخص مکلف تا زنده است ، باید نمازهای واجبش را خودش ، به هر نحو که میتواند انجام دهد و نماز نائب چه با اجرت و چه بدون اجرت برای او مجزی نیست .
****
طب اسلامی
« علم طب نزد ائمه اطهار علیهم السلام»
برای تکمیل بحث به روایت ذیل توجه کنید:
فردی خدمت امام باقر می رسد و امام بر اساس رنگ چهره او به او می گوید بواسیر داری و او نیز تاًیید می کند و بر غیرقابل درمان بودن بیماری خود اشاره می کند امام می فرماید: آیا می خواهی دارویی برایت شرح دهم؟ راوی می گوید بسیار معالجه کردم فایده نداشت امام در جواب می فرماید: انا طبیب الاًطباء و راًس العلماء و رئیس الحکماء و بعد دارویی را برای وی تجویز می کند که با یکبار مصرف آن بهبود مییابد لذا می بینیم که امام خود را طبیب الاًطباء معرفی می کند
نکته قابل توجه و مهم آنکه آیا سلامتی فرد و جامعه با انجام مسئولیت های دینی و سعادت دنیوی و اخروی او مرتبط نیست؟ اگر پاسخ مثبت است پس دین نسبت به آن بی تفاوت نیست. دستورات فراوانی که در قرآن و حدیث راجع به خوردنی ها وجود دارد آیا دستورات طبی تلقی نمی گردد. این که گوشت خوک و مردار و شراب حرام است؛ آیا دستورات طبی نیست؟ به مطلب فوق اضافه بفرمایید ارتباط حلال و حرام با مصلحت انسان که در منابع دینی ثابت شده است. یعنی حلال و حرام و مستحب و مکروه تابع نفع و ضرر برای انسان است یا نفع و ضرر جسمی و یا روحی. لذا همین دستورات فقهی جنبه طبی نیز دارد.
ارتباط مسائل جسمی و روحی و تاثیر و تاثراین دو از یکدیگر مسئله ای غیر قابل انکار است لذا در قرآن و احادیث به این مسئله توجه ویژه ای شده است.
شاهد اول: یا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ عَلیمٌ - مومنون51(ای پیامبران از طیبات بخورید و عمل صالح انجام دهید
شاهد دوم از آنچه روزیتان کرده ایم حلال و طیب آن را بخورید و تقوای الهی داشته باشید
وَ کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلالاً طَیِّباً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ (مائده88(
با توجه به آیات فوق درمی یابیم که مصرف غذای طیب (که البته فراتر از بحث حلال بودن است چرا که در آیه دوم مورد اشاره حلالا طیبا بیان شده است که می فهمیم طیب بودن امری غیر از حلال بودن است یعنی غذا علاوه بر حلال بودن باید طیب باشد و این مسئله با تقوی و عمل صالح مرتبط است.
شاید بتوان چنین گفت که روح برای حرکت و تعالی نیاز به مرکبی را هوار دارد جسم با خودن غذای حلال طیب مرکبی را هوار خواهد شد لکن با خوردن غذای غیر حلال و یا غیر طیب نیز این مرکب شایستگی خود را برای بدرقه روح از دست می دهد.
آشنایان با مبانی طب سنتی به راحتی درمییابند که مصرف غذای ثقیل و غلیظ باعث ایجاد خلط غلیظ و ثقیل و در نتیجه تاًثیر منفی بخارات آن بر مغز که طبق روایات مسکن روح است می گردد.
موفّق و مؤید باشید
*****
ماهنگار دی ماه
حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام
دی ماه 1394
شماره بیست وشش
*****
بمناسبت 17 ربیع الاول
بسم رب محمد صلی الله علیه و آله و سلّم
سپاس خداوندی را که بشری از جنس ما فرستاد
تا طریقش را نشانمان دهد و ما را به سوی نورش رهنمون سازد
سلام خدا بر تو ای پیام آور حق ،
ختم المرسلین ،
مهتر فرستادگان
، رسول عشق .
سلام بر تو ای پیامبر خوبی ها ،
ای رحمت للعالمین ،
ای عزیزترین خلق خدا .
ای نگار به مکتب نرفته
و خط ننوشته ای که در معراجت تا آسمان هفتم عشق پرواز
و همه آفرینش را با چشم دل رویت
و اسرار هستی را در نهان خانه وجودت محرم شدی.
سلام بر تو و خاندان پاکت
که درس عشق را بر پویندگان راهتان آموختید
تا به بیراهه نروند
و به سر منزل مقصود نایل شوند
*****
« کلام رهبر »
حماسه نه دی در تاریخ ماندگار شد
روزهای سال، به طور طبیعی و به خودی خود همه مثل همند؛ این انسانها هستند، این ارادهها و مجاهدتهاست که یک روزی را از میان روزهای دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمی نگه میدارد تا راهنمای دیگران باشد 19/10/1388
یک حرکت بدون فراخوان
راز ماندگاری این انقلاب، اتکای به ایمانهاست؛ اتکای به خداست. لذا شما میبینید آن روزی که تودهی عظیم مردم در سرتاسر کشور احساس کنند که دشمنیای متوجه انقلاب است، احساس کنند که دشمنیِ جدیای وجود دارد، بدون فراخوان حرکت میکنند میآیند. روز نهم دی شما دیدید در این کشور چه اتفاقی افتاد و چه حادثهای پیش آمد. دشمنان انقلاب که همیشه سعی میکنند راهپیمائیهای میلیونی را بگویند چند هزار نفر آمدهاند - تحقیر کنند، کوچک کنند - اعتراف کردند و گفتند در طول این بیست سال، هیچ حرکت مردمیای به این عظمت در ایران اتفاق نیفتاده است؛ این را نوشتند و گفتند. علت چیست؟ علت این است که مردم وقتی احساس میکنند دشمن در مقابل نظام اسلامی ایستاده است، میآیند توی میدان. این حرکتِ ایمانی است، این حرکتِ قلبی است؛ این چیزی است که انگیزهی خدائی در آن وجود دارد؛ دست قدرت خداست، دست ارادهی الهی است؛ این چیزها دست من و امثال من نیست. دلها دست خداست. ارادهها مقهور ارادهی پروردگار است. وقتی حرکت خدائی شد، برای خدا شد، اخلاص در کار بود، خدای متعال اینجور دفاع میکند. لذا میفرماید: «انّ اللَّه یدافع عن الّذین امنوا». این را دشمنان نظام اسلامی نمیفهمند، تا امروز هم نفهمیدند؛ لذا تهدید میکنند، حرف میزنند، روشهای گوناگون را به کار میگیرند، به خیال خودشان میگردند نقطه ضعف برای جمهوری اسلامی پیدا کنند؛ گاهی اسم حقوق بشر را میآورند، گاهی اسم دموکراسی را میآورند؛ ترفندهائی که امروز برای مردم دنیا حقیقتاً ترفندهای مسخره است. میگویند افکار عمومی؛ اما افکار عمومی اگر این حرفها را از آمریکا و صهیونیسم باور میکرد، اینجور در دنیا، در کشورهای مختلف، ملتهای مختلف، در مواقع گوناگون، نفرت خودشان را از این سران مستکبر نشان نمیدادند، که میبینید نشان میدهند. هر جا سفر میکنند، گروهی از مردم علیهشان شعار میدهند. پیداست که افکار عمومی دنیا فریب ترفندهای اینها را نخورده است. 19/11/1388
دنیا خیره شد
شما دیدید فتنهای به وجود آمد، کارهائی شد، تلاشهائی شد، آمریکا از فتنهگران دفاع کرد، انگلیس دفاع کرد، قدرتهای غربی دفاع کردند، منافقین دفاع کردند، سلطنتطلبها دفاع کردند؛ نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که در مقابل همهی این اتحاد و اتفاق نامیمون، مردم عزیز ما، ملت بزرگ ما در روز نهم دی ( سال 1388)، در روز بیست و دوی بهمن، آنچنان عظمتی از خودشان نشان دادند که دنیا را خیره کرد. ایران امروز، جوان امروز، تحصیلکردهی امروز، ایرانیان امروز، آنچنان وضعیتی دارند که هر توطئهای را دشمن علیه نظام جمهوری اسلامی زمینهچینی کند، به توفیق الهی توطئه را خنثی میکنند. منتها توجه داشته باشید؛ باید تقوا پیشه کنیم. آنچه ما را قوی میکند، تقواست؛ آنچه ما را آسیبناپذیر میکند، تقواست؛ آنچه ما را به ادامهی این راه تا رسیدن به اهداف عالیه امیدوار میکند، تقواست. 14/03/1389
*****
شهدا
قسمت دهم: از کتاب خاطرات شهید امیر سپهبد صیاد شیرازی – ص .......... ( تدوین مرکز اسناد انقلاب اسلامی
حادثه ای دیگر:
آتشبار را به من تحویل داده بودند و آماده باش بود باید شب و روز می ماندیم . شب آخر خواستم استراحت کنم، ایشان آمده بود بازدید کرده بود و دیده بود که نیستم. فردا که آمدم گفت : کجا بودی ؟ گفتم سه شب اینجا بودم و دیشب رفته بودم استراحت .گفت : در موقع آماده باش ؟ باید تسلیم دادگاه بشوی . شروع کرد به برخورد با من . عرصه بر من تنگ شد و رفتم دو، سه صفحه ای تند برای او نوشتم . و گفتم که من وارد ارتش مزدوری شده ام . مگر ما مزدور هستیم که با من این جور برخورد می کنید ؟ این خیلی در او اثر کرد آدم فهیمی بود ، یعنی مثل دیگران نبود . به من گفت : شیرازی جان من تو را دوست دارم ناراحت نشو . گفتم یعنی چه ؟ من اول جوانی دارم فرماندهی می کنم با این دقت ، اما یکی می گوید عوضش کن ، یکی می گوید او را بر کنار کن . گفت حالا دیگر گذشته هر مسئولیتی در گردان می خواهی انتخاب کن، من تو را دارم، نگران نباش( اگر خدا خواهد عدو شود سبب خیر). نقطه ضعق گردان را میدانستم ؛ مسئلیتی را انتخاب کردم و گفتم من این وضع را سامان می دهم ، به گردان خبر دهید که من اینجا را درست می کنم. یک روز دو نفر دیپلم وظیفه از من وقت گرفتند ، که با شما میخواهیم ملاقات کنیم . آمدند . گفتند : ما متوجه شدیم که شما تدینی دارید و خیلی به اسلام علاقه دارید و نماز میخوانید . اجازه می دهید که ما شبها برای این سربازها و درجه دارها یک ساعت دو ساعتی جلسه ی معارف اسلامی بگذاریم ؟ ما مطالعاتی داریم . گفتم : خوب است ، منتهی اگر ضد اطلاعات بفهمد حساب ما را می دهد !! زیاد نگویید و فقط داخل گروهان باشید . در عرض یک ماه که اینها کار کردند تمام آتشبار ما نماز خوان شدند . جاهایی که می گویند جرقه ی ایمان و اسلام می گیرد چه قدر اثر دارد!!! مجاهدت و امر به معروف و نهی از منکر چه قدر موثر می شود!!!
*****
پای درس استاد
پرسش سی وششم: جوانی دارم بی نماز می خواهم بفهمم که این باعث می شود من را از معنویات و سیر و سلوک دور کند ؟
پاسخ: نه خیر. خود آن بچه ی نا اهل دعایش برای ما بس است.
پرسش سی وهفتم: رفتارمان با فرزند بی نماز چگونه باید باشد ؟
پاسخ: همان گونه که او دوست دارد باشد نه آن گونه که خودتان دوست دارید به خاطر این که زمانه ی وانفسایی است چون اگر شما طردش کنید می رود پیش کسانی که دوستش دارند شما دوستشان داشته باشیدتا به حرف شما گوش کنند و آیه ی آخر سوره ی نوح « رَبِّ اغْفِرْ لی وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظَّالِمینَ إِلاَّ تَبارا».[1] را درقنوت نماز هایتان بخوانید تا اهل بیت شما همه نماز خوان شوند .
*****
معرفی کتاب
کتاب : 9 ده
حسین قدیانی در عرصه قلم همان حسین قدیانی میدان فوتبال است ؛ جنگنده ، سمج ، برخوردار از ذخیره تمام نشدنی انرژی و نیز هنرهای فردی با چاشنی عملیات نمایشی .
حسین قدیانی برترین نویسنده سال فتنه است . نه هیچکس توانست ما را به اندازه او بخنداند و نه کسی به اندازه او اشکمان را در آورد . صاحب کتاب « نه ده » به نمایندگی از فرزندان شهدا حرف پدارنشان را فریاد می کشد و در زمانی که منتقد بودن از نظر عده ای خوش ژست تر است و برخی خواص در آن اندک اوقاتی که به خود زحمت دفاع از آرمانها را می دهند ، دفاعی نمی کنند که انتقاد از پی اش نباشد . او با افتخار از عقاید مردم این سرزمین دفاع می کند و حرف دل مردم را می زند ؛ حرف ده ها میلیون نفری که در 9 دی 1388 با دل های پر خون در خیابان های تهران و تمام شهرهای سرزمین من گفتند که تعرض به حریم ولایت و جمهوری اسلامی را تحمل نمی کنند.
*****
احکام
س : 705 – جوانی با زنی از شهری دیگر ازدواج نموده است ، هنگامی که این زن به خانه پدرش می رود ، نمازش قصر است ؟ یا تمام ؟
ج : تا زمانی که از وطن خود اعراض نکرده است ، نمازش در آنجا تمام است .
*****
طب اسلامی
« علم طب نزد ائمه اطهار علیهم السلام»
پاسخ به چند اشکال:
اشکال اول: آیا کار شارع طبابت است یا هدایت؟
سوال مهم این است که آیا حوزه فعالیت مربیان دین یعنی انبیاء و ائمه علیهم السلام شامل طبابت می شود یا کار آنها هدایت مردم و حل مسائل اخروی ایشان است. با این دیدگاه انبیاء و ائمه علیهم السلام نباید به مسائل دنیوی مردم چون اقتصاد، قضاوت، حکومت و ... کاری داشته باشند. در حالی که می بینیم هدایت مردم آنچنان حوزه وسیعی را شامل می شود که شامل مسائل دنیا و آخرت مردم شده معلمان دین عملاً وارد مسائل دنیای مردم می شوند. معلمان دین چگونه می توانند سعادت اخروی را برای انسان به ارمغان آورند در حالیکه نسبت به مسائل اقتصادی او بی تفاوت باشند. لذا می بینیم که در تعالیم دینی بیان شده که اگر نخ دگمه لباس کسی غصبی باشد نماز او باطل است.
) بنابراین حقوق مردم و اقتصاد کاملاً با مسائل فردی و عبادی مرتبط است.
بنابراین دین برای تاًمین سعادت اخروی انسان بایستی سیستم های مختلفی را برای ابعاد مختلف زندگی دنیوی ارائه دهد. در واقع ما معتقدیم دنیا مزرعه آخرت است (و قال (ص) الدنیا مزرعة الآخرة - عوالیاللآلی ج1 ص 26(
بنابراین نمی توان بدون یک سیستم اقتصادی، قضایی و حقوقی، بهداشتی و درمانی، حکومتی و... جامعه دین داران را اداره کرد و دنیایی برای ایشان ساخت که مزرعه آخرت باشد.
بنابراین وقتی که پیامبر اسلام حکومت اسلامی را در مدینه تاًسیس می کند بایستی همه سیستم های زیرمجموعه یک حکومت را بدون وام گرفتن از دیگران طراحی و ارائه کند، آن هم با تکیه بر وحی، گرچه ممکن است برخی دستاوردها و تجربیات گذشته بشر که بسیاری از موارد ریشه در تعالیم انبیاء گذشته داشته مورد تایید و امضاء او قرار گیرد. آیا پیامبر در مدینه نسبت به بهداشت و درمان مردم بی تفاوت بوده و پاسخی برای نیازهای مردم ارائه ننموده است؟ مطمئناً پاسخ منفی است. پیامبر ضمن بیان دستورات مختلف بهداشت یک سیستم بهداشتی کارآمد را مطرح نموده و همچنین در بیماری ها نیز درمان هایی را ذکر فرموده اند. خود ایشان نیز به این دستورات عمل کرده و پس از او ائمه و جانشینان او نیز چنین کرده اند. پیامبر و امامان خود نیز بیمار می شده اند لکن مراجعه به طبیب نداشته اند گرچه دیگران گاهی به واسطه جهل به مقام امام یا جهت پاره ای مسائل سیاسی و اجتماعی برای ایشان طبیب آورده اند مانند جریان حضور طبیب بر بالین امام علی علیه السلام هنگام ضربت خوردن ایشان.
اشکال فوق به گونه دیگری نیز مطرح می شود که آیا شاًن امام طبابت است یا هدایت؟ در پاسخ باید گفت شخص امام به شان خود آگاه تر از ماست. در روایات فراوانی هرگاه که از ایشان راجع به طب و درمان بیماری ها سوًال شده است امام پاسخ گفته اند و فرد سوًال کننده به آن دستور عمل کرده و درمان شده است در حالیکه می توانست امام بفرماید که این کار، طبابت است و در شان من نیست از من فقط در مورد عقاید و احکام و اخلاق سواًل کنید و برای درمان بیماری خود نزد طبیب بروید. البته استثنایی که در مورد فوق در روایات دیده می شود یکی دو مورد است که به افراد آموزش استفاده از نظام اسباب و علل، مراجعه به طبیب، مصرف دارو و... جهت درمان بیماری داده می شود و می خواهند به فرد سائل بفهمانند که دعا کردن به تنهایی برای درمان بیماری کافی نیست. در سایر موارد راجع به هر بیماری که سوًال شده است امام نسخه ای درمانی بیان فرموده اند . حتی در مواردی فردی درخواست دعا می کند و امام می فرماید دعا بجای خود اما فلان دارو را مصرف کن.
***********
ماهنگار دی / 1394
ماهنگار
حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام
آذر 1394
شماره بیست و پنج
**********
مقام
معظم رهبری
حضرت آیة الله امام خامنه ای
راهپیمایی عظیم اربعین ترکیب
«ایمان و عشق» و از شعائر الهی است.
آرزو می کنم
ای کاش همراه زائران اربعین بودیم
****
کلام رهبر :
بسیج یک گنج بی انتها ست؛ چون ملت بی انتهاست. کسانی که بسیج را به تند روی و افراط متهم می کنند، پروژه نفوذ دشمن را تکمیل می کنند. بسیج جزء خاکریزهای مستحکم است که نباید آنرا سست کرد. من نصیحت می کنم
نامه رهبر انقلاب به جوانان غربی
(بار دوم): حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد؛ بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت. برای من تأسف بار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد، اما اگر مسائل دردناک زمینه ای برای چاره اندیشی فراهم نکند، خسارت دو چندان خواهد شد.
اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانه های خود پناه می گیرند، یک خانواده فلسطینی دهها سال است که حتی در خانه ی خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه چه نوع خشونتی را میتوان از نظر شدت قساوت با شهرک سازی های رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟
نخستین مرحله در ایجاد امنیت، اصلاح اندیشه خشونت زا است. تا زمکانی که معیار های دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تروریسم به انواع خوب و بد تقسیم شود، و منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشه های خشونت را در جای دیگر جستجو کرد.
اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم، واکنشهای عجولانه ای است که گسستها را افزایش دهد. هر حرکت هیجانی که جامعه مسلمان اروپا و آمریکا را در انزوا یا هراس و اضطراب قرار دهد و آنان را از حقوق اصلی شان محروم سازد، فاصله ها را عمق و کدورت را وسعت خواهد داد.
من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با استفاده از تجربه های ناگوار، بنیان یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پی ریزی کنید.
در این صورت بنایی که بر چنین شالوده ای استوار کرده اید، سایه ی اطمینان و اعتماد را بر سر معمارنش می گستراند.
****
شهدا :
از کتاب خاطرات شهید امیر سپهبد صیاد شیرازی ( تدوین مرکز اسناد انقلاب اسلامی )
قسمت نهم : ازدواج
خدای متعال در زندگی دستم را خیلی گرفت. در بُعد ازدواج، من در شهرستانهای مختلف هم بودم، دنبال ازدواج هم بودم، ولی هر کس معرفی میشد همان وضع ظاهری اش را کهئ می دیدم احساس می کردم نمی توانم با او زندگی کنم. این از جاهایی بود که نماز در زندگی من نقش ایفا می کرد چون فقط نماز را داشتم و آگاهی ام محدود بود و معرفتم کم بود. این نماز همه جا مرا عجیب مراقبت می کرد.
ملاک من آنچه در ظاهر می دیدم حجاب بود، احساس کردم اعتماد من به یک چنین همسری می تواند جلب شود این بود که با خیال راحت انتخابم را بر همین مبنا نهادم. موقع عروسی رسید و ما میخواستیم برویم ازدواج کنیم آمدم از فرمانده گردانمان اجازه بگیرم. باید بیست روز مرخصی تشویقی می دادند، برای من بیست روز کم بود، پنج رورز اضافه میخواستم.
اوضاع ارتش در بعضی جاها خراب بود، مثلاً فرمانده گردان اهل رشوه بود. گفتم من پنج روز اضافه مرخصی می خواهم، دیدم یک دفعه شروع کرد به مِن ّ و مِن کردن و یک جوری میخواست بگوید نمیشود. اجازه صادر شد ؛ (با انتظار اینکه من از مشهد چیزی برایشان می آورم)
ما رفتیم ازدواج کردیم، بعد ازدواج برگشتم به کرمانشاه و دیدم مثل اینکه انتظار داشته چیزی برایش ببرم و نبرده بودم، آن سروان که واسطه شده بود گفت: این مرتب از من می پرسد پس چه شد؟ گفتم : مگر مرا نمیشناسی؟ مگر من اهل این حرف ها هستم؟ تا اینکه بالاخره با سرگرد سر یک مطلب درگیر شدم. او مرا از گردان بیرون کرد. من دیگر تو را نمیخواهم....
****
پای درس استاد :
موضوع : دعا و اجابت
پرسش صدو بیست و چهارم: چه روزی هایی را می شود با دعا به دست آورد؟
پاسخ: روزی دو جور است « الرزق رزقان » [1] امیرالمؤمنین a فرمودند: « روزى دو نوع است یکى را تو دنبال کنى و یکى بدنبال تو آید و اگر نزد آن نروى آن نزد تو آید» یک روزی است که دعا نمی خواهد خداوند می فرماید: « نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا »[2] روزیت را از اول تقسیم کردیم حالا اگر می خواهید که بیش تر طلب کنید « وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ »[3] از خدا بیش تر طلب کنید که هم با توسل می توانید پیدا کنید اما روزی دوم که از تو حرکت و از خدا برکت است برای علم است که امیرالمؤمنینa می فرمایند: در عجبم از مردم روزی محتوم که خدا وعده داده که خواب هم باشید برایتان می فرستیم برای آن عمرشان را هزینه می کنند و تلاش می کنند و نقشه می کشند ولی روزی که گفته تا تکان نخوری و تا نخواهی و تا قدم برنداری به تو نمی دهم که طلب علم است را تعطیل کرده اند و برایش تلاشی نمی کنند. از تو حرکت از خدا برکت در وادی علم است. علم و ملحقاتش چون انسان به علم ارتقاء پیدا می کند هر چیزی که از ملحقات علم است ؛ سعه وجودی است شهود عرفان و معرفت تز کیه ی نفس چیزی که به آن می گوییم آدم شدن است و اولیا الله شدن است و هر چیزی که از ملحقات علم باشد و متابعت از علم بکند با دعا و عمل حاصل می شود علمی که به شما می دهند عمل کنید و برای بقیه اش دعا کنید و از دعا هم غفلت نکنید (شب و روز) هم دعایی که مأثور از معصومین – علیهم السلام- است را بخوید و هر چه که خواسته اند بخواهید چون ضمانت اعتبارش را هم کرده اند پس شما از لسان ائمه و ادعیه ی ائمه – علیهم السلام- طلب کنید چون برای شما تأمین اعتبار شده ولی از جیب خودت و از نزد خودت می خواهید دعا کنید باز به ادب آن ها توجه کنید و ادب دعا را یاد بگیرید و از زبان آن بزرگواران دعا کنید.
پرسش صدو بیست و پنجم: آیا گناه مانع استجابت دعا وتوسلاتی که می کنیم می شود؟
پاسخ: توسل کار خودش را می کند گناه شما را از توسل محروم می کند گناه شما را از دعا و اجابت دعا مأیوس می کند گناه باعث می شود انسان وسعت وجودی که در هزیره ی دعا پیدا می کند و خودش را متصل به مبدأ اجابت می بیند گناه حائل می شود تا می خواهد دعا کند دست رد به سینه اش می زنند و می گویی خدا یا من بی آبروهستم و دعایم را نمی شنوی ونمی خواهی اجابت کنی این یأس گواه بر یک نحو کفری است که اتفاق افتاده و تو به نشده گناه تو به نشده آدم را مأیوس و نا امید می کند از اجابت دعا پس اگر مأیوس شدی معلوم می شود که یک جای خالی در ارتباط شماست و استغفار است شما استغفار کنید و بعد دعا کنید.
****
معرفی کتاب :
نیاز انسان به زندگی اجتماعی و تشکیل خانواده، نیازی فطری است؛ و تطابق نیازهای درونی و امکانات بیرونی – که از مصادیق تام حکمت الهی است – این امکان را فراهم آوده تا انسان ها با روی آوردن به ازدواج، به این میل باطنی و خواسته طبیعی خویش پاسخ دهند. تعلیمات دینی، از جمله آیات قرآنی، در تبیین فلسفه ازدواج به همین اصل توجه داشته و پیوند زناشویی را که از زیباترین لحظات زندگی زنان و مردان است، از آیات الهی و منشاء آرامش و آسایش می داند.
آنچه پیش رو دارید، مجموعه ای است از پندها و نصایح مقام معظم رهبری به زوج های جوانی که توفیق یافته اند پیوند زناشویی خود را با آهنگ کلام ایشان، هماهنگ کنند و در آغاز زندگی از سرچشمه فیض و حکمت آن عالم عارف بهره گیرند.
****
احکام :
س 704 : آیا زن در وطن و اقامت تابع شوهر است ؟
ج : مجرد زوجیت موجب تبعیت قهری نمیشود و زن میتواند در انتخاب وطن و قصد اقامت تابع شوهر نباشد. بله، اگر در انتخاب وطن و اعراض از آن تابع اراده همسرش باشد، قصد شوهرش برای او کافی است و شهری که همسرش با او برای زندگی دائم و به قصد توطن به آنجا رفته است، وطن وی هم محسوب می شود و همچنین اعراض شوهر او از وطن مشترکشان با خروج از آن و رفتن به جایی دیگر، اعراض او از وطن هم محسوب می گردد، و برای اقامت ده روز در سفر، اطلاع او از قصد شوهرش مبنی بر اقامت ده روز با این فرض که وی تابع اراده شوهر است برای وی کافی است، بلکه اگر مجبور به همراهی با شوهرش در مدت اقامت در آنجا باشد، نیز حکم همین است.
****
طب اسلامی :
« علم طب نزد ائمه اطهار علیهم السلام »
توجه به آیات و روایات فراوان طبی، ما را با ذخایر عظیم و تقریباً دست نخورده فراوانی روبرو می سازد که مانند گنجینه های عظیمی می ماند که استخراج آنها نیاز به تلاش و کوشش فراوان دارد و پس از استخراج نیاز به تخلیص، فراوری و تولید محصولات گوناگون از این ذخایر گرانبها دارند.
نکته پایانی در این بخش آنکه ائمه اطهار می فرمایند: به شرق و غرب عالم بروید علم صحیح را نمییابید مگر از نزد ما
ٍ( عَنْ أَبِی مَرْیَمَ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لِسَلَمَةَ بْنِ کُهَیْلٍ وَ الْحَکَمِ بْنِ عُتَیْبَةَ شَرِّقَا وَ غَرِّبَا فَلَا تَجِدَانِ عِلْماً صَحِیحاً إِلَّا شَیْئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَیْتِ - الکافی، ج 1 : ص 399(
لذا اگر بخواهیم به علم طبی دست یابیم که دچار تغییر و تحول و نقص و خطا نباشد بایستی این علم را از نزد ائمه اطهار اخذ نماییم.
حال اینکه آیا کار دین طبابت است یا نه، بحث سند احادیث و تعارضات موجود در آنها و چالشهای دیگر موجود بر سر راه ایجادیک مکتب طبی مستقل مباحثی است که در آینده خواهد آمد.
ماهنگار
حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام
آبان ماه 1394
شماره بیست و چهار
******
مجلس حضور :
مقام معظم رهبری ، حضرت امام خامنه ای ( روحی فداه ) فرمودند :
ما مکرر عرض کردیم که همه ی حرکتی که بشریت در سایه ی تعالیم انبیاء ، در طول این قرون متمادیه انجام دادند ، حرکت به سمت جاده ی آسفالته ی عریضی است که در دوران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به سمت اهداف والا کشیده شده است که بشر در آن جاده حرکت خواهد کرد . مثل اینکه یک جماعتی از انسانها در کوه و کمر دو راههای دشوار و باتلاق زارها و خارستانها با راهنماییهی کسانی همین طور حرکت دارند میکنند تا خودشان را به آن جاده ی اصلی برسانند . وقتی به جاده اصلی رسیدند ، راه باز است ؛ صراط مستقیم روشن است؛ حرکت در آن آسان است ؛ راحت در آن راه حرکت می کنند . وقتی به جاده اصلی رسیدند ؛ اینجور نیست که حرکت متوقف بشود ؛ نه ، تازه حرکت به سمت اهداف والای الهی شروع میشود ؛چون ظرفیت بشر یک ظرفیت تمام نشدنی است در طول این قرون متمادی، بشر از کج راهه ها ، بیراهه ها ، راههای دشوار ، سخت ، با برخورد با موانع گوناگون ، با بدن با بدن رنجور و پای مجروح شده و زخم آلود ، در بین این راهها حرکت کرده استتا خودش را به این جاده ی اصلی برساند . این جاده ی اصلی همان دنیای زمان ظهور است که اصلاً حرکت بشریت به یک معنا از آنجا شروع میشود .
****
کلام رهبر : 20 /8/1394
کار فرهنگی را در دانشگاه ، بعضی با کنسرت و اردوی مختلط اشتباه گرفته اند ؛ غربیها چه بهره ای بردند از اختلاط؟ اسلام ، انسان را شناخته که حکم حجاب و عدم اختلاط را داده . / کار فرهنگی باید دانشجو را متخلق ، انقلابی ، معتقد به آرمانها ، دوستدار کشور و نظام ، دارای بصیرت ، با اعتماد به نفس و سرشار از امید و با فهمِ درست از موقعیت کشور ، تربیت کند . به جوانهای مؤمن و انقلابی میدان دهید. .
دانشگاه باید سهم و نقش خود را در اقتصاد مقاومتی پیدا و به آن عمل کند ، در این خصوص حرف زیاد زده شده اما هنوز با آنچه که در واقع عمل باید اتفاق بیفتد فاصله داریم .امروز دانشگاه و دانشجو آماج بزرگترین توطئه هاست . / سلطه با شکل استعمار کهنه و نو دیگر عملی نیست ، اکنون به دنبال این هستند که تفکرات در درون عناصر فعال ، هوشمند و نخبه یک کشور جوری شود که اهداف آنها را بر آورده کند .
****
شهدا :
از کتاب خاطرات شهید امیر سپهبد صیاد شیرازی – ص 31 تا ص 44( تدوین مرکز اسناد انقلاب اسلامی )
قسمت هشتم : نقطه عطف
نزدیک های سال 1350 بود ماموریتی به من ابلاغ شد من کمی روحیه ی ماجراجویی داشتم مأموریت مرز بین کرمانشاه و ایلام بود پاسگاهی مورد تاخت نیروهای عراقی قرار گرفته بود، من بایستی میرفتم و محل اصابت خمپاره رو سند در می آوردم .
نه نفر نیرو به من دادند من هم خودم یک جیپ روسی داشتم در راه آنها ترسیدند با عصبانیت گفتم شما بروید من خودم می روم ولی بعد گویا این که در رودروایسی ماندند لنگان لنگان آمدند. رسیدیم آنجا ، حکمم را نشان دادم گفت محل این سه تا خمپاره در خاک ما نیست . یک کمی آنطرف تر از مرز افتاده . بنابر این لزومی به نقشه برداری نیست . گفتم بالاخره باید سندی ببرم . چند تا نیروی عشایر گرفتم و رفتم .خودم به صورت خزیده لای بوته ها و نی ها .... به طرف مرز می رفتمعراقی ها طبیعتاً به طرف ما تیر اندازی کردند ، از طرف ما آتش شدیدی روی عراقی ها ریختندتصمیم گرفتم زیر آتش بروم و کارم را انجام بدهم . همین کار را کردم و برگشتم ، به صورت فنی روی نقشه پیاده کردم ،تحقیقات محلی هم کردم یک گزارش کامل و خوب تهیه کردم . خوشحال بر گشتیم به کرمانشاه . فرمانده لشگر گفته بود باید گزارشش را به خود من بدهد . رفتم دفتر ایشان ، تا دو روز ما را معطل کرد ، بالاخره گفت بیاور ببینم ستوان چکار کردی .... اینجا نقطه عطف شروع میشود ، من خوشحال از اینکه یک کار خوب انجام دادم . یک نگاهی به نقشه ایران می کرد و یک نگاهی به من ، یک دفعه گفت ! ایران در کجای عراق است یا عراق در کجای ایران است؟ گفتم در غرب ایران است . آگاهی به نقشه نداشت ، تا آمدم توضیح بدهم از نظر فنی علت مسئله این است ، شروع کرد به ما بد و بیراه گفتن و از این قبیل حرف ها ! که تو سر من میخواهی کلاه بگذاری ؟ خدا میداند که احساس کردم من را در کوره گذاشته اند از فشار عصبی و ناراحتی احساس حرارت می کردم ، فاصله سنی و درجه مان خیلی زیاد بودذ ، ولی روحیه ام یک حالتی بود که زیاد از این چیزها وحشت و ترس نداشتم ؛ ولی نمیدانستم از کجا باید شروع کنم ؟ دلم خوش بود که در یک مورد خوب انجام وظیفه کرده ام. دیدم یک راه بیشتر نیست و این که دست ببرم ئو درجه ی خودم را بکنم ، زیرا این طوری اصلاً شخصیتی برای من نمی ماند . یک سرگرد شاهد این قضیه بود . به او گفتم ، این خیلی با من بد برخورد کرد و نفهمید من چه کرده ام ، هیچ کدام شما به اندازه .... نمی فهمید ! دیگر آماده هر چیزی بودم حالم دست خودم نبود . - اون موقع هنوز ازدواج نکرده بودم - از همین جا بود که دوزاری من جا افتاد تصمیم گرفتم ماجرا را به رئیس ستاد لشگر بگویم او مرد با سوادی بود فهمید که خیلی اشتباه شده برای فرمانده لشگر جا انداخت . اما من فهمیدم که این یکی از آنها ست . از این بالاتر هایش همه همین هستند . شاه هم همینطور .
****
پای درس استاد :
موضوع : دعا و اجابت
پرسش صدو بیست و سوم: اگر به خدا بگوییم هر چه توصلاح می دانی چه طور است ؟
پاسخ: این مقام رضا است شانش این است که پسندم آن چه را جانان پسندد ودیگر چون و چرا نباید بکنید شاید صلاح خدا این باشد که اصلاً به شما نرسد دیگر نباید بگویید من هر چه گفتم جواب نمی دهد. شرط این گونه خواستن آن است که شما باید در مقام رضا باشید، اگر در مقام رضا نیستید، توکل کنید.
توکل کردن یعنی شما نتیجه را تعیین می کنید حتی می توانید زمانش راهم تعیین کنید و خدا را وکیل کنید و این هم شرایطی دارد شرطش این است که دیگر به غیر رو نکنید و شک و تردید و نگری و اضطراب هم نداشته باشید و هر وقت به ذهنت رسید بگویید من حواله کردم سر موقعش درست می شود. مقام توکل به ما می خورد اما مقام رضا مقام خواص است. نمی شود که ما هنوز به مرتبه نرسیدیم ژستش را بگیریم و اگرجواب نرسید بعد کفر کنیم. که به خدا بگوییم خدا یا ما یک تعارف کردیم « که هر چه صلاح بدانی » چرا به صلاح ما عمل نکردی به صلاح خودت عمل کردی ما صلاح می دانستیم که بشود و چرا شما صلاح ندانستی که بشود. این درونش شکر نیست چون به مقام رضا نرسیده ای کفر هم هست. شما حاجت بخواهید ، ولی ببینید چه می خواهید
****
معرفی کتاب :
کتاب سیره و اندیشه حضرت زینب علیها السلام به قلم سید مصظفی موسوی خرم آبادی
خدای را سپاس که مرا توفیق داد ، تا گوشه ای از حالات دختر والای حضرت امیر المؤمنین علیه السلام را بنویسم . متحیرم در باره ی بانویی که نه تنها در میان زنان ، بلکه در مردان عالم ، کمتر نظیرش را میتوان دید . چه بنویسم بانویی که از نظر نَسَب چون او را نتوان یافت ، جدش خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله و سلم و پدرش علی مرتضی علیه السلام و و مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیها و جده اش خدیجه کبری و برادرانش حسن و حسین علیهما السلام خاندانی که خدایشان این چنین معرفی می کند . " انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیراً » . یکتا زنی که مورد بحث ما است ، محصول تربیت قرآن و مکتب وحی و عصمت است . قمری است که از انوار مقدسه شموس طیبه و طاهره ی خمسه طیبه کسب نور کرده است
*****
احکام : از استفتائات مقام معظم رهبری ( دامت برکاته )
س 1993 : بین اهالی منطقه ما مشهور است که پرداخت پول آب و برق به دولت غیر اسلامی که سعی در آزار مردم مسلمان خود دارد واجب نیست ، به خصوص اگر در رفتار با ملت خود بین اهل بیت علیهم السلام و دیگران تبعیض قائل شود ، آیا جایز است از پرداخت قبض آب و برق به این دولت خودداری کنیم ؟
ج : این کار جایز نیست ، بلکه برهر کسی که از آب و برق دولتی استفاده می کند ، پرداخت پول ان به دولت واجب است هر چند دولت غیر اسلامی باشد .
****
طب اسلامی :
ج- احادیث فراوان از ناحیه معصومین پیرامون علم طب: پس از آنکه اثبات شد که انبیا و ائمه اطهار واجد همه علوم از جمله علم طب بوده اند. سوالی که مطرح می شود آن است که آیا غیر از علوم دینی این علوم را نیز منتشر نموده اند یا خیر؟ با مروری در جوامع روایی متوجه میشویم که روایات فراوانی پیرامون مسائل گوناگون طبی از معصومین وارد شده است. در کتاب بحارالانوار از جلد 58 تا 66 به مسائل طبی و امور مرتبط با آن اختصاص یافته است این حجم از روایات غیر از روایاتی است که در مواضع دیگر آمده و گرچه مستقلاً بحث طبی نیست اما مرتبط با طب است مثلاً اثبات توحید بر اساس اشاره به هلیله.
به واسطه وجود حجم فراوان روایت عده ای از علماء کتب مستقلی تحت عنوان طب الائمه نوشته اند و روایات طبی را جمع آوری نموده اند.
همچنین در قرآن کریم نکات طبی فراوانی بیان شده است از جمله آنکه در عسل شفا قرار داده شده است،(ثُمَّ کُلی مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُکی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِها شَرابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوانُهُ فیهِ شِفاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ- نحل: 69(
حضرت یونس ع که از شکم ماهی نجات یافته بایستی با خوردن کدو خود را درمان کند(وَ إِنَّ یُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلینَ اذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ فَساهَمَ فَکانَ مِنَ الْمُدْحَضینَ فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلیمٌ فَلَوْ لا أَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحینَ لَلَبِثَ فی بَطْنِهِ إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ فَنَبَذْناهُ بِالْعَراءِ وَ هُوَ سَقیمٌ وَ أَنْبَتْنا عَلَیْهِ شَجَرَةً مِنْ یَقْطینٍ- صافات :146-139(
****
ماهنگار آبان /شماره 24